English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defilade U جان پناه استحکامات تدافعی
fortified U سنگربندی شده دارای استحکامات
fortify U سنگربندی کردن
fortifies U سنگربندی کردن
castles U سنگربندی کردن
circumvallation U سنگربندی کردن
fortifying U سنگربندی کردن
castle U سنگربندی کردن
fortifying U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifies U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify U مستحکم کردن
fortification U مستحکم کردن
fortifying U مستحکم کردن
crenelate U مستحکم کردن
crenellate U مستحکم کردن
fortifications U مستحکم کردن
fortifies U مستحکم کردن
retrench U مستحکم کردن
fortifications U قلعه سنگربندی کردن
fortification U قلعه سنگربندی کردن
barricade U سنگربندی کردن سد کردن جاده
fort U سنگربندی کردن تقویت کردن
barricaded U سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricades U سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricading U سنگربندی کردن سد کردن جاده
reinforces U مستحکم کردن محکم کردن
reinforce U مستحکم کردن محکم کردن
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
circumvallate U باسنگریابارو محصور شده سنگربندی کردن
defense U دفاع کردن استحکامات
castellate U دارای استحکامات کردن
vallum U دارای استحکامات کردن
rampart U دارای استحکامات کردن
defenses U دفاع کردن استحکامات
defence U دفاع کردن استحکامات
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
schematize U بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
back-up U کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrating U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back up U کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrates U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
makes U تهیه کردن طرح کردن
To make reservations. To book seats. U جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
make U تهیه کردن طرح کردن
to draw out U تهیه کردن طرح کردن
furnishing U مزین کردن تهیه کردن
furnish U مزین کردن تهیه کردن
put out U تهیه کردن اشفته کردن
furnishes U مزین کردن تهیه کردن
administered U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
processes U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
procuring U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
provide U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
process U تهیه کردن
to find in U تهیه کردن
prepare U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
blend U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
supplied U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
field work U استحکامات صحرایی استحکامات
conserves U کنسرو تهیه کردن
enabling U تهیه کردن برای
conserving U کنسرو تهیه کردن
conserved U کنسرو تهیه کردن
program U برنامه تهیه کردن
enabled U تهیه کردن برای
programs U برنامه تهیه کردن
effigy U تمثال تهیه کردن
effigies U تمثال تهیه کردن
bill U تهیه کردن صورتحساب
bills U تهیه کردن صورتحساب
harness U اشیاء تهیه کردن
funded U تهیه وجه کردن
conserve U کنسرو تهیه کردن
fund U تهیه وجه کردن
enable U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
prearrange U قبلا تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
extemporising U فورا تهیه کردن
extemporize U فورا تهیه کردن
extemporized U فورا تهیه کردن
programme U برنامه تهیه کردن
extemporised U فورا تهیه کردن
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
extemporizes U فورا تهیه کردن
process U تهیه و تولید کردن
getting U تهیه کردن فهمیدن
extemporizing U فورا تهیه کردن
programmes U برنامه تهیه کردن
whomp up U بسرعت تهیه کردن
harnessing U اشیاء تهیه کردن
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
gets U تهیه کردن فهمیدن
processes U تهیه و تولید کردن
preparations U تهیه کردن اتش
get U تهیه کردن فهمیدن
preparation U تهیه کردن اتش
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
extemporises U فورا تهیه کردن
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
bossing U نقش برجسته تهیه کردن
to raise funds U تهیه وجه یاسرمایه کردن
mush U حریره اردذرت تهیه کردن
draft U تهیه کردن پیش نویس
drafted U تهیه کردن پیش نویس
bossed U نقش برجسته تهیه کردن
circumstantiate U امارات لازمه را تهیه کردن
aminister U تهیه کردن بکار بردن
handwrite U نسخه خطی تهیه کردن
bosses U نقش برجسته تهیه کردن
to serve the city with water U اب برای شهر تهیه کردن
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
scabble U زمخت وناصاف تهیه کردن
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
boss U نقش برجسته تهیه کردن
to draw up U تهیه کردن درصف اوردن
drafts U تهیه کردن پیش نویس
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
revictual U دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
outlined U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
financing U علم دارایی تهیه پول کردن
outlining U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlines U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
develop U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
financed U علم دارایی تهیه پول کردن
develops U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
finances U علم دارایی تهیه پول کردن
finance U علم دارایی تهیه پول کردن
preparative U تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
munition U تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
formulation U تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
mekeready U وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
mekeready U تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
furnishing U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishes U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
financed U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financing U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finance U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finances U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
furnish U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
defensive U تدافعی
sitzkrieg U جنگ تدافعی
stonewaller U توپزن تدافعی
d. alliance U انفاق تدافعی
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
penalty killing U وضع تدافعی گرفتن تیم یا فرد
stonewalling U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalled U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewall U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
circumvallation U سنگربندی
fortification U سنگربندی
bulwark U سنگربندی
fortifications U سنگربندی
intrenchment U سنگربندی
bulwarks U سنگربندی
entrenchment U سنگربندی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
barricading U سنگربندی موقتی
barricaded U سنگربندی موقتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com