Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
skipper
U
جست وخیز کننده
skippered
U
جست وخیز کننده
skippering
U
جست وخیز کننده
skippers
U
جست وخیز کننده
coltish
U
جست وخیز کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frisk
U
جست وخیز
frolicking
U
جست وخیز
frolics
U
جست وخیز
frisked
U
جست وخیز
bound
U
جست وخیز
gambol
U
جست وخیز
frisking
U
جست وخیز
frisks
U
جست وخیز
skitter
U
جست وخیز
springs
U
جست وخیز
capriole
U
جست وخیز
gamboling
U
جست وخیز
frolicked
U
جست وخیز
capers
U
جست وخیز
capered
U
جست وخیز
caper
U
جست وخیز
tittup
U
جست وخیز
gamboled
U
جست وخیز
exultance
U
جست وخیز
gambolled
U
جست وخیز
spring
U
جست وخیز
frolic
U
جست وخیز
gambolling
U
جست وخیز
gambols
U
جست وخیز
gambade
U
جست وخیز
saltation
U
جست وخیز
curvet
U
شوخی جست وخیز
cavort
U
جست وخیز کردن
cavorted
U
جست وخیز کردن
jumpingly
U
جست وخیز کنان
cavorting
U
جست وخیز کردن
cavorts
U
جست وخیز کردن
saleintiant
U
درحال جست وخیز
lopes
U
بجست وخیز دراوردن
lopes
U
جست وخیز کردن
salience
U
چابکی درجست وخیز
loped
U
بجست وخیز دراوردن
loped
U
جست وخیز کردن
saliency
U
چابکی درجست وخیز
lope
U
بجست وخیز دراوردن
lope
U
جست وخیز کردن
friskier
U
جست وخیز کنان
loping
U
جست وخیز کردن
loping
U
بجست وخیز دراوردن
friskiest
U
جست وخیز کنان
saleint
U
درحال جست وخیز
frisky
U
جست وخیز کنان
sikt
U
باجست وخیز رقص کردن
skips
U
جست وخیز کردن تپیدن
leapfrogs
U
باجست وخیز حرکت کردن
leapfrog
U
باجست وخیز حرکت کردن
sink or swim
<idiom>
U
افت وخیز درکاری داشتن
skylark
U
تفریح وجست وخیز کردن
skipped
U
جست وخیز کردن تپیدن
leapfrogged
U
باجست وخیز حرکت کردن
skip
U
جست وخیز کردن تپیدن
skylarks
U
تفریح وجست وخیز کردن
hop
U
جست وخیز کوچک کردن
lopes
U
جست وخیز وشلنگ تخته
loped
U
جست وخیز وشلنگ تخته
hopped
U
جست وخیز کوچک کردن
leapfrogging
U
باجست وخیز حرکت کردن
lope
U
جست وخیز وشلنگ تخته
tumbled
U
جست وخیز کردن پریدن
tumbles
U
جست وخیز کردن پریدن
loping
U
جست وخیز وشلنگ تخته
hopping
U
جست وخیز کوچک کردن
tumble
U
جست وخیز کردن پریدن
hops
U
جست وخیز کوچک کردن
galumph
U
جست وخیز نشاط انگیز کردن
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
frisking
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisked
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisk
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisks
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleted
U
پر کننده
filleting
U
پر کننده
deflective
U
کج کننده
thinner
U
کم کننده
surfy
U
کف کننده
crusher
U
له کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
fillet
U
پر کننده
renunciant
U
کننده
mitigatory
U
کم کننده
fizzy
U
کف کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com