English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
defensively U حالت دفاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
Other Matches
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
backfield U خط دفاعی
defensive line U خط دفاعی
apologetic U دفاعی
defensive U دفاعی
vindicative U دفاعی
defense information U اطلاعات دفاعی
defense position U موضع دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
rejoinder U پاسخ دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
preventive war U نبرد دفاعی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
rejoinders U پاسخ دفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
backcourt U نیمه دفاعی
covers U بازی دفاعی
coverings U بازی دفاعی
cover U بازی دفاعی
zones U منطقه دفاعی
blue line U خط دفاعی هاکی
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
defense base U پایگاه دفاعی
stack the defence U ارایش دفاعی
zone U منطقه دفاعی
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
palest U حصار دفاعی دفاع
paler U حصار دفاعی دفاع
back judge U داور در محوطه دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
pale U حصار دفاعی دفاع
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
switch position U موضع رابط دفاعی
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
switch position U موضع دفاعی بینابین
press U تاکتیک دفاعی فشرده
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
protective cover U جان پناه دفاعی
bump and go U نوعی مانور دفاعی
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
bump and run U نوعی مانور دفاعی
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
moods U حالت
predicament U حالت
predicaments U حالت
estate U حالت
estates U حالت
fettle U حالت
if U حالت
mood U حالت
case U حالت
cases U حالت
self U حالت
febricity U حالت تب
make U حالت
unexpressive U بی حالت
postured U حالت
postures U حالت
posturing U حالت
glass eyed U بی حالت
idiocrasy U حالت
ill conditioned U بد حالت
line condition U حالت خط
queasiness U حالت قی
posture U حالت
makes U حالت
feverishness U حالت تب
stances U حالت
stance U حالت
phases U حالت
phased U حالت
phase U حالت
pyreticosis U حالت تب
situations U حالت
stated U حالت
state- U حالت
manner U حالت
condition U حالت
attitudes U حالت
state U حالت
tempers U حالت
attitude U حالت
stating U حالت
temper U حالت
temperament U حالت
grain U حالت
situation U حالت
status U حالت
tempered U حالت
expressions U حالت
temperaments U حالت
states U حالت
expression U حالت
disposition U حالت
sentimentality U حالت احساساتی
peculiarities U حالت ویژگی
expression U القای حالت
peculiarity U حالت ویژگی
expressionism U حالت دوست
expressionist U حالت دوست
defensive U حالت تدافع
inactive status U حالت انتساب
in form U خوش حالت
absences U حالت غیاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com