Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
military courtesy
U
احترامات نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
drill sergeant
U
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
give him my respects
U
احترامات
yours respectfully
U
با تقدیم احترامات
respectfully yours
U
باتقدیم احترامات
yours f.
U
با تقدیم احترامات
red carpet
U
تشریفات و احترامات رسمی
to pay one's respects to
U
احترامات خود را به ........تقدیم کردن
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
movements
U
حرکات
cadence
U
موزونی حرکات
eurythmics
U
تناسب حرکات
eye movements
U
حرکات چشم
gestures
U
حرکات بیانگر
rings
U
حرکات دارحلقه
cadences
U
موزونی حرکات
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
calisthenics
U
حرکات نرمشی
pumps
U
حرکات فریبنده
calisthenics
U
حرکات سوئدی
pumped
U
حرکات فریبنده
pump
U
حرکات فریبنده
optional
U
حرکات اختیاری
compulsory
U
حرکات اجباری
air movements
U
حرکات هوایی
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
play marking
U
حرکات تهاجمی
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
motion analysis
U
تحلیل حرکات
movements
U
حرکات یکانها
puerilism
U
حرکات کودکانه
retrograde movement
U
حرکات به عقب
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
peristalsis
U
حرکات حلقوی
school figures
U
حرکات اسب
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disporting
U
حرکات نشاط انگیزکردن
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
transposition
U
تبدیل حرکات شطرنج
surge
U
حرکات افقی اب دریا
road movement
U
حرکات روی جاده
surges
U
حرکات افقی اب دریا
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
disported
U
حرکات نشاط انگیزکردن
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
surged
U
حرکات افقی اب دریا
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
lunes
U
حرکات جنون امیز
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
girlishness
U
حرکات یا حالات دخترانه
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
theatrical gestures
U
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
patterns
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
screwing
U
حرکات دورانی یخهای دریایی
tics
U
حرکات غیر ارادی اندامها
percentages
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
percentage
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
tic
U
حرکات غیر ارادی اندامها
cardiography
U
ثبت حرکات وضربان قلب
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
free skating
U
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
figurine algebraic notation
U
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
lipreading
U
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
score
U
گرم کردن اسب ثبت حرکات
pinning combination
U
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
myocardiograph
U
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
paragraph three
U
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
scores
U
گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored
U
گرم کردن اسب ثبت حرکات
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
algebriac notation
U
ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streaked
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
flag days
U
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
pnemograph
U
الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
lindy
U
رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streak
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
entrucking table
U
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
psychomotor
U
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
streaks
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
combination shot
U
ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
dressage
U
حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
beau geste
U
حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escapement
U
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
kymograph
U
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
programs
U
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrate
U
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates
U
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated
U
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program
U
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrating
U
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
Grands Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral
U
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
adjudicating
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
U
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave
U
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
swing bowler
U
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
circus catch
U
گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation
U
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eurhythmy
U
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmy
U
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
serviced
U
نظامی
fort
U
دژ نظامی
mil
U
نظامی
military
U
نظامی
martial
U
نظامی
soldier
U
نظامی
warlike
U
نظامی
service
U
نظامی
martin
U
نظامی
soldiers
U
نظامی
regimental
U
لباس نظامی
military governor
U
فرمانداری نظامی
military strategy
U
استراتژی نظامی
military testament
U
وصیتنامه نظامی
military training
U
اموزش نظامی
military governor
U
حاکم نظامی
military training
U
تعلیم نظامی
council of war
U
شورای نظامی
councils of war
U
شورای نظامی
region
U
ناحیه نظامی
military grid
U
شبکه نظامی
salute
U
احترام نظامی
military spending
U
مخارج نظامی
military specifications
U
کدتخصصی نظامی
military platform
U
سکوی نظامی
military specifications
U
خصوصیات نظامی
military posture
U
ارایش نظامی
military posture
U
وضعیت نظامی
military psychology
U
روانشناسی نظامی
military services
U
قسمتهای نظامی
military occupational speciality
U
کد تخصصی نظامی
guest house
U
مهمانسرای نظامی
guest houses
U
مهمانسرای نظامی
saluting
U
احترام نظامی
regions
U
ناحیه نظامی
salutes
U
احترام نظامی
military intelligence
U
اطلاعات نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com