Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
repeater
U
تکرارکننده پیام بازگو کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
iterant
U
بازگو کننده
repeater
U
ساعت زنگی بازگو کننده
repeat
U
بازگو کردن بازگو
repeats
U
بازگو کردن بازگو
InBox
U
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
originator
U
اقدام کننده پیام
drafter
U
انشا کننده پیام
originators
U
صادر کننده پیام
originator
U
صادر کننده پیام
originators
U
اقدام کننده پیام
repeating
U
تکرارکننده
repeater
U
تکرارکننده
telegraph repeater
U
تکرارکننده
recidivist
U
تکرارکننده جرم
recidivists
U
تکرارکننده جرم
digital repeater
U
تکرارکننده دیجیتالی
impluse repeater
U
تکرارکننده ضربه جریان
wrming message
U
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
relater
U
بازگو گر
iteration
U
بازگو
ingemination
U
بازگو
iterate
U
دوباره گفتن بازگو کردن
challenge and reply
U
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking
U
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox
U
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting
U
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication
U
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
recitation
U
از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
it will not bear repeating
U
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
recitations
U
از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
prompted
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification
U
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms
U
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram
U
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA
U
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress
U
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram
U
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams
U
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code
U
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end
U
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
MTA
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message
U
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco
U
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledge
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
U
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
message
U
پیام
mssg
U
پیام
messages
U
پیام
signal
U
پیام
signaled
U
پیام
signalled
U
پیام
i signal
U
پیام ای
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
general message
U
پیام عمومی
burst pedestal
U
پایه پیام
error message
U
پیام خطانما
color burst pedestal
U
پایه پیام
encodes
U
کد کردن پیام
mayday
U
پیام اضطراری
plaindress
U
پیام کشف
maydays
U
پیام اضطراری
start of message
U
اغاز پیام
bury
U
کد کردن پیام
procedure message
U
پیام معمولی
burying
U
کد کردن پیام
cryptogram
U
پیام پنهانی
buries
U
کد کردن پیام
fox message
U
پیام دوباره
drafter
U
نویسنده پیام
drafter
U
منشی پیام
basegram
U
پیام از ساحل
plain text
U
پیام کشف
sender
U
فرستنده پیام
telephone message
U
پیام تلفنی
signal center
U
مرکز پیام
message retrieval
U
استخراج پیام
message queuing
U
صف بندی پیام
signal tracing
U
ردگیری پیام
to send a message
U
پیام فرستادن
blanking signal
U
پیام خاموشی
message book
U
دفتر پیام
message heading
U
عنوان پیام
procedure message
U
پیام عادی
message center
U
مرکز پیام
message feedback
U
بازخورد پیام
privacy
U
استقلال پیام
message retrieval
U
بازیابی پیام
flash message
U
پیام انی
communicator
U
پیام دهنده
end of message
U
انتهای پیام
signal generator
U
پیام ساز
encode
U
کد کردن پیام
dummy message
U
پیام فریبنده
dummy message
U
پیام دروغی
end of massage
U
انتهای پیام
wilco
U
پیام را فهمیدم
meteorological message
U
پیام هواسنجی
brightness signal
U
پیام روشنایی
message switching
U
پیام گزینی
message source
U
منشاء پیام
message source
U
منبع پیام
ems dispatch
U
پیام امس
senders
U
فرستنده پیام
transmission
U
ارسال پیام
beginning of message
U
شروع پیام
heliogram
U
پیام افتابی
clear text
U
پیام کشف
routine message
U
پیام عادی
headings
U
سرلوحه پیام
heading
U
سرلوحه پیام
endings
U
خاتمه پیام
body
U
متن پیام
q signal
U
پیام کیو
bodies
U
متن پیام
radiotelegram
U
پیام تلگرافی
som
U
اغاز پیام
immediate message
U
پیام فوری
ending
U
خاتمه پیام
transmissions
U
ارسال پیام
diagnostic massage
U
پیام تشخیصی
video signal
U
پیام ویدئو
intelligence signal
U
پیام خبری
code message
U
پیام رمز
monochrome signal
U
پیام تکرنگ
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
enciphere
U
رمز کردن پیام
addressed
U
نشانی گیرنده پیام
encode
U
رمز کردن پیام
despatched
U
عزیمت فرستادن پیام
decodes
U
کشف کردن پیام
message book
U
دفتر یادداشت پیام
signal to noise ratio
U
نسبت پیام به همهمه
address
U
نشانی گیرنده پیام
r y signal
U
پیام روشنایی ار ایگرگ
deciphered
U
ماشین کشف پیام
decipher
U
ماشین کشف پیام
wronging
U
پیام غلط است
wrongs
U
پیام صحیح نیست
b y signal b y
U
پیام روشنایی ب- ایگرگ
message precedence
U
ارجحیت ارسال پیام
wrongs
U
پیام غلط است
chrominance signal
U
پیام رنگ تابی
dispatches
U
عزیمت فرستادن پیام
eom
U
انتهای پیام essage
radio
U
پیام رادیویی فرستادن
radioed
U
پیام رادیویی فرستادن
massage accounting
U
ثبت اطلاعات پیام ها
releases
U
اجازه ارسال پیام
despatching
U
عزیمت فرستادن پیام
flash message
U
پیام برق اسا
carrier color signal
U
پیام رنگ تابی
dispatch
U
عزیمت فرستادن پیام
synchronizing signal
U
پیام همزمان ساز
released
U
اجازه ارسال پیام
release
U
اجازه ارسال پیام
delivery groups
U
گروه معروف پیام
automatic message switching
U
انتخاب خودکار پیام
despatches
U
عزیمت فرستادن پیام
carrier color signal
U
پیام رنگی حامل
radioing
U
پیام رادیویی فرستادن
signal electrode
U
الکترد پیام ساز
decode
U
کشف کردن پیام
addresses
U
نشانی گیرنده پیام
radios
U
پیام رادیویی فرستادن
encodes
U
رمز کردن پیام
time of origin
U
زمان ارسال پیام
dispatched
U
عزیمت فرستادن پیام
message switching center
U
مرکز گزینش پیام
traffics
U
داده پیام دریافتی
trafficked
U
داده پیام دریافتی
psychogram
U
پیام نوشته روح
som
U
شروع پیام essage
signalled
U
ارسال پیام به کامپیوتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com