Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
airburst ranging
U
تنظیم تیر زمانی بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
Other Matches
high burst
U
تیر زمانی بالا
turnaround time
U
مدت زمانی تنظیم جهت جریان داده در سیستم یک طرفه
voltage
U
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages
U
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
elevations
U
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation
U
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
images
U
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
image
U
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
slice
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime
U
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm
U
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
whilom
U
یک زمانی
temporal
U
زمانی
contemporaneousness
U
هم زمانی
time limit
U
حد زمانی
time sense
U
حس زمانی
synchronization
U
هم زمانی
simultaneeity
U
هم زمانی
time limits
U
حد زمانی
synchrony
U
هم زمانی
eternities
U
بی زمانی
timeline
U
خط زمانی
monomial
U
یک زمانی
on
<prep.>
U
در
[زمانی]
onetime
U
یک زمانی
eternity
U
بی زمانی
sometime
U
یک زمانی
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
temporal
U
جسمانی زمانی
timetrend
U
روند زمانی
timer switch
U
کلید زمانی
time scale
U
مقیاس زمانی
time yield limit
U
حد تسلیم زمانی
time limits
U
محدودیت زمانی
time limits
U
محدوده زمانی
time yield
U
تسلیم زمانی
time lag
U
فاصله زمانی
time limit
U
محدوده زمانی
time constant
U
ثابت زمانی
time disorientation
U
گم گشتگی زمانی
time dilation
U
پارادوکس زمانی
time division multiplex
U
تسهیم زمانی
time lags
U
تاخیر زمانی
time bar
U
محدودیت زمانی
time sharing
U
اشتراک زمانی
time scales
U
مقیاس زمانی
spatiotemporal
U
فضایی و زمانی
throughput time
U
اشتراک زمانی
time series
U
سریهای زمانی
time interval
U
فاصله زمانی
time path
U
مسیر زمانی
time score
U
نمره زمانی
time schedule
U
برنامه زمانی
temporal sign
U
علامت زمانی
time preference
U
ترجیح زمانی
time priority
U
تقدم زمانی
time preference
U
رجحان زمانی
time preference
U
ارجحیت زمانی
time priority
U
اولویت زمانی
time horizon
U
افق زمانی
temporal maze
U
ماز زمانی
time division multiplexing
U
تسهیم زمانی
time table
U
جدول زمانی
time study
U
بررسی زمانی
time error
U
خطای زمانی
time estimation
U
براورد زمانی
time fire
U
تیر زمانی
time slice
U
برش زمانی
time flutter
U
اختلال زمانی
time jitter
U
اختلال زمانی
time limit
U
محدودیت زمانی
time fuse
U
ماسوره زمانی
time lag
U
تاخیر زمانی
unit of time
U
واحد زمانی
discrete time
U
با گسستگی زمانی
pressure of time
U
فشار زمانی
time quantum
U
ذره زمانی
time pressure
U
فشار زمانی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی
continuous time
U
با پیوستگی زمانی
lapse
U
فاصله زمانی
lapses
U
فاصله زمانی
lapsing
U
فاصله زمانی
clock paradox
U
پارادکس زمانی
lag
U
تاخیر زمانی
in a short time
U
در اندک زمانی
interval
U
فاصله زمانی
timeline
U
تسلسل زمانی
yore
U
در زمانی بسیاردور
schedules
U
برنامه زمانی
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
no longer
U
نه دیگر
[زمانی]
scheduled
U
برنامه زمانی
schedule
U
برنامه زمانی
lagged
U
تاخیر زمانی
lags
U
تاخیر زمانی
timetabled
U
برنامه زمانی
time lags
U
فاصله زمانی
timed
U
زمانی موقعی
timetable
U
برنامه زمانی
time frame
U
چارچوب زمانی
timetabling
U
برنامه زمانی
time frames
U
چارچوب زمانی
time
U
زمانی موقعی
timetables
U
برنامه زمانی
vintage model
U
الگوی زمانی
flashback
U
وقفه زمانی
times
U
زمانی موقعی
When I came in
U
زمانی که من تو آمدم
time base
U
مبدا زمانی
flashbacks
U
وقفه زمانی
since he was in petticoats
U
از زمانی که بچه بود
chronologic
U
دارای ربط زمانی
time average symmetry
U
تقارن میانگین زمانی
time lags
U
فاصله زمانی مرده
capacitive time constant
U
ثابت زمانی فرفیت
input time constant
U
ثابت زمانی اولیه
tdm
U
تسهیم زمانی ultiplexing
asynchronous time division multiplexing
U
تسهیم زمانی ناهمگام
cotidal
U
دارای هم زمانی در طغیان اب
o technique
U
تحلیل عوامل زمانی
cross sectional data
U
داده ها در یک مقطع زمانی
monsoons
U
باد وباران زمانی
rate of time preference
U
نرخ برتری زمانی
age hardening
U
سخت گردانی زمانی
distributed lag
U
توزیع فاصله زمانی
low time constant
U
ثابت زمانی کوچک
monsoon
U
باد وباران زمانی
time lag
U
فاصله زمانی مرده
synchronizes
U
انطباق زمانی داشتن
synchronize
U
انطباق زمانی داشتن
synchronising
U
انطباق زمانی داشتن
synchronises
U
انطباق زمانی داشتن
aging
U
سخت گردانی زمانی
synchronised
U
انطباق زمانی داشتن
serve time
<idiom>
U
زمانی رادرزندان بودن
magnetic time relay
U
رله زمانی مغناطیسی
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
time slicing
U
برش زمانی زدن
time slicing
U
تقسیم بندی زمانی
chronological
U
ترتیب زمانی وقوع
chronological
U
دارای ربط زمانی
time division multiplexing
U
انتقال چندتایی زمانی
inductive time constant
U
ثابت زمانی القا
timing
U
برنامه ریزی زمانی
time sampling
U
نمونه گیری زمانی
time series analysis
U
تحلیل سریهای زمانی
time series data
U
امار سریهای زمانی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
chronograph
U
الت سنجش فواصل زمانی
phases
U
دوره زمانی اجرای برنامه
phase
U
دوره زمانی اجرای برنامه
time out
U
معتبر نبودن پس از یک دوره زمانی
final
U
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
finals
U
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
lap chart
U
جدول زمانی برای هر دور
phased
U
دوره زمانی اجرای برنامه
age hardening susceptibility
U
تقبل سخت گردانی زمانی
time constant of an exponential quantity
U
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
strain age harden
U
سخت کردن کرنشی زمانی
greatuncle
U
زمانی برابر 00852 سال
decision lag
U
تاخیر زمانی در تصمیم گیری
marginal rate of time preference
U
نرخ نهائی ترجیح زمانی
social rate of time preference
U
نرخ ترجیح زمانی اجتماعی
strain age hardening
U
سخت گردانی کرنشی زمانی
synchronous time division multiplexing
U
تسهیم زمانی همگام یاهمزمان
valve duration
U
مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
time utility
U
بهره گیری از شرایط زمانی
time table
U
جدول زمانی ورود و عزیمت
time out of minds
U
زمانی که کسی یاد ندارد
crippling
U
پرتاب توپ زمانی که حساب 0-3 یا 1-3 است
crippled
U
پرتاب توپ زمانی که حساب 0-3 یا 1-3 است
air hardening
U
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com