English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trundle bed U تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
superiority U بزرگتری
eldership U بزرگتری
captainship U ریاست بزرگتری
captaincy U ریاست بزرگتری
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
polymerize U باهم ترکیب وجمع شدن وذره بزرگتری تشکیل دادن
macromere U سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
the d. take him U بلا بگیرد
to burn the food U بگذارند غذا ته بگیرد
bedstead U تختخواب
bedsteads U تختخواب
He muddles the water to catch fish . <proverb> U آب را گل آلود مى کند ماهى بگیرد .
he has raving mad U بودکه کسی جلواورانمیتوانست بگیرد
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
hammocks U تختخواب سفری
sleigh bed U تختخواب سورتمهای
crib U تختخواب بچه
footboard U پایه تختخواب
cribbed U تختخواب بچه
hay U تختخواب پاداش
twin beds U تختخواب یکنفره
twin bed U تختخواب یکنفره
cribbing U تختخواب بچه
hammock U تختخواب سفری
cots U تختخواب سفری
cot U تختخواب سفری
cribs U تختخواب بچه
waterbed U تختخواب آبی
waterbeds U تختخواب آبی
bedsteads U چهارچوب تختخواب
bedspread U روپوش تختخواب
bedstand U چهارچوب تختخواب
bedspring U فنر تختخواب
bedroll U تختخواب سفری
counterpanes U روپوش تختخواب
counterpane U روپوش تختخواب
bedspreads U روپوش تختخواب
bedding U تختخواب و ملافه ان
bedstead U چهارچوب تختخواب
Bed and Breakfast [B&B] U تختخواب و صبحانه
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
complete substitution U وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
water bath U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
double boiler U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
She found it hard to make up her mind. U برایش سخت بود که تصمیم بگیرد
waterbath U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
water quench U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
bain-marie U دیگی که دیگ کوچک تری در آن جا بگیرد
counter check U چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
alternative U چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
alternatives U چیزی که میتواند جای چیز دیگر را بگیرد
bunk covers U روکش نسوز تختخواب
bunk beds U تختخواب چند طبقه
box spring U فنر مارپیچ تختخواب
charpoy U تختخواب سبک هندی
bedpost U پایه یا ستون تختخواب
coverlet U لحاف روپوش تختخواب
coverlets U لحاف روپوش تختخواب
cots U تختخواب سفری نظامی
sleeper U واگن تختخواب دار
bunk bed U تختخواب چند طبقه
cot U تختخواب سفری نظامی
sleepers U واگن تختخواب دار
bunk U هرگونه تختخواب تاشو
bunks U هرگونه تختخواب تاشو
sleeping carriage U واگن تختخواب دار
succinctness U کوتاهی
transience or cy U کوتاهی
shortness U کوتاهی
non feasnce U کوتاهی
abridgement U کوتاهی
lowness U کوتاهی
concise ness U کوتاهی
dwarfishness U کوتاهی
defaulting U کوتاهی
brachylogy U کوتاهی
defaults U کوتاهی
delinquency U کوتاهی
default U کوتاهی
transience U کوتاهی
brevity U کوتاهی
defaulted U کوتاهی
diaper pattern U طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
sofa-beds U نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
sofa-bed U نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
couchette U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
couchettes U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
failing U درصورت کوتاهی از
defaulter U کوتاهی کننده
non feasor U کوتاهی کننده
shorrcomer U کوتاهی کننده
failures U کوتاهی قصور
compendium U مختصر کوتاهی
in a short time U در یک مدت کوتاهی
failings U درصورت کوتاهی از
defaulters U کوتاهی کننده
failure U کوتاهی قصور
he did his level best U کوتاهی نکرد
defult U کوتاهی ورزیدن
compend U کوتاهی اختصار
negligence U قصور کوتاهی
You cannot make a silk purse out of a sows ear . <proverb> U هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
bunks U تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
sleeping cars U واگن تختخواب دار راه اهن
bunk U تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
sleeping car U واگن تختخواب دار راه اهن
for a short time U بری مدت کوتاهی
skateboards U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboard U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
curtness U کوتاهی وتندی سخن
betterment U خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد
for full board U برای تختخواب و تمام وعده های غذا
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
hard hack U بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
to go for a spin U با خودرو گردش کوتاهی کردن
impulses U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to be in d. U کوتاهی درانجام وفیفه کردن
He is trying to run before he has learned do walk. <proverb> U او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
regional breakpoint U نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
convalescent center U یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
i will do my possible U هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
initials U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialling U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialing U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialed U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
I have a short trip ahead. U قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
to step out U برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
trunk hose U شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
When we get this project off the ground we can relax. U وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
knickers U شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
transients U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
transient U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
concertina fold U قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
cards U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
mask U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
barrator U قاضی رشوه گیر رئیس یامتصدی کشتی که رشوه بگیرد
allocations U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
acrostic جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
double boiler U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
waterbath U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
bain-marie U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water quench U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water bath U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
flash card U ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
the quantity of a vowel U کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
truckle bed U تختواب کوتاهی که زیر تختواب دیگرقرار گیرد
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
loader U تابع کوتاهی که بخش اول برنامه را باز میکند و از آن به بعد خود پردازنده ها را باز میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com