English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fine sight U تنظیم خط نشانه دقیق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
fine setting U تنظیم دقیق
fine adjustment U تنظیم دقیق
precision adjustment U تنظیم دقیق
zeros U تنظیم دقیق دستگاه
precision adjustment U تنظیم دقیق تیر
precision adjustment U تنظیم تیر دقیق
calibration U تنظیم الات دقیق
altitude fine adjustment دستگاه تنظیم دقیق
zeroes U تنظیم دقیق دستگاه
zero U تنظیم دقیق دستگاه
fine adjustment knob دکمه تنظیم دقیق
fine sight U تنظیم دقیق زاویه توپ
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
zero beat U تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
windage U تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
sighting shot U تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
set U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
stop U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
stopped U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopping U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stops U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
sight U وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sights U وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
tenty U دقیق
exacted U دقیق
stringently U دقیق
punctual U دقیق
scrutinizer U دقیق
exact U دقیق
subtil U دقیق
exquisite U دقیق
precision U دقیق
literal U دقیق
exact solution U حل دقیق
astute U دقیق
scholastical U دقیق
punctilious U دقیق
particular redemption U دقیق
stringent U دقیق
wistful U دقیق
exacts U دقیق
scholastic U دقیق
intent U دقیق
punctiliously U دقیق
accurate U دقیق
advertent U دقیق
arm of precision U اسلحه دقیق
goings-over U بررسی دقیق
precision spirit level U ترازوی دقیق
thorough paced U دقیق گام
fine spun U دقیق خیالی
watchful U بی خواب دقیق
set U لجوج دقیق
in-depth U دقیق و عمیق
an a calculator U محاسب دقیق
sets U لجوج دقیق
setting up U لجوج دقیق
precision tools U الات دقیق
exact location U محل دقیق
going-over U بررسی دقیق
watchfulness U دقیق هشیاری
tenuous U لطیف دقیق
imprecise U غیر دقیق
pryingly U با نگاه دقیق
sounds U بی خطر دقیق
precisian U خیلی دقیق
control U توپزن دقیق
controlling U توپزن دقیق
controls U توپزن دقیق
perpend U دقیق بودن
persnickety U کاربسیار دقیق
particularization U شرح دقیق
micro pressure gage U فشارسنج دقیق
correct U دقیق یا درست
soundest U بی خطر دقیق
sounded U بی خطر دقیق
sound U بی خطر دقیق
precision fire U تیر دقیق
precision instrument U سنجه دقیق
subtlest U دقیق لطیف
subtler U دقیق لطیف
subtle U دقیق لطیف
precision levelling U ترازیابی دقیق
precision scale U مقیاس دقیق
precision sweep U روبش دقیق
precision tool U ابزار دقیق
precisionist U بسیار دقیق
correcting U دقیق یا درست
precise U صریح دقیق
detailed analysis U بررسی دقیق
thoroughgoing U بسیار دقیق
high accuracy measurement U سنجش دقیق
instruments U الات دقیق
queasy U زیاد دقیق
detailed analysis U آنالیز دقیق
pernickety U کاربسیار دقیق
scrutiny U بررسی دقیق
precise U خیلی دقیق
strictly speaking U دقیق شویم
precise U دقیق کردن
precision measurment U سنجش دقیق
punctual U باذکرجزئیات دقیق
instrument U الات دقیق
corrects U دقیق یا درست
queazy U زیاد دقیق
precision balance U ترازوی دقیق
pin point U تعیین دقیق نقاط
tenderest U دقیق ترد ونازک
fine tuning U میزان سازی دقیق
precision lathe U ماشین تراش دقیق
tendering U دقیق ترد ونازک
astringent U سخت گیر دقیق
precision bore U سوراخ کردن دقیق
precision engineering U تکنیک ابزار دقیق
precision casting U ریخته گری دقیق
tendered U دقیق ترد ونازک
tender U دقیق ترد ونازک
probity U پیروی دقیق از اصول
precision engineering U مهندسی ابزار دقیق
precision drill U مته کردن دقیق
edge sharpening U دقیق کردن لبه
particular U دقیق نکته بین
chronometer U ساعت شمار دقیق
pick someone's brains <idiom> U اطلاعات دقیق به کسی
measuring magnifier U مسافت یاب دقیق
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
fine turning U میزان سازی دقیق
precision U بسیار دقیق بودن
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
inspects U ازمایش دقیق بازبینی
inspecting U ازمایش دقیق بازبینی
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
scrupulously <adv.> U خیلی دقیق وسواسی
mirror U ایجاد کپی دقیق
a true and accurate report U گزارشی درست و دقیق
mirrored U ایجاد کپی دقیق
mirrors U ایجاد کپی دقیق
mind one's P's and Q's <idiom> U خیلی دقیق به رفتاروگفتار
meticulous U خیلی دقیق وسواسی
facsimile U کپی دقیق از یک متن
facsimiles U کپی دقیق از یک متن
precision U اندازه گیری دقیق
inspected U ازمایش دقیق بازبینی
inspect U ازمایش دقیق بازبینی
pore U بمطالعه دقیق پرداختن
pores U بمطالعه دقیق پرداختن
stickler U سمج خیلی دقیق
sticklers U سمج خیلی دقیق
subtilize U دقیق وحساس ولطیف کردن
formats U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
theodolite U زاویه یاب دقیق ثانیهای
format U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
theodolites U زاویه یاب دقیق ثانیهای
subtilization U ملایمت دقیق و لطیف سازی
punctilio U نکته دقیق در ایین رفتار
image U کپی دقیق از فضایی از حافظه
accuracy U تعریف دقیق تر خواهد بود
pinpoint target U هدف دقیق تعیین شده
approximates U نه دقیق ولی تقریبا درست
images U کپی دقیق از فضایی از حافظه
attenuate U تقلیل دادن دقیق شدن
attenuating U تقلیل دادن دقیق شدن
zero hour <idiom> U لحظه دقیق حمله درجنگ
attenuated U تقلیل دادن دقیق شدن
approximated U نه دقیق ولی تقریبا درست
thread the needle U پاس دقیق از بین مدافعان
attenuates U تقلیل دادن دقیق شدن
an i calculation U حساب نادرست یا غیر دقیق
handle with kid gloves <idiom> U باکسی همکاری دقیق داشتن
approximate U نه دقیق ولی تقریبا درست
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com