English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the profession U جماعت بازیگران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
streams U جماعت
crowds U جماعت
massing U جماعت
masses U جماعت
mass U جماعت
passel U جماعت
congregations U جماعت
streamed U جماعت
stream U جماعت
schools U جماعت
congregation U جماعت
school U جماعت
crowd U جماعت
pauperdom U جماعت گدایان
meiny U جماعت همراهان
meinie U جماعت همراهان
imam or imaum U امام جماعت
peasantry U جماعت دهقانان
devitry U جماعت شیاطین
womenfolk U جماعت زنان
conformist U همرنگ با جماعت
conformists U همرنگ با جماعت
demophobia U جماعت هراسی
prayer in congregation U نماز جماعت
workfolk U جماعت کارگر
conformity U همرنگی با جماعت
workfolks U جماعت کارگر
school U جماعت همفکر
schools U جماعت همفکر
responsory U جواب جماعت
players U بازیگران
diaspora U جماعت یهودیان پراکنده
to go with the tide U همرنگ جماعت شدن
to go with the stream U همرنگ جماعت شدن
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
target audience U جماعت هدف تبلیغات
dramatis personoe U بازیگران نمایش
registration of player U نامنویسی بازیگران
sacerdotage U کشیش مابی جماعت کشیشان
posses U دسته افراد پلیس جماعت
star turn U ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
posse U دسته افراد پلیس جماعت
move list U فهرست بازیگران غیرفعال
company U دسته هیئت بازیگران
green room U انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
designated tournament U مسابقه بهترین بازیگران
pavilion U باشگاه بازیگران در انگلستان
personages U شخصیت بازیگران داستان
personage U شخصیت بازیگران داستان
solid U تیمی با بازیگران خوب
seeding U رده بندی بازیگران
companies U دسته هیئت بازیگران
scorecards U برگه نام بازیگران
scorecard U برگه نام بازیگران
solids U تیمی با بازیگران خوب
pavilions U باشگاه بازیگران در انگلستان
major seminary U دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
When in Rome, do as the Romans do! <proverb> U خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
opera hat U کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
troupes U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
standings U فهرست نام بازیگران یا تیمها
greenroom U اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
troupe U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
taxied U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxi U عضو گروه بازیگران قراردادی
bases boaded U ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
greenrooms U اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
taxies U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxiing U عضو گروه بازیگران قراردادی
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
triggerman U ادمکش سریع العمل درمیان جماعت اوباش
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
scenarios U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
prim buffa U سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
scenario U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
penalty time keeper U حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
call time U تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
disabled list U فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
clean the bases U ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
grease paint U رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
dramatis personae U بازیگران نمایشنامه هنرپیشگان نمایشنامه
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com