Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electromotion
U
جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
mechanical move
U
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
kinesalgia
U
دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
carriage
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
sand crack
U
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
intransit stock
U
اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
vortex flow
U
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
live lining
U
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
cation
U
یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
mechanicalism
U
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
gadgets
U
مکانیکی
mechnical
U
مکانیکی
gadget
U
مکانیکی
mechanical
U
مکانیکی
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
buckets
U
بیل مکانیکی
mechanical energy
U
انرژی مکانیکی
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
automatons
U
ادم مکانیکی
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
automaton
U
ادم مکانیکی
mechanical de icing
U
یخ زدایی مکانیکی
mechanically
U
بطور مکانیکی
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
grab bucket
U
بیل مکانیکی
robots
U
ادم مکانیکی
mechanical stimulation
U
تحریک مکانیکی
mechanical stabilization
U
تثبیت مکانیکی
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
mechanical stabilization
U
استوارسازی مکانیکی
dynamic viscosity
U
گرانروی مکانیکی
mechanism
U
اجزاء مکانیکی
mechanical resolution
U
تراکم مکانیکی
mechanisms
U
اجزاء مکانیکی
grab excavator
U
بیل مکانیکی
grab crane
U
بیل مکانیکی
contact sweeping
U
روبیدن مکانیکی
robot
U
ادم مکانیکی
forklift track
U
بیل مکانیکی
contact mine
U
مین مکانیکی
shovelling
U
بیل مکانیکی
shovels
U
بیل مکانیکی
actuator
U
عملگر مکانیکی
mechanician
U
هنرور مکانیکی
crane shovel
U
بیل مکانیکی
absolute viscosity
U
گرانروی مکانیکی
bucket
U
بیل مکانیکی
ultrasonic
U
نوسانات مکانیکی
dashpot
U
خفه کن مکانیکی
mechanicalness
U
خاصیت مکانیکی
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
mechanical translation
U
ترجمه مکانیکی
power shovel
U
بیل مکانیکی
shovelled
U
بیل مکانیکی
shoveling
U
بیل مکانیکی
shoveled
U
بیل مکانیکی
mechanic
U
هنرور مکانیکی
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
shovel
U
بیل مکانیکی
mechanical advantage
U
مزیت مکانیکی
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
motored
U
منبع نیروی مکانیکی
mechanism
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
fractional sampling
U
نمونه گیری مکانیکی
mechanical analysis
U
تجزیه مکانیکی خاک
elision
U
باقوه مکانیکی شکستن
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
power rammer
U
زمین کوب مکانیکی
grab bucket crane
U
جرثقیل با بیل مکانیکی
gadgetry
U
وسایل کوچک مکانیکی
mechanical data processing
U
پردازش داده مکانیکی
motor
U
منبع نیروی مکانیکی
motor-
U
منبع نیروی مکانیکی
fan blower
U
بادزن مکانیکی یاماشینی
motors
U
منبع نیروی مکانیکی
mechanisms
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
shovelful
U
حجم و اندازه بیل مکانیکی
static equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
electronic
U
یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
booming
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boomed
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boom
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
booms
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
mechanical equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
thermodynamics
U
مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
powered
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
workbenches
U
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
powers
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
ascender
U
وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
lever watch
U
سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
workbench
U
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
mechanical sweep
U
مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
rocker shovel
U
بیل مکانیکی مناسب تونی کنی
mechanical powers
U
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
docking
U
ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
power
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
break down
U
توقف انجام کار به علت خطای مکانیکی
coupler
U
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
inductive coupling
U
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
android
U
نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
thermal shock
U
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
selector
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
stepped motor
U
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
selectors
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
burster
U
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
actuator
U
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
cab
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com