Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Iranian goods are usally solid.
U
جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
Other Matches
This car is of Iranian make (manufacture).
U
این اتوموبیل ساخت ایران است
Pope, Arthur Upham
U
آرتور پوپ
[که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran
U
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
nine times out ten
U
غالبا
oft
U
غالبا
freuqently
U
غالبا
very often
U
غالبا
some
U
غالبا
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
little pitchers have long ears
U
کودکان غالبا گوششان تیزاست
He usually drops by to see me .
U
غالبا" می آید اینجا بدیدن من
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
I usually knock off at 6.
U
غالبا" ساعت 6 دست از کار می کشم
NetBIOS
U
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
To drag a country into war .
U
کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
geek
U
یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
one for one
U
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
os/
U
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
persia
U
ایران
Iran
U
ایران
ethic
U
غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
oil from iran
U
نفت ایران
the iranian nation
U
ملت ایران
all iran
U
همه ایران
iranian
U
اهل ایران
on the west of iran
U
در باختر ایران
of iranian nationality
U
تابع ایران
iranian
U
وابسته به ایران
The Iranian currency.
U
پول رایچ ایران
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
satrap
U
استاندار قدیم ایران
PETAG
U
شرکت فرش ایران
iranian mathematical sociaty
U
انجمن ریاضیات ایران
rial
U
واحد پول ایران
in iranian territory
U
در خاک
[سرزمین]
ایران
avestan
U
زبان باستانی ایران
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
iran u.s. claims tribunal
U
دیوان دعاوی ایران و امریکا
iranian state railways
U
راه اهن دولتی ایران
He was deported from Iran.
U
اورااز ایران اخراج کردند
I come from Iran . I am Iranian.
U
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
He reanimated the Iranian agriculture.
U
کشاورزی ایران رازنده کرد
Iran Carpet Company
U
شرکت سهامی فرش ایران
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
journal of the iranian mathematical soci
U
ماهنامه انجمن ریاضی ایران
For example ( instance ) , lets take Iran .
U
مثلا" فرضا" همین ایران
Irans industry is progressing.
U
صنعت ایران درحال ترقی است
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.
U
من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
sogdian
U
اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
your reverence
U
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
indo iranian
U
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
his reverence
U
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
deep motif
U
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
Turkaman rugs
U
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
diamond design
U
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower
U
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
double knotting
U
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
fish design
U
طرح ماهی درهم یا هراتی
[این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
Tahmasb
U
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
make up
U
ساخت
conformation
U
ساخت
compositions
U
ساخت
composition
U
ساخت
forms
U
ساخت
formed
U
ساخت
form
U
ساخت
making
U
ساخت
fecit
U
ساخت
manufactory
U
ساخت
textures
U
ساخت
substandard
U
بد ساخت
invenit
U
ساخت
habitus
U
ساخت
make-up
U
ساخت
manufacturing
U
ساخت
design
U
ساخت
manufacture
U
ساخت
texture
U
ساخت
manufactured
U
ساخت
manufactures
U
ساخت
performance
U
ساخت
unstructured
U
بی ساخت
structure
U
ساخت
fabrication
U
ساخت
generations
U
ساخت
designs
U
ساخت
workmanship
U
ساخت
structures
U
ساخت
syntheses
U
ساخت
construction
U
ساخت
performances
U
ساخت
structuring
U
ساخت
built
U
ساخت
generation
U
ساخت
synthesis
U
ساخت
constructions
U
ساخت
formation
U
ساخت
Murghi rugs
U
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Joshegan
U
جوشقان
[این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
structuralists
U
ساخت گرای
structuring
U
ساختار ساخت
manufacture process
U
فرایند ساخت
elaborating
U
ساخت استاد
structuralist
U
ساخت گرای
workmanship
U
کار ساخت
formatio reticularis
U
ساخت شبکهای
reticular formation
U
ساخت شبکهای
manufacturing
U
صنعت ساخت
group structure
U
ساخت گروهی
forbade
U
نا مقدور ساخت
home made
U
ساخت بومی
homemade
U
ساخت میهن
structured
U
ساخت یافته
structured
U
دارای ساخت
infra structure
U
زیر ساخت
file structure
U
ساخت پرونده
elaborates
U
ساخت استاد
building blocks
U
کنده ساخت
grafted
U
ساخت وپاخت
simple structure
U
ساخت ساده
well made
U
خوش ساخت
newmade
U
تازه ساخت
new buit
U
تازه ساخت
new built
U
تازه ساخت
social strcture
U
ساخت اجتماعی
building block
U
کنده ساخت
grafts
U
ساخت وپاخت
production process
U
روند ساخت
program structure
U
ساخت برنامه
power structure
U
ساخت قدرت
population structure
U
ساخت جمعیت
phrase structure
U
با ساخت عبارتی
personality structure
U
ساخت شخصیت
perceptual structure
U
ساخت ادراکی
prototyping
U
ساخت یک نمونه
graft
U
ساخت وپاخت
collusion
U
ساخت و پاخت
tectonics
U
زمین ساخت
tree structure
U
ساخت درختی
machine made
U
ساخت ماشین
unstructured interview
U
مصاحبه بی ساخت
latent structure
U
ساخت نهفته
production time
U
زمان ساخت
elaborate
U
ساخت استاد
elaborated
U
ساخت استاد
tectonic
U
زمین ساخت
manufacture cost
U
ارزش ساخت
static structure
U
ساخت ایستا
mental structure
U
ساخت ذهنی
market structure
U
ساخت بازار
manufacturing process
U
پویش ساخت
manufacturing process
U
فرایند ساخت
manufacturing cost
U
هزینه ساخت
manufacture process
U
فراگرد ساخت
production cost
U
ارزش ساخت
makes
U
رسیدن به ساخت
reconstitutes
U
تجدید ساخت
reconstituting
U
تجدید ساخت
make
U
ساختمان ساخت
shop
U
محل ساخت
shopped
U
محل ساخت
shops
U
محل ساخت
brand name
U
علامت ساخت
brand names
U
علامت ساخت
collusion
U
ساخت وپاخت
home-made
U
ساخت میهن
structuralism
U
ساخت گرایی
affect structure
U
ساخت عاطفه
agro industry
U
کشت و ساخت
home made
U
ساخت داخلی
reconstituted
U
تجدید ساخت
reconstitute
U
تجدید ساخت
make
U
رسیدن به ساخت
makes
U
ساخت ترکیب
production
U
ارائه ساخت
confection
U
ترکیب ساخت
confections
U
ترکیب ساخت
productions
U
ارائه ساخت
man made
U
ساخت بشر
man-made
U
ساخت بشر
rebuild
U
تجدید ساخت
rebuilds
U
تجدید ساخت
assembly
U
نصب ساخت
makes
U
ساختمان ساخت
make
U
ساخت ترکیب
american make
U
ساخت امریکایی
block structured
U
با ساخت کندهای
structures
U
ساختار ساخت
class structure
U
ساخت طبقاتی
control structure
U
ساخت کنترل
design and construction
U
طراحی و ساخت
deep structure
U
ژرف ساخت
data structure
U
ساخت داده ها
covinous
U
ساخت وپاختی
covin
U
ساخت وپاخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com