English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
roam U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roaming U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
HyperTerminal U برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
snaked U دارای حرکت مارپیچی بودن
snake U دارای حرکت مارپیچی بودن
head for U به سمت معینی در حرکت بودن
ambulate U حرکت کردن درحرکت بودن
snakes U دارای حرکت مارپیچی بودن
synchronised U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronizes U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
wing and wing U حرکت با باز بودن کامل بادبانها
synchronises U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronize U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronising U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
availability U آنچه به آسانی بدست آید
To do something with ease(easily). U کاری را به آسانی انجام دادن
It takes a bit of doing. U همچین کارزیاد آسانی هم نیست
no sweat <idiom> U بیتعارف ،به آسانی به انجام رساندن
guinea pig U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pigs U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
electronic U سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
ocr U طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
transmitters U فرستنده
transmitter U فرستنده
agent U فرستنده
senders U فرستنده
sender U فرستنده
consignor U فرستنده
chooser U فرستنده
agents U فرستنده
transmitting set U فرستنده
wireless station U فرستنده
forwarder U فرستنده
shipper U فرستنده
dispatcher U فرستنده
sending set U فرستنده
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
amateur station U فرستنده تفننی
amateur transmitter U فرستنده اماتور
senders U فرستنده پیام
consignor U فرستنده کالا
mobile station U فرستنده متحرک
television broadcasting station U فرستنده تلویزیون
service area U برد فرستنده
sending state U کشور فرستنده
forwarding country U کشور فرستنده
sender U فرستنده پیام
pulse transmitter U فرستنده پالس
transmitter U فرستنده رادیویی
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitting antenna U انتن فرستنده
transreceiver U فرستنده و گیرنده
noise transmitter U فرستنده پارازیت
jamming transmitter U فرستنده پارازیت
intermediate transmitter U فرستنده میانی
intermediate transmitter U فرستنده واسطه
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
transmitters U دستگاه فرستنده
broadcast station U ایستگاه فرستنده
transmitters U فرستنده رادیویی
transceiver U فرستنده و گیرنده
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
handset U دستگاه فرستنده وگیرنده
handsets U دستگاه فرستنده وگیرنده
reversing U داده ازگیرنده به فرستنده
reverses U داده ازگیرنده به فرستنده
radio telephone transmitter U فرستنده تلفن بیسیم
reversed U داده ازگیرنده به فرستنده
reverse U داده ازگیرنده به فرستنده
amateur station call letters U علامت فرستنده تفننی
amateur bands U باندهای فرستنده تفننی
long wave transmitter U فرستنده موج بلند
handie talkie U فرستنده دستی کوچک
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
transmissive U انتقال دهنده فرستنده
impluse sender U فرستنده ضربه جریان
shipper U فرستنده کالا با کشتی
directive sending U فرستنده جهت دار
directional transmitter U فرستنده جهت دار
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
squad car U اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars U اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
ultrashort wave transmitter U فرستنده موج خیلی کوتاه
cross talk U تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
irrelation U بی ارتباطی
inconsequence U بی ارتباطی
incorerence rency U بی ارتباطی
tie line U خط ارتباطی
long distance line U خط ارتباطی
disconnectedness U بی ارتباطی
communication line U خط ارتباطی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
frequency drift U تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carriers U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
communication system U نظام ارتباطی
networks U شبکه ارتباطی
association neuron U نورون ارتباطی
association areas U مناطق ارتباطی
long distance cable U کابل ارتباطی
association nuclei U هستههای ارتباطی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
trunk cable U کابل ارتباطی
communication device U دستگاه ارتباطی
communication interface U میانجی ارتباطی
telecommunication cable U کابل ارتباطی
communication cable U کابل ارتباطی
communication link U اتثال ارتباطی
communication network U شبکه ارتباطی
communication circuit U مدار ارتباطی
communication protocol U پروتکل ارتباطی
communication channel U کانال ارتباطی
communication channel U مجرای ارتباطی
communications terminal U ترمینالهای ارتباطی
communication channel U کانل ارتباطی
communication channels U وسایل ارتباطی
routes of communication U مسیرهای ارتباطی
network U شبکه ارتباطی
routes of communication U کانالهای ارتباطی
relationship therapy U درمان ارتباطی
answer/originate U رسانه ارتباطی
communication link U پیوند ارتباطی
route U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
routes U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
universal U transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
receive U پذیرش داده از یک خط ارتباطی
engineering circuit U کانال ارتباطی فنی
bands U مدار ارتباطی که سیگنال
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
communication control character U کاراکتر کنترل ارتباطی
receives U پذیرش داده از یک خط ارتباطی
disrelation U عدم ارتباط بی ارتباطی
communication U مراوده وسایل ارتباطی
band U مدار ارتباطی که سیگنال
frontal association area U منطقه ارتباطی پیشانی
transceiver U گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
dedicated U خط ارتباطی برای کار خاص
air ground liaison code U کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
radio fix U تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
answer U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
channels U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
crosstalk U واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
connects U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
channelled U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
optical U سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
connect U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
channeled U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeling U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com