English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rocket propulsion U حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
slide chasse U حرکت با یک پا بجلو و فشار
scull U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculled U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
Move along, please! [in a crowd] U لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
sculls U حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculls U حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
sculled U حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
skulls U حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
scull U حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
skull U حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
shoot the duck U حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
windblown U در حرکت بوسیله باد
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
locomotion U نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
head way U بجلو
onward U بجلو
propel U بجلو راندن
propels U بجلو راندن
prefrontal U بجلو مغز
propelled U بجلو راندن
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
ap koobi seogi U راه رفتن بجلو
inclining U خمیدگی بجلو و پایین
Keep moving! U بجلو برو [بروید] !
ap joo choom U ایستادن اسب سواری بجلو
antrorse U خمیده بجلو یا متمایل ببالا
go long U تلاش درپاس طولانی بجلو
ap dellyo chagi U ضربه پا بجلو در زاویه 54درجه
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
jump-starts U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
french heel U پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
jack knife U خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jump-starting U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-started U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-start U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump start U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
front drop U پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
quarterback sneak U حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
hitch and go U نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cradles U نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
cradled U نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
cradle U نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
goofy foot U موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
telemark U پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
by the instrumentality of U بوسیله
thruogh the a of U بوسیله
whereby U که بوسیله ان
with U بوسیله
perprep U بوسیله
of U بوسیله
at the hand of U بوسیله
via U بوسیله
by U بوسیله
per U بوسیله
by dint of U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
hydromancy U تفال بوسیله اب
per pais U بوسیله کشور
by wire U بوسیله تلگراف
municipally U بوسیله شهرداری
hydrolysis U تجزیه بوسیله اب
by the f. U بوسیله لمس
electrically U بوسیله برق
by depty U بوسیله نماینده
per pais U بوسیله مملکت
galvanography U روی مس بوسیله اندودکهربایی
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
baptised U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
seagirt U محصور بوسیله دریا
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
intuitively U بوسیله درک مستقیم
pouring U تراوش بوسیله ریزش
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
poured U تراوش بوسیله ریزش
baptize U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pipage U ترابری بوسیله لوله
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
windswept U بوسیله باد جاروشده
baptises U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
electric chair U اعدام بوسیله برق
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
pour U تراوش بوسیله ریزش
dragonnades U بوسیله سواره نظام
aeromancy U تفال بوسیله هوا
electromotive U متحرک بوسیله برق
baptising U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
baptized U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
eluviation U انتقال بوسیله بادوباران
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
baptizes U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pours U تراوش بوسیله ریزش
hydrolyze U بوسیله اب تجزیه شدن
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
churn U بوسیله اسباب گردنده
churns U بوسیله اسباب گردنده
brew U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
postage U حمل بوسیله پست
to pick thanks U بوسیله سخن چینی
patent U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
churned U بوسیله اسباب گردنده
patents U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
hydromancer U تفال زننده بوسیله اب
patenting U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
infiltration U پالایش بوسیله تراوش
brewed U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
to scent out U بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
brews U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
pipeage U ترابری بوسیله لوله
in propria persona U بوسیله خود شخص
leaching U تصفیه بوسیله شستشو
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
shields U بوسیله سپر حفظ کردن
hydrophilous U گرده افشانی کننده بوسیله اب
soaks U بوسیله مایع اشباع شدن
shield U بوسیله سپر حفظ کردن
soak U بوسیله مایع اشباع شدن
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
waterborne U حمل شده بوسیله اب اب برد
self-service U کمک بوسیله خود شخص
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
self service U کمک بوسیله خود شخص
hit wicket U انداختن میله بوسیله خودتوپزن
electrometallurgy U ذوب فلزات بوسیله برق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com