English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
barn انبار غله
barn U انبار کاه و جو وکنف وغیره
barn U انبارکردن طویله
barn U انبار
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn U طویله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
barn owls U جغد سینه خال
barn owl U جغد سینه خال
barn dances U مهمانی رقص
barn dance U مهمانی رقص
Dutch barn U [انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
lock the barn door after the horse is stolen <idiom> نوشدارو پس از مرگ سهراب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com