Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tolerance
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerances
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
negligible
U
قابل اغماض
remissible
U
قابل اغماض
venial
U
قابل اغماض بخشیدنی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
unprotected
U
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
concentration cell corrosion
U
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
connivance
U
اغماض
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
irremissible
U
اغماض ناپذیر
waiver
U
صرفنظر اغماض
condoning
U
اغماض کردن
waives
U
اغماض نمودن
towink at
U
اغماض کردن
condones
U
اغماض کردن
waive
U
اغماض نمودن
tolerator
U
اغماض کننده
condone
U
اغماض کردن
paraleipsis
U
افهارضمن اغماض
waived
U
اغماض نمودن
veniality
U
قابلیت اغماض
condoned
U
اغماض کردن
winked
U
چشمک اغماض کردن
winking
U
چشمک اغماض کردن
winks
U
چشمک اغماض کردن
sign a waiver
U
قبول اغماض نمودن
wink
U
چشمک اغماض کردن
tolerantly
U
شکیبا اغماض کننده
tolerance
U
سعه نظر اغماض
paralipsis
U
افهار ضمن اغماض
tolerant
U
شکیبا اغماض کننده
tolerances
U
سعه نظر اغماض
indulgently
U
از روی اغماض و مساهله
irremissibly
U
چنانکه نتوان بخشیدیا اغماض کرد بطورالزام اور
reclama
U
تقاضای اغماض و تجدید نظر درتصمیمات متخذه یا رای
difference in northing
U
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
condonation
U
اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
oscilliations
U
تغییرات
transaction code
U
کد تغییرات
variation
U
تغییرات
variations
U
تغییرات
calculation variation
U
انالیز تغییرات
ranged
U
دامنه تغییرات
range
U
دامه تغییرات
f. and reflux
U
تغییرات روزگار
depth varies
U
عمق تغییرات
calculus of variations
U
حساب تغییرات
taste changes
U
تغییرات سلیقه
ranges
U
دامه تغییرات
ranges
U
دامنه تغییرات
technological changes
U
تغییرات فنی
qualitative changes
U
تغییرات کیفی
transaction file
U
فایل تغییرات
seasonal variations
U
تغییرات فصلی
incrementally
U
تغییرات پلهای
adiabetic changes
U
تغییرات ادیابتیک
deflection shift
U
تغییرات انحراف
output variability
U
تغییرات تولید
ranged
U
دامه تغییرات
rate of changes
U
نرخ تغییرات
quantitative changes
U
تغییرات کمی
range
U
دامنه تغییرات
lateral shifts
U
تغییرات جانبی
physical change
U
تغییرات فیزیکی
lateral shifts
U
تغییرات عرضی
flux and reflux
U
تغییرات زمانه
chance variations
U
تغییرات تصادفی
tolerance
U
دامنه تغییرات
tolerances
U
دامنه تغییرات
social changes
U
تغییرات اجتماعی
coefficient of variation
U
ضریب تغییرات
flux
U
تغییرات پی در پی جریان
isothermal change
U
تغییرات هم دما
revolutionize
U
تغییرات اساسی دادن
modular range
U
دامنه تغییرات مدول
touch up
<idiom>
U
اصلاح کردن تغییرات
variational calculus
U
حسابان تغییرات
[ریاضی]
calculus of variations
U
حسابان تغییرات
[ریاضی]
parabolic variation
U
تغییرات سهمی شکل
revolutionised
U
تغییرات اساسی دادن
variational calculus
U
حساب تغییرات
[ریاضی]
calculus of variations
U
حساب تغییرات
[ریاضی]
revolutionises
U
تغییرات اساسی دادن
wind shear
U
تغییرات سمتی باد
aspect change
U
تغییرات منظری هدف
minimal changes method
U
روش کمترین تغییرات
Fundamental ( radical) changes.
U
تغییرات اساسی وعمده
flux
U
گداز تغییرات پی درپی
go through changes
<idiom>
U
گرفتار تغییرات شدن
electrodermal changes
U
تغییرات برقی پوست
revolutionizing
U
تغییرات اساسی دادن
innovate
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
cataplasia
U
تغییرات قهقهرایی در سلول
revolutionizes
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionized
U
تغییرات اساسی دادن
innovating
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionising
U
تغییرات اساسی دادن
innovates
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
rate
U
میزان مهارت شدت تغییرات
meteoropathy
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
sounding rocket
U
موشک اکتشاف تغییرات جوی
aeromancy
U
پیش بینی تغییرات هوا
atmosphere related syndrome
[ARS]
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
rates
U
میزان مهارت شدت تغییرات
crawling peg
U
تغییرات جزئی در نرخ ارز
apractic
U
وابسته به تغییرات بافتی مغز
stenothermy
U
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
military pay order
U
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
goechemical
U
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
total differential
U
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
apraxic
U
وابسته به تغییرات بافتی مغز
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
daily range of soil temperature
U
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
journals
U
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
landform
U
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
journal
U
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
beat
U
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
analog
U
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
beats
U
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
actinogram
U
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
unilinear
U
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
angular variability
U
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
commutator riple
U
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
cif&e
U
هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
reshuffle
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
new broom sweeps clean
<idiom>
U
شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
eustatic
U
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
reshuffles
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
sensitive
U
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
reshuffled
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
stand pat
<idiom>
U
ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
divided
<adj.>
U
در اختلاف
variance
U
اختلاف
diversions
U
اختلاف
disputing
U
اختلاف
stour
U
اختلاف
disputes
U
اختلاف
disputed
U
اختلاف
compromis
U
حل اختلاف
diversion
U
اختلاف
dispute
U
اختلاف
difference
U
اختلاف
mean square deviation
U
اختلاف
disagreements
U
اختلاف
disagreement
U
اختلاف
defferential
U
اختلاف
disparity
U
اختلاف
quarreled
U
اختلاف
quarrels
U
اختلاف
disparities
U
اختلاف
misalignment
U
اختلاف
quarrelling
U
اختلاف
versatility
U
اختلاف
quarrelled
U
اختلاف
quarreling
U
اختلاف
quarrel
U
اختلاف
schism
U
اختلاف
discord
U
اختلاف
differences
U
اختلاف
divarication
U
اختلاف
settlement of disputes
U
حل اختلاف
schisms
U
اختلاف
variations
U
اختلاف
discrepancy
U
اختلاف
schismatism
U
اختلاف
variation
U
اختلاف
center of gravity envelope
U
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
set in
<idiom>
U
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
mutatis mutandis
U
عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
baseline document
U
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
amplidyne
U
ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamically
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
actinograph
U
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
What effect do you think the changes will have on you?
U
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
parallax
U
اختلاف منظر
judicial settlement
U
حل اختلاف قضایی
angular displacement
U
اختلاف زاویهای
potential difference
U
اختلاف پتانسیل
heteromorphism
U
اختلاف شکل
inventory discrepancy
U
اختلاف دفتردارایی
difference
U
اختلاف دو چیز
hetermorphism
U
اختلاف شکل
differences
U
اختلاف دو چیز
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
parallactic
U
اختلاف منظری
dissension
U
اختلاف عقیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com