Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
expanded contrast
U
تنظیم کنتراست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contrasting
U
تقابل کنتراست
contrast
U
تقابل کنتراست
contrasted
U
تقابل کنتراست
contrasts
U
تقابل کنتراست
image contrast
U
کنتراست تصویر
increase of contrast
U
افزایش کنتراست
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
regularization
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
timing
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
regulation
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
set out
U
تنظیم
calibration
U
تنظیم
alignments
U
تنظیم
shaping regulating
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
alignment
U
تنظیم
method of drawing up
U
طرز تنظیم
pilot valve
U
سوپاپ تنظیم
precision adjustment
U
تنظیم دقیق
preset
U
پیش تنظیم
make out
U
تنظیم کردن
adjusts
U
تنظیم کردن
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
lineup
U
تنظیم کردن
indictments
U
تنظیم ادعانامه
indictment
U
تنظیم کیفرخواست
indictment
U
تنظیم ادعانامه
variability
U
قابلیت تنظیم
thermostatic regulation
U
تنظیم با دماپای
line regulator
U
تنظیم کننده
initial adjustment
U
تنظیم صفر
timing
U
تنظیم وقت
jack screw
U
پیچ تنظیم
lay down
U
تنظیم کردن
levelling screw
U
پیچ تنظیم
pressure regulator
U
شیر تنظیم
purity adjustment
U
تنظیم خلوص
regulating valve
U
سوپاپ تنظیم
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
thermoregulation
U
تنظیم حرارت
stup string
U
رشته تنظیم
speed adjustment
U
تنظیم سرعت
spark setting
U
تنظیم جرقه
rheostat regulation
U
تنظیم با رئوستا
setting ring
U
حلقه تنظیم
set up
U
تنظیم کردن
set the watch
U
تنظیم نگهبانی
set screw
U
پیچ تنظیم
regulating switch
U
کلید تنظیم
regularizer
U
تنظیم کننده
checks
U
دریچه تنظیم
adjusting
U
تنظیم کردن
adjust
U
تنظیم کردن
range adjustment
U
تنظیم برد
range adjustment
U
تنظیم مسافت
range calibration
U
تنظیم مسافت
regiments
U
تنظیم کردن
regiment
U
تنظیم کردن
range of adjustment
U
ناحیه تنظیم
checked
U
دریچه تنظیم
redact
U
تنظیم کردن
regulable
U
تنظیم پذیر
rocker gear
U
تنظیم جاروبک
adjustment of rools
U
تنظیم غلطک
adjustable
U
تنظیم پذیر
caliper setting
U
تنظیم پرگار
cam type regulation
U
تنظیم بادامکی
air adjustment
U
تنظیم هوا
carburetor adjustment
U
تنظیم کاربراتور
cascade control
U
تنظیم زنجیری
check gate
U
دریچه تنظیم
check valve
U
شیر تنظیم
regulation
U
پهنه تنظیم
frame
U
تنظیم کردن
corrector
U
تنظیم کننده
crystal control
U
تنظیم با بلور
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
adjustable
U
قابل تنظیم
family planning
U
تنظیم خانواده
adjustment of fire
U
تنظیم تیر
adjusting point
U
نقطه تنظیم
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
adjusability
U
قابلیت تنظیم
body alinement
U
تنظیم بدن
regulators
U
تنظیم کننده
regulator
U
تنظیم کننده
adjusted
U
تنظیم شده
fine adjustment
U
تنظیم فریف
fine adjustment
U
تنظیم دقیق
fine setting
U
تنظیم دقیق
regularized
U
تنظیم کردن
regularize
U
تنظیم کردن
classifying
U
تنظیم کردن
regularising
U
تنظیم کردن
regularises
U
تنظیم کردن
regularised
U
تنظیم کردن
attends
U
تنظیم کردن
attending
U
تنظیم کردن
attend
U
تنظیم کردن
hand regulation
U
تنظیم با دست
conduction
U
هدایت تنظیم
indicement
U
تنظیم ادعانامه
inductive tuning
U
تنظیم القائی
inductive tuning
U
تنظیم پرمئابیلیته
regularizes
U
تنظیم کردن
regularizing
U
تنظیم کردن
fine setting
U
تنظیم میکرومتری
classify
U
تنظیم کردن
classifies
U
تنظیم کردن
formulating
U
تنظیم کردن
formulates
U
تنظیم کردن
formulated
U
تنظیم کردن
formulate
U
تنظیم کردن
focusing control
U
تنظیم تمرکز
framer
U
تنظیم کننده
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
indictments
U
تنظیم کیفرخواست
check
U
دریچه تنظیم
regulating
U
تنظیم کردن
tuneable
U
تنظیم پذیر
regulates
U
تنظیم کردن
tunably
U
تنظیم پذیر
tunable
U
تنظیم پذیر
trigger control
U
تنظیم با ماشه
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
vertical justification
U
تنظیم عمودی
calibrates
U
تنظیم کردن
calibrating
U
تنظیم کردن
calibrated
U
تنظیم کردن
will adjust
U
تنظیم می کنم
voltage regulation
U
تنظیم ولتاژ
calibrate
U
تنظیم کردن
adjustment
U
تنظیم کردن
depth adjustment
تنظیم عمیق
to draw up
U
تنظیم کردن
tune
U
تنظیم کردن
arrangements
U
ترتیب تنظیم
to draw out
U
تنظیم کردن
arrangement
U
ترتیب تنظیم
alignments
U
تنظیم انطباق
alignments
U
صف بندی تنظیم
alignment
U
تنظیم انطباق
alignment
U
صف بندی تنظیم
regulate
U
تنظیم کردن
to make out
U
تنظیم کردن
tunes
U
تنظیم کردن
adjustments
U
تنظیم تطبیق
adjustments
U
تنظیم کردن
regulated
U
تنظیم کردن
to put in to shape
U
تنظیم کردن
to set out
U
تنظیم کردن
distance line
U
طناب تنظیم فاصله
draw up inventory
U
تنظیم صورت دارایی
field regulator
U
تنظیم کننده میدان
gas port
U
میله تنظیم گاز
family planning programs
U
برنامههای تنظیم خانواده
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
tune up
<idiom>
U
تنظیم موتور ماشین
erection bolts
U
پیچهای نصب و تنظیم
equivalent airspeed
U
سرعت تنظیم شده
damping
U
تنظیم کار دستگاه
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
thermostat
U
تنظیم کننده حرارت
draw up
U
کارها را تنظیم کردن
field lens adjustment
زمینه تنظیم لنز
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
lateral-adjustment lever
سطح تنظیم جانبی
full-load adjustment screw
پیچ تنظیم الکتریکی
seat adjuster lever
سطح تنظیم صندلی
winding adjustment
تنظیم سیم پیچ
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
flat nose plier
U
انبردست قابل تنظیم
fine sight
U
تنظیم خط نشانه دقیق
foot screws
U
پیچهای تنظیم تئودولیت
flame adjustment wheel
چرخ تنظیم شعله
framing control
U
پیچ تنظیم تصویر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com