English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grease injector U تزریق کننده گریس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inspirator U تزریق کننده
injector U تزریق کننده
spartter U تزریق کننده
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
greasing U گریس
lubricating oils U گریس
emulsifiable grease U گریس
grease U گریس
greased U گریس
oiler U گریس کار
zerk fitting U گریس خور
grease pot U فرف گریس
lubricants U روغن یا گریس
oil nipple U گریس خور
lubricating nipple U گریس خور
grease nipple U گریس خور
lubrication U گریس زنی
nipples U گریس خور
nipple U گریس خور
lubricant U روغن یا گریس
chassis grease U روغن گریس
grease cup U گریس خور
hand lever operated grease gun U تلمبه دستی گریس
transmission grease U گریس جعبه دنده
degrease U پاک کردن گریس
conical head lubricating nipple U گریس خور مخروطی
degreasing U از بین بردن یا برداشتن گریس
greasing U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
grease U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
sprayed U تزریق
spraying U تزریق
spray U تزریق
injections U تزریق ها
infusions U تزریق
sprays U تزریق
infusion U تزریق
mud injection U تزریق گل
low level injection U تزریق کم
transfusion U تزریق
transfusions U تزریق
shots U تزریق
intinction U تزریق
jab [British] [colloquial] U تزریق
injective function U تزریق
jab [colloquial] U تزریق
injection U تزریق
mud grouting U تزریق گل
shot U تزریق
spary gun U پیستوله تزریق
blanket grouting U تزریق سطحی
drilled grout hole U سوراخ تزریق
grout hole U چاه تزریق
spary gun U تلمبه تزریق
grout hole U سوراخ تزریق
drilled grout hole U چاه تزریق
spartter loss U تلف تزریق
clay grouting U تزریق خاک رس
vaccinophobia U تزریق هراسی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
cement grouting U تزریق سیمان
blast injection engine U موتور تزریق دم
guns U دستگاه تزریق
injecting U تزریق کردن
injection efficiency U بازده تزریق
syringes U تزریق کردن
injection capacity U فرفیت تزریق
injection level U سطح تزریق
metal spraying تزریق فلزی
immit U تزریق کردن
injection of money U تزریق پول
injection grid U شبکه تزریق
injects U تزریق کردن
injected U تزریق کردن
inject U تزریق کردن
grouting gallery U دالان تزریق
grouting galleries U مجاری تزریق
perfuse U تزریق کردن
gun U دستگاه تزریق
sprays U تزریق کردن
spraying U تزریق کردن
sprayed U تزریق کردن
spray U تزریق کردن
injector valve U سوپاپ تزریق
intake well U چاه تزریق
gas injection U تزریق بنزین
fule injection U تزریق سوخت
perfusion U تزریق وریدی
grout curtain U پرده تزریق
pilot injection U تزریق مقدماتی
injector U الت تزریق
syringe U تزریق کردن
injection point U نقطه تزریق
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
concrete gun U دستگاه تزریق بتن
injection timing U تنظیم مقدار تزریق
transfusions U رسوخ تزریق خون
injector pump U پمپ تزریق سوخت
needle U با سوزن تزریق کردن
flame spray U تزریق کردن شعلهای
hypodermic U تزریق زیر جلدی
gas injection method U روش تزریق گاز
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
petrol injection motor U موتور تزریق بنزینی
grouted alluvium U ابرفت تزریق شده
grouting U تزریق دوغاب سیمان
hypo U تزریق زیر جلدی
metal spray gun U تلمبه تزریق فلز
iodize U یود تزریق کردن
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
injection U داروی تزریق کردنی
transfusion U رسوخ تزریق خون
needling U با سوزن تزریق کردن
needles U با سوزن تزریق کردن
needled U با سوزن تزریق کردن
hypodermics U تزریق زیر جلدی
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
transfuse U رسوخ یافتن در تزریق کردن در
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
transfusible U قابل تزریق در جسم دیگری
blast furnace gun U وسیله تزریق کوره بلند
transfusable U قابل تزریق در جسم دیگری
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
throwin U در دنده انداختن تزریق کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
injector U وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
shoot up <idiom> U مواد را از راه تزریق مصرف کردن
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
wet rating U توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
air metering force U نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
instilling U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled U کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com