Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
Other Matches
sortes
U
تفال
ornithoscopy
U
تفال
divination
U
تفال
ornithomancy
U
تفال با پرنده
forbode
U
تفال بد زدن
forebode
U
تفال بد زدن
sooth
U
تفال پیشگویی
pegomancy
U
تفال با چشمه ها
pyromancy
U
تفال با اتش
ichnomancy
U
تفال وغیبگویی از روی رد پا
ichnology
U
تفال وغیبگویی از روی رد پا
auspices
U
تفال از روی پروازمرغان
oneiromancy
U
تفال و پیشگویی از روی خواب
auspice
U
تفال از روی پر و ازمرغان فال
ichnolighology
U
تفال و غیبگویی از روی ردپا
via
U
بوسیله
per
U
بوسیله
whereby
U
که بوسیله ان
by
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
perprep
U
بوسیله
by the instrumentality of
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
at the hand of
U
بوسیله
of
U
بوسیله
with
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
by wire
U
بوسیله تلگراف
municipally
U
بوسیله شهرداری
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
by the f.
U
بوسیله لمس
by depty
U
بوسیله نماینده
per pais
U
بوسیله کشور
per pais
U
بوسیله مملکت
electrically
U
بوسیله برق
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
postage
U
حمل بوسیله پست
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
waterborne
U
حمل شده بوسیله اب اب برد
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
rainwash
U
شستشوی چیزی بوسیله باران
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
self administered
U
اداره شونده بوسیله خویشتن
sporogony
U
تولید مثل بوسیله هاگ
steam propulsion of ships
U
راندن کشتی ها بوسیله بخار
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
incuse
U
نقش شده بوسیله چکش
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
seaborne
U
بوسیله کشتی حمل شده
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
wigwag
U
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
rainwash
U
شسته شده بوسیله باران
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
memoria technica
U
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
lyophil
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
to buy something at an auction
U
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
nettle
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
self-appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
self appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
lured
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
cathodogeaph
U
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
self service
U
کمک بوسیله خود شخص
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
postcards
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
he voted by proxy
U
بوسیله وکیل یا نماینده رای داد
galanty show
U
نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
to sue out a writ
U
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
gravitates
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gamogenetic
U
پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
gravitating
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
towline
U
طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
gravitate
U
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
tonsillectomy
U
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
to knit up
U
بوسیله بافتن تعمیرکردن بپایان رساندن
ratchet wheel
U
چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
self constituted
U
تشکیل شده بوسیله نفس خود
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
signifiable
U
قابل نمایش بوسیله علامت یارمز
espressos
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
septicemia
U
عفونت خون بوسیله ارگانیسمهای چرکی
self fruitful
U
تولید مثل بوسیله گرده خود
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
sea borne goods
U
کالای حمل شده بوسیله دریا
lighterage
U
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
locomotion
U
نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
nutriment
U
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
nutriments
U
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
to draw cuts
U
بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
postcard
U
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
osteopathy
U
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
electrolysis
U
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com