Perdic | توقف منبع تغذیه الکتریکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	power U	توقف منبع تغذیه الکتریکی
	powered U	توقف منبع تغذیه الکتریکی
	powering U	توقف منبع تغذیه الکتریکی
	powers U	توقف منبع تغذیه الکتریکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	powered U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	power U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	powering U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	powers U	خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
	positive U	اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
	ups U	منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
	uninterruptable power supply U	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
	PSU U	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
	power supplay U	منبع تغذیه
	power supply U	منبع تغذیه
	noise U	منبع تغذیه
	noises U	منبع تغذیه
	switches U	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
	switched U	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
	turn off U	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
	turn-offs U	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
	internal power supply U	منبع تغذیه داخلی
	switch U	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
	power supply cable U	کابل منبع تغذیه
	electronic power supply U	منبع تغذیه الکترونیکی
	turn-off U	قط ع منبع تغذیه یک ماشین
	power supply switch U	کلید منبع تغذیه
	mains power supply unit U	واحد منبع تغذیه شبکه
	uninterruptable power supply U	منبع تغذیه وقفه ناپذیر
	switch U	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
	turn on U	وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
	switched U	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
	switches U	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
	sags U	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
	sag U	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
	sagged U	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
	flexes U	سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
	flex U	سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
	flexing U	سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
	over voltage protection U	وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
	flexed U	سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
	voltage source U	منبع فشار الکتریکی
	mechanical energy reservoir U	منبع انرژی الکتریکی
	powering U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	powered U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	powers U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	power U	منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
	aircraft battery U	منبع الکتریکی برای هواپیما
	portable U	کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
	isolation U	مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
	polarities U	بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
	polarity U	بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
	three pin plug U	ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
	surges U	وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
	surged U	وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
	surge U	وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
	volatile memory U	حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	static U	MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
	cyclotron U	دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
	powers U	که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
	power U	که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
	powered U	که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
	powering U	که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
	dystrohpy U	تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
	deadlock U	موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
	line source U	منبع خطی منبع شبکه
	friction feed U	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
	electrostatic U	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
	interlook dormant period U	زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
	electrical and otherwise U	الکتریکی و غیر الکتریکی
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	stand fast U	فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
	gas electric generating set U	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
	recharges U	تغذیه
	nurture U	تغذیه
	nutrition U	تغذیه
	recharge U	تغذیه
	recharging U	تغذیه
	nurtured U	تغذیه
	alimentation U	تغذیه
	line feed U	تغذیه خط
	nutriment U	تغذیه
	nutriments U	تغذیه
	feeding U	تغذیه
	nurturing U	تغذیه
	nurtures U	تغذیه
	recharged U	تغذیه
	feeder U	خط تغذیه
	feeders U	خط تغذیه
	nourishment U	تغذیه
	sustenance U	تغذیه
	feedings U	تغذیه
	nourished U	تغذیه
	nourishes U	تغذیه
	nourish U	تغذیه
	diet U	تغذیه
	ff U	تغذیه کاغذ
	ad lib feeding U	تغذیه ازاد
	cutler feed U	تغذیه کاتلر
	mulnutrition U	سوء تغذیه
	main feed U	تغذیه اصلی
	main supply line U	خط تغذیه اصلی
	alimentiveness U	قوه تغذیه
	breast feeding U	تغذیه پستانی
	anti parallel feeding U	تغذیه مخالف
	undernourishment U	سوء تغذیه
	breast-feeding U	تغذیه پستانی
	undernourishment U	گرفتارسوء تغذیه
	anthophagous U	تغذیه شده با گل
	plate supply U	تغذیه صفحه
	anode supply U	تغذیه صفحه
	pasture U	تغذیه کردن
	ab power pack U	جعبه تغذیه ا.ب
	cross feed U	تغذیه عرضی
	malnourished U	بد تغذیه شده
	feed U	تغذیه گردن
	malnourished U	دچارسوء تغذیه
	natural recharge U	تغذیه طبیعی
	magazine feed U	تغذیه مخزن
	feeder U	سیم تغذیه
	feeders U	سیم تغذیه
	feed U	تغذیه کردن
	fed U	تغذیه شده
	pastures U	تغذیه کردن
	feeds U	تغذیه کردن
	unhealthy diet U	تغذیه ناسالم
	feeds U	تغذیه گردن
	bacteriophagy U	تغذیه ازباکتری
	artificial recharge U	تغذیه مصنوعی
	malnutrition U	سوء تغذیه
	undernourished U	سوء تغذیه
	feed pipe U	لوله تغذیه
	feed mechanism U	مکانیزم تغذیه
	undernourished U	گرفتارسوء تغذیه
	nutritionist U	ویژه گر تغذیه
	nutritionists U	ویژه گر تغذیه
	form feed U	تغذیه کاغذ
	aliment U	تغذیه کردن
	feed pump U	پمپ تغذیه
	innutrition U	عدم تغذیه
	feeding problem U	مشکل تغذیه
	serial feeding U	تغذیه نوبتی
	feeding center U	مرکز تغذیه
	recharge well U	چاه تغذیه
	injection well U	چاه تغذیه
	feeder panel U	تابلوی تغذیه
	food program U	رژیم تغذیه
	feeder canal U	کانال تغذیه
	power pack U	جعبه تغذیه
	supply cable U	کابل تغذیه
	nourish U	تغذیه کردن
	paper feer U	تغذیه کاغذ
	feedway U	تغذیه کننده
	bottle feeding U	تغذیه با بطری
	dystrophy U	سوء تغذیه
	bottle-feeding U	تغذیه با بطری
	dystrophic nutrition U	تغذیه دش بار
	power transformer U	مبدل تغذیه
	downfeed U	تغذیه رو به پایین
	pasturage U	تغذیه کردن
	recharge basin U	حوضچه تغذیه
	pouring gate U	تغذیه قالب
	support [nourish, feed] U	تغذیه کردن
	reverse bias U	تغذیه معکوس
	ration method U	روش تغذیه پرسنل
	myrmecophagous U	تغذیه کننده ازمورچه
	hematophagous U	تغذیه کننده از خون
	anthophagous U	تغذیه کننده از شهد گل
	form feed character U	کاراکتر تغذیه فرم
	ichthyophagous U	تغذیه کننده ازماهی
	axial feed method U	روش تغذیه محوری
	feeds U	خوراندن تغذیه کردن
	negative feeder U	سیم تغذیه منفی
	gallivorous U	تغذیه کننده از مازو
	autotroph U	قابل تغذیه خودبخود
	feed U	خوراندن تغذیه کردن
	predatorial U	تغذیه کننده از شکار
	input of current U	تغذیه و هدایت جریان
	gate U	راه تغذیه لشعلث
	vermivorous U	تغذیه کننده از کرم
	long distance supply U	تغذیه مسافت دور
	gates U	راه تغذیه لشعلث
	pin feed U	تغذیه ممتد کاغذ
	energizing in field o phase rotation U	تغذیه میدان دوار
	endophagous U	تغذیه کننده ازروی
	power feed cable U	کابل تغذیه برق
	positive feeder U	سیم تغذیه مثبت
	predator U	تغذیه کننده از شکار
	predators U	تغذیه کننده از شکار
	petrol feed pump U	پمپ تغذیه بنزین
	to eat an unhealthy diet U	خوردن تغذیه ناسالم
	loop feeder U	سیم تغذیه حلقوی
	grazed U	تغذیه کردن از چریدن
	graze U	تغذیه کردن از چریدن
	grazes U	تغذیه کردن از چریدن
	feeding group U	گروه تغذیه کننده
	magazine feeding attachment U	تجهیزات تغذیه مخزن
	tractor feed U	تغذیه کاغذ پیوسته
	dozzle U	مخزن کمکی تغذیه
	tractor feed mechanism U	مکانیسم تغذیه تراکتوری
	predatory U	تغذیه کننده از شکار
	origin U	منبع