English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
premonitory U تحذیر کننده برحذر دارنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incarcerator U توقیف کننده نگاه دارنده
premonish U قبلا برحذر داشتن
premonitions U برحذر داشتن فکر قبلی
premonition U برحذر داشتن فکر قبلی
warnings U تحذیر
premonitions U تحذیر
premonition U تحذیر
warning U تحذیر
prenotion U تحذیر
prevision U تحذیر
determent U تحذیر
owners U دارنده
holder U دارنده
holders U دارنده
owner U دارنده
licencee U دارنده پروانه
licencee U دارنده جواز
licensees U دارنده پروانه
licensee U دارنده مجوز
licensee U دارنده پروانه
policy holder U دارنده بیمه
bid holder U دارنده ضمانتنامه
termor U دارنده حق عمری
termor U دارنده حق رقبی
interdictive U باز دارنده
This page owner U دارنده این برگه
vociferator U اعلام دارنده
licensees U دارنده مجوز
upholders U نگاه دارنده
holder U دارنده برات
enactive U مقرر دارنده
bona fide holder U دارنده مجاز
holders U نگاه دارنده
upholder U نگاه دارنده
promulgator U اعلام دارنده
holders U دارنده برات
licentiate U دارنده پروانه
promulgation U اعلام دارنده
stater U افهار دارنده
holder U نگاه دارنده
strait jacket U روپوش باز دارنده
policy holder U دارنده بیمه نامه
strait jackets U روپوش باز دارنده
loan holder U دارنده سهام وام
letterman U دارنده معرفی نامه
having U بدست اوردن دارنده
have U بدست اوردن دارنده
stabilizer U ثابت نگه دارنده
key concrete U بتن نگاه دارنده
title U دارنده عنوان قهرمانی
world record holder U دارنده رکورد جهانی
stabilisers U ثابت نگه دارنده
titles U دارنده عنوان قهرمانی
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
celebrator U نگاه دارنده جشن و عید
mealy mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
blank endorsement U حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
mitigative U کم کننده
deflective U کج کننده
fillet U پر کننده
filleted U پر کننده
mitigatory U کم کننده
fillets U پر کننده
refuser U رد کننده
filleting U پر کننده
refutatory U رد کننده
fizzy U کف کننده
syncopator U غش کننده
deletive U حک کننده
surfy U کف کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
repudiationist U رد کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com