Total search result: 201 (4 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
logic U |
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
ttl U |
SOM یا مدارهای الکترونیکی دیگر یا قط عاتی که مستقیماگ به مدارهای TTL وصل هستند و آنها را اجرا می کنند |
 |
 |
bussed U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
busses U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
buses U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bused U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bus U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bussing U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
busing U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
generals U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
 |
 |
general U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
 |
 |
highways U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
 |
 |
highway U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
 |
 |
gpr U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
 |
 |
platonic cycle or year |
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین |
 |
 |
switching U |
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند |
 |
 |
analog U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ |
 |
 |
inputted U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
 |
 |
input U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
 |
 |
lock up U |
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست |
 |
 |
analog U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال |
 |
 |
analogues U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال |
 |
 |
analogue U |
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال |
 |
 |
analogues U |
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ |
 |
 |
analogue U |
مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ |
 |
 |
networking U |
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد |
 |
 |
microelectronics U |
طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات |
 |
 |
signalled U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
signal U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
signaled U |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
 |
 |
priorities U |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
 |
 |
priority U |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
 |
 |
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U |
آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند. |
 |
 |
handwriting recognition U |
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند |
 |
 |
scrolls U |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
 |
 |
scroll U |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
 |
 |
device U |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
 |
 |
devices U |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
 |
 |
internal U |
عملیات ریاضی ALU |
 |
 |
playback head U |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
 |
 |
safe format U |
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد |
 |
 |
convertibility U |
قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف |
 |
 |
operators U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
precedence U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
operator U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
V format U |
ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است |
 |
 |
resulting U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
result U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
floating U |
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری |
 |
 |
resulted U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
programming U |
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود |
 |
 |
controller U |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
 |
 |
hand-held U |
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند |
 |
 |
controllers U |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
 |
 |
multiplication U |
عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند |
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند |
 |
 |
notations U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند |
 |
 |
OCP U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد |
 |
 |
borrows U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
precedence U |
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی |
 |
 |
borrowed U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
borrow U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
extends U |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
 |
 |
extending U |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
 |
 |
extend U |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
 |
 |
processor U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
 |
 |
order U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
 |
 |
coprocessor U |
پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد |
 |
 |
postfix U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید |
 |
 |
processor U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
 |
 |
notations U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
prefix notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست |
 |
 |
sentinels U |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
 |
 |
sentinel U |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
 |
 |
coincidence function U |
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند |
 |
 |
tracing U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
 |
 |
tracings U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
 |
 |
reversing U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reverses U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reverse U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reversed U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
salami technique U |
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است |
 |
 |
super- U |
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
inputted U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
 |
 |
input U |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
 |
 |
crash conversion U |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
 |
 |
contingency option program U |
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی |
 |
 |
manager U |
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند |
 |
 |
managers U |
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند |
 |
 |
decollator U |
ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا |
 |
 |
utility U |
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد |
 |
 |
regenerated U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerates U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerating U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerate U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
target discrimination U |
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف |
 |
 |
charting U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
chart U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charted U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charts U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
fractional U |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
 |
 |
systems analysis U |
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم |
 |
 |
mode U |
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری |
 |
 |
modes U |
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری |
 |
 |
blocage U |
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.] |
 |
 |
selectable U |
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند |
 |
 |
symbiosis U |
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم |
 |
 |
heterogeneous network U |
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند |
 |
 |
fdm U |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
 |
 |
vortex separation U |
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی |
 |
 |
paint program U |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
 |
 |
allocates U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
allocating U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
allocate U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
functions U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
functioned U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
function U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
estate in common U |
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع |
 |
 |
farmgate type operations U |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
 |
 |
buffered computer U |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
 |
 |
anticrop operations U |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
 |
 |
counter air operations U |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
 |
 |
counter air U |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
 |
 |
frequencies U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
 |
 |
frequency U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
 |
 |
novatio non presumiter U |
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد |
 |
 |
allogamous U |
مختلف الجنس و مختلف النوع |
 |
 |
profile U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiled U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiles U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiling U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
tree of life U |
درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.] |
 |
 |
lost cluster U |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
 |
 |
logic circuits U |
مدارهای منطقی |
 |
 |
control circuits U |
مدارهای کنترل |
 |
 |
series circuits U |
مدارهای زنجیری |
 |
 |
hardware U |
مدارهای مجتمع |
 |
 |
lsi U |
مدارهای با سیگنال IC |
 |
 |
computer circuits U |
مدارهای کامپیوتری |
 |
 |
circuit allocated use U |
سهمیه مدارهای مجاز |
 |
 |
logic designer U |
طراح مدارهای منطقی |
 |
 |
statements U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
statement U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
propagates U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagate U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagating U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
propagated U |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
 |
 |
land control operation U |
عملیات کنترل زمین عملیات |
 |
 |
reconstructions U |
ترمیم |
 |
 |
amendments U |
ترمیم |
 |
 |
amendment U |
ترمیم |
 |
 |
recovery U |
ترمیم |
 |
 |
reconstruction U |
ترمیم |
 |
 |
recoveries U |
ترمیم |
 |
 |
regeneration U |
ترمیم |
 |
 |
betterment U |
ترمیم |
 |
 |
restoration U |
ترمیم |
 |
 |
multiple series U |
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه |
 |
 |
connections of polyphase circuits U |
اتصالهای مدارهای چند فاز |
 |
 |
parallel series U |
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه |
 |
 |
code panel U |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
 |
 |
hunting design U |
طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.] |
 |
 |
file recovery U |
ترمیم فایل |
 |
 |
reforms U |
ترمیم کردن |
 |
 |
restored U |
ترمیم کردن |
 |
 |
restore U |
ترمیم کردن |
 |
 |
recovers U |
ترمیم شدن |
 |
 |
restoring U |
ترمیم کردن |
 |
 |
recover U |
ترمیم شدن |
 |
 |
recovering U |
ترمیم شدن |
 |
 |
amending U |
ترمیم کردن |
 |
 |
restores U |
ترمیم کردن |
 |
 |
rehabilitate U |
ترمیم کردن |
 |
 |
reshuffling U |
ترمیم کردن |
 |
 |
reshuffles U |
ترمیم کردن |
 |
 |
reshuffled U |
ترمیم کردن |
 |
 |
rehabilitated U |
ترمیم کردن |
 |
 |
rehabilitates U |
ترمیم کردن |
 |
 |
rehabilitating U |
ترمیم کردن |
 |
 |
cabinet reshuffle U |
ترمیم کابینه |
 |
 |
reshuffle U |
ترمیم کردن |
 |
 |
restoration U |
اعاده ترمیم |
 |
 |
error recovery U |
ترمیم خطا |
 |
 |
amended U |
ترمیم کردن |
 |
 |
reform U |
ترمیم کردن |
 |
 |
amend U |
ترمیم کردن |
 |
 |
housekeeping U |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
 |
 |
generations U |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI |
 |
 |
generation U |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI |
 |
 |
conversion scale U |
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل |
 |
 |
transiguration U |
تبدیل صورت تبدیل هیئت |
 |
 |
read restore cycle U |
چرخه خواندن و ترمیم |
 |
 |
recoverable error U |
خطای قابل ترمیم |
 |
 |
hot U |
تشخیص و ترمیم خطا |
 |
 |
hotter U |
تشخیص و ترمیم خطا |
 |
 |
cost of reproduction U |
هزینه نوسازی و ترمیم |
 |