Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
skull
U
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
skulls
U
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scull
U
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
sculls
U
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
sculled
U
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
french heel
U
پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
slide chasse
U
حرکت با یک پا بجلو و فشار
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
scull
U
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculled
U
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
Move along, please!
[in a crowd]
U
لطفا بجلو حرکت کنید!
[در جمعیتی]
sculls
U
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
shoot the duck
U
حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
heels
U
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heel
U
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
onward
U
بجلو
head way
U
بجلو
prefrontal
U
بجلو مغز
propelled
U
بجلو راندن
propel
U
بجلو راندن
propels
U
بجلو راندن
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
inclining
U
خمیدگی بجلو و پایین
Keep moving!
U
بجلو برو
[بروید]
!
ap koobi seogi
U
راه رفتن بجلو
unhinging
U
گشودن
inaugurating
U
گشودن
decipher
U
گشودن سر
unhinge
U
گشودن
unfurl
U
گشودن
unhinges
U
گشودن
unbrace
U
گشودن
untying
U
گشودن
unties
U
گشودن
unlock
U
گشودن
inaugurates
U
گشودن
inaugurated
U
گشودن
unfurling
U
گشودن
unfurled
U
گشودن
unknit
U
گشودن
unlocks
U
گشودن
unbolt
U
گشودن
declogging
U
گشودن
untwine
U
گشودن
unloose
U
گشودن
unlocking
U
گشودن
unfurls
U
گشودن
deciphers
U
گشودن سر
deciphered
U
گشودن سر
inaugurate
U
گشودن
untie
U
گشودن
go long
U
تلاش درپاس طولانی بجلو
ap joo choom
U
ایستادن اسب سواری بجلو
antrorse
U
خمیده بجلو یا متمایل ببالا
ap dellyo chagi
U
ضربه پا بجلو در زاویه 54درجه
open
U
گشودن گشادن
unbuttoning
U
گشودن دکمه
opens
U
گشودن گشادن
opened
U
گشودن گشادن
unbutton
U
گشودن دکمه
unbuttoned
U
گشودن دکمه
unbuttons
U
گشودن دکمه
to open parliament
U
مجلس را گشودن
decodes
U
گشودن رمز
unweave
U
گره گشودن
decoded
U
گشودن رمز
decode
U
گشودن رمز
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
untwist
U
گشودن جدا کردن
deciphers
U
کشف کردن گشودن سر
unfolds
U
تاه چیزی را گشودن
unseal
U
مهر چیزی را گشودن
unfolding
U
تاه چیزی را گشودن
unfold
U
تاه چیزی را گشودن
deciphered
U
کشف کردن گشودن سر
decipher
U
کشف کردن گشودن سر
to be born
U
چشم به جهان گشودن
auspicate
U
گشودن پیشگویی کردن
unfolded
U
تاه چیزی را گشودن
jump start
U
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-started
U
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starting
U
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starts
U
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jack knife
U
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jump-start
U
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
decodes
U
کشف کردن گشودن رمز
decoded
U
کشف کردن گشودن رمز
decode
U
کشف کردن گشودن رمز
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra
U
پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
quarterback sneak
U
حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
front drop
U
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
To umravel a complication . to unlock adoor . to resolve ( untangle )a knotty problem.
U
گره از مشکلی باز کردن ( گشودن )
unpack
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unlace
U
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
unpacks
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
hitch and go
U
نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
talon
U
پاشنه پا پاشنه
trigger
U
پاشنه
door hinge
U
پاشنه در
triggered
U
پاشنه
triggers
U
پاشنه
heel
U
ته پاشنه کف
heel
U
پاشنه
wakes
U
کف پاشنه
bridge shoe
U
پاشنه پل
bridge seat
U
پاشنه پل
upstream toe
U
پاشنه سد
heelpiece
U
پاشنه
waked
U
کف پاشنه
shoes
U
پاشنه
wake
U
کف پاشنه
talons
U
پاشنه پا پاشنه
shoe
U
پاشنه
door hinge
U
پاشنه
bridge shoe
U
پاشنه
pivots
U
پاشنه در
after castle
U
پاشنه
cups
U
پاشنه در
cupped
U
پاشنه در
cup
U
پاشنه در
pivot
U
پاشنه در
stern
U
پاشنه
heels
U
پاشنه در
heels
U
پاشنه سد
pivot footstep
U
پاشنه
overtaking light
U
پاشنه
door-furniture
U
پاشنه ی در
shoeing
U
پاشنه
sterner
U
پاشنه
sternest
U
پاشنه
quarter deck
U
پاشنه
sterns
U
پاشنه
heel
U
پاشنه سد
heel
U
پاشنه در
pivoted
U
پاشنه در
shoe lift
U
پاشنه کش
heels
U
ته پاشنه کف
heels
U
پاشنه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
pivot
U
پاشنه گردان
following sea
U
موج پاشنه
heeler
U
پاشنه ساز
tiller flat
U
سکان پاشنه
fantail
U
پاشنه ناو
pivots
U
پاشنه گردان
trim aft
U
نشست پاشنه
transom stern
U
پاشنه صاف
transom stern
U
پاشنه تخت
mizzen sail
U
بادبان پاشنه
to take to ones heels
U
پاشنه راورکشیدن
pivot instep kick
U
ضربه با پاشنه پا
kick with the heel
U
ضربه با پاشنه پا
toe protection
U
پاشنه بندی
quarter boom
U
تیرک پاشنه
trunnion
U
پاشنه افقی
heel and toe
با پنجه و پاشنه
heel cut
U
محافظ پاشنه پا
pivoted
U
پاشنه گردان
poop deck
U
بالاترین پل پاشنه
heelpiece
U
پاشنه پوش
quarter boom
U
بوم پاشنه
stern rope
U
طناب پاشنه
heeltap
U
لایی پاشنه
kedge anchor
U
لنگر پاشنه
stepping
U
پاشنه کفش
aftermost
U
نزدیک پاشنه
sterner
U
پاشنه ناو
shoehorn
U
پاشنه کش کفش
aft spring
U
اسپرینگ پاشنه
stern
U
پاشنه ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com