Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
poiseuille flow
U
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
viscous flow
U
جریان جسبناک یا ناروان
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
circular flow
U
جریان دایرهای
flumming
U
تنگ کردن مقطع جریان اب
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
viscose
U
پرقوام ناروان
diffuser area ratio
U
نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
circular scanning
U
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
geometrical percentage
U
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
gyrated
U
دایرهای
circular
U
دایرهای
cyclic
U
دایرهای
gyrate
U
دایرهای
circulars
U
دایرهای
gyrates
U
دایرهای
gyrating
U
دایرهای
rotary motion
U
حرکت دایرهای
circular
U
دایرهای شکل
semi circular
U
نیم دایرهای
shiko dachi
U
ایستادن دایرهای
polycyclic
U
چند دایرهای
circular list
U
لیست دایرهای
hoop stress
U
تنش دایرهای
circulars
U
دایرهای شکل
circular arch
U
طاق دایرهای
circuit training
U
تمرین دایرهای
circular velocity
U
سرعت دایرهای
circle graph
U
نمودار دایرهای
endless sling
U
باربردار دایرهای
circumferential stress
U
خستگی دایرهای
circular motion
U
حرکت دایرهای
molinello
U
ضربه دایرهای به سر در سابر
circular shift
U
تغییر مکان دایرهای
circular casing pump
U
تلمبه پا بده دایرهای
circle eight
U
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
eying
U
شکاف درجه دایرهای شکل
eyeing
U
شکاف درجه دایرهای شکل
eyes
U
شکاف درجه دایرهای شکل
heyland diagram
U
دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
circular mil
U
مساحت دایرهای به قطر یک میل
eye
U
شکاف درجه دایرهای شکل
ring sight
U
شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ruptures
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circle of influence
U
دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
rupture
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
dartboard
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
circular probable error
U
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
volte
U
حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
profiling
U
مقطع
cross section
U
مقطع
profiles
U
مقطع
profiled
U
مقطع
section
U
مقطع
segment
U
مقطع
segments
U
مقطع
sections
U
مقطع
tablature
U
مقطع
cutting
U
مقطع
profile
U
مقطع
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
annulus
U
دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
cross section area
U
سطح مقطع
root section
U
مقطع ریشه
sectional area
U
سطح مقطع
soil profile
U
مقطع خاک
lobule
U
مقطع کوچک
structural section
U
مقطع سازهای
half section
U
نیم مقطع
transverse section
U
مقطع عرضی
trough section
U
مقطع ناودانی
areas
U
سطح مقطع
cross section
U
سطح مقطع
transition section
U
مقطع تبدیل
circular cross section
U
مقطع گرد
coil section
U
مقطع بوبین
oblique section
U
مقطع مایل
oblique section
U
مقطع اریب
necking
U
تنگی مقطع
compact section
U
مقطع فشرده
conic section
U
مقطع مخروطی
airfoil
U
مقطع ایرودینامیکی
aerofoil
U
مقطع ایرودینامیکی
absorption cross section
U
مقطع جذب
cross reaction
U
سطح مقطع
cross section
U
مقطع عرضی
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
area
U
سطح مقطع
profiled
U
مقطع عرضی
profiling
U
مقطع عرضی
profile
U
مقطع عرضی
profiles
U
مقطع عرضی
cross section
U
سطح مقطع عرضی
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
interrupted quick flashing light
U
چشمک زن تند مقطع
transection
U
برش یا مقطع عرضی
work surfaces
U
سطح مقطع اصلی
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
cross sectional area
U
سطح مقطع عرضی
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
work surface
U
سطح مقطع اصلی
cross sectional data
U
داده ها در یک مقطع زمانی
box spar
U
تیرکهای با مقطع مربع
box section
U
مقطع قوسی سکل
cross section
U
سطح مقطع موثر
inelastic cross section
U
مقطع برخورد ناکشسان
total effective collision cross section
U
سطح مقطع موثر کل
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
con di nozzle
U
نازل موتورجت با مقطع همگرا
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
cross section
U
نیمرخ پهنا مقطع موثر
syllabify
U
تقسیم به هجای مقطع کردن
uncurtailed bars
U
ارماتور بدون تقلیل مقطع
winding crodd section
U
سطح مقطع سیم پیچی
form grind
U
سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section
U
سطح مقطع برخورد موثر
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
podite
U
مقطع با بند پای بندپایان
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
collector ring
U
منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
standard egg section
U
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
three square
U
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
parallel aerofoil
U
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures
U
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
wheel satellite
U
ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
buttoned
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
epicycle
U
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
barns
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn
U
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
contraction ratio
U
نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
profile drag
U
پسای مقطع پسای نیمرخ
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
at this age
U
[در این مقطع سنی]
[در این سنین]
[در این سن]
conducted
U
جریان
rheostome
U
جریان بر
conduct
U
جریان
gush
U
جریان
flows
U
جریان
afflux
U
جریان
against the stream
U
بر ضد جریان اب
going
U
جریان
flowed
U
جریان
affluxion
U
جریان
flushing
U
جریان
conducting
U
جریان
gushes
U
جریان
afoot
U
در جریان
insets
U
جریان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com