Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supplier
U
تهیه کننده
suppliers
U
تهیه کننده
fabricator
U
تهیه کننده
preparator
U
تهیه کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
authors
U
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
programmer
U
تهیه کننده برنامه
programmers
U
تهیه کننده برنامه
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
doa
U
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
draftsman
U
تهیه کننده لوایح قانونی
furnisher
U
تهیه کننده سامان واثاثیه
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
stenciler
U
تهیه کننده استنسیل
stenciller
U
تهیه کننده استنسیل
Other Matches
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
supplied
U
تهیه
supply
U
تهیه
ministration
U
تهیه
provision
U
تهیه
preparation
U
تهیه
preparations
U
تهیه
supplying
U
تهیه
purveyed
U
تهیه
purveying
U
تهیه
counter preparation
U
ضد تهیه
housing
U
تهیه جا
purveys
U
تهیه
seating
U
تهیه جا
off hand
U
بی تهیه
purvey
U
تهیه
procurement
U
تهیه
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
prepares
U
تهیه کردن
cater
U
تهیه کردن
parasceve
U
روز تهیه
triplicity
U
تهیه در سه نسخه
afforded
U
تهیه کردن
caters
U
تهیه کردن
prepare
U
تهیه کردن
affords
U
تهیه کردن
catering
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
preparation
U
تهیه مقدمات
preparing
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
counter preparation
U
تیر ضد تهیه
victual
U
تهیه اذوقه
preparation of food
U
تهیه خوراک
preparation fire
U
اتش تهیه
preparation fire
U
تیر تهیه
placements
U
تهیه شغل
base development
U
تهیه پایگاه
placement
U
تهیه شغل
blend
U
تهیه کردن
photo imagery
U
تهیه عکس
blends
U
تهیه کردن
placement
U
تهیه کار
placements
U
تهیه کار
victualage
U
تهیه اذوقه
triplication
U
تهیه در سه نسخه
preparation
U
تهیه و ارایش
the preparation day
U
روز تهیه
preparations
U
تهیه مقدمات
preparations
U
اتش تهیه
administering
U
تهیه کردن
preparations
U
تهیه و ارایش
procure
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
administer
U
تهیه کردن
procuring
U
تهیه کردن
administers
U
تهیه کردن
the water supply of tehran
U
تهیه اب تهران
vacuum-packed
تهیه شده
afford
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه دیدن
weaponry
U
تهیه سلاح
to make provision
U
تهیه دیدن
to find in
U
تهیه کردن
to bargain for
U
تهیه دیدن
furtherance
U
تهیه وسایل
provide
U
تهیه کردن
on the stocks
U
د رشرف تهیه
preparation
U
اتش تهیه
procured
U
تهیه کردن
provide
U
تهیه دیدن
administered
U
تهیه کردن
provided
[that]
<conj.>
U
تهیه شده
provision
U
تهیه کردن
provisionment
U
تهیه خواربار
prepare mortar
U
تهیه ملات
preparatorily
U
بعنوان تهیه
process
U
تهیه کردن
appropriated
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
provided
<adj.>
<past-p.>
U
تهیه شده
lighting feeder
U
تهیه روشنایی
data processing
U
تهیه اطلاعات
data processing
U
تهیه و تولیداطلاعات
pitched
U
تهیه دیده
purveyance
U
تهیه خواربار
laid on
<past-p.>
U
تهیه شده
processes
U
تهیه کردن
preparation time
U
زمان تهیه
supplying
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
supplied
U
تهیه کردن
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
project section
U
بخش تهیه طرحها
preparations
U
تهیه کردن اتش
tastiest
U
باسلیقه تهیه شده
forge
U
تهیه جنس قلابی
topography
U
تهیه نقشه از عوارض
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
bills
U
تهیه کردن صورتحساب
prearranged
U
از پیش تهیه شده
he is an adequate provider
U
برای تهیه خواربار
polychromy
U
فن تهیه نقوش الوان
tastier
U
باسلیقه تهیه شده
quadruplicate
U
در چهارنسخه تهیه کردن
conserving
U
کنسرو تهیه کردن
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
hosted
U
تهیه تسهیلات ورزشی
preparation
U
تهیه کردن اتش
polychrome
U
تهیه عکسهای رنگی
procure
U
تهیه و تحویل اماد
scripting
U
تهیه فایل اغازگر
area projection
U
تهیه تصویر منطقه
harness
U
اشیاء تهیه کردن
effigies
U
تمثال تهیه کردن
area projection
U
تهیه نقشه از منطقه
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
procuring
U
تهیه و تحویل اماد
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
programmes
U
برنامه تهیه کردن
hosting
U
تهیه تسهیلات ورزشی
hosts
U
تهیه تسهیلات ورزشی
affordable
قابل تهیه و خریداری
tasty
U
باسلیقه تهیه شده
foresees
U
قبلا تهیه دیدن
forges
U
تهیه جنس قلابی
foresee
U
قبلا تهیه دیدن
procured
U
تهیه و تحویل اماد
triplicate
U
در سه نسخه تهیه کردن
host
U
تهیه تسهیلات ورزشی
furred
U
تهیه شده باخز
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
procures
U
تهیه و تحویل اماد
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
effigy
U
تمثال تهیه کردن
extemporizing
U
فورا تهیه کردن
conserve
U
کنسرو تهیه کردن
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
duplicator
U
ماشین تهیه رونوشت
beach unit
U
یکان تهیه بارانداز
preparatory students
U
شاگردان تهیه یا مقدماتی
preparatory
U
مربوط به تهیه یامقدمات
conserves
U
کنسرو تهیه کردن
programs
U
برنامه تهیه کردن
program
U
برنامه تهیه کردن
extemporised
U
فورا تهیه کردن
extemporises
U
فورا تهیه کردن
get
U
تهیه کردن فهمیدن
duplicators
U
ماشین تهیه رونوشت
programme
U
برنامه تهیه کردن
hydrography
U
تهیه نقشه دریایی
processes
U
تهیه و تولید کردن
precontract preparations
U
تهیه اسناد قرارداد
procurement
U
تهیه و تحویل اماد
whomp up
U
بسرعت تهیه کردن
process
U
تهیه و تولید کردن
conserved
U
کنسرو تهیه کردن
it is in preparation
U
در دست تهیه است
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
cold turkey
U
بدون تهیه وتدارک
fund
U
تهیه وجه کردن
funded
U
تهیه وجه کردن
acetylene generator
U
دستگاه تهیه استیلن
gets
U
تهیه کردن فهمیدن
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
enable
U
تهیه کردن برای
aggregate flow diagram
U
نمودار تهیه مصالح
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com