English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
backdates U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate U تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
martyrology U تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
antedated cheque U چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedates U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate U پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
hagiology U تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory U ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
dates U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
protohistory U تاریخ ماقبل تاریخ
infantile U ابتدایی
primary U ابتدایی
preliminaries U ابتدایی
rudimentary U ابتدایی
primo U ابتدایی
preliminary U ابتدایی
fundamental U ابتدایی
primitive U ابتدایی
elementary U ابتدایی
elementarily U ابتدایی
radical U ابتدایی
originals U ابتدایی
original U ابتدایی
basics U ابتدایی
basic U ابتدایی
initials U ابتدایی
initial U ابتدایی
initialed U ابتدایی
initialing U ابتدایی
initialled U ابتدایی
radicals U ابتدایی
initialling U ابتدایی
elementary function U تابع ابتدایی
initial pressure U فشار ابتدایی
lower courts U محاکم ابتدایی
elementary gate U دریچه ابتدایی
basic requisition number U درخواست ابتدایی
primitivization U ابتدایی شدن
grade school U مدرسه ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
elementary education U اموزش ابتدایی
primers U باستانی ابتدایی
grammar schools U مدرسه ابتدایی
primary U ابتدایی مقدماتی
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
rudiment U اولیه ابتدایی
elementary diagram U نمودار ابتدایی
abecedarian U مبتدی ابتدایی
primer U باستانی ابتدایی
basic training U تعلیمات ابتدایی
primitive society U جامعه ابتدایی
primary position U موضع ابتدایی
primary education U اموزش ابتدایی
prime impression U دعوی ابتدایی
graphics U شکل ابتدایی
prime color U رنگ ابتدایی
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
natives U قالب اولی یا ابتدایی
native U قالب اولی یا ابتدایی
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
low-tech U دارای فنآوری ابتدایی
high velocity U با سرعت ابتدایی زیاد
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
initial fire request U درخواست ابتدایی اتش
initial velocity U سرعت ابتدایی توپ
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
prototaxic mode U شیوه ادراکی ابتدایی
muzzle velocity U سرعت ابتدایی توپ
twopenny U کتاب اول ابتدایی بچه ها
triploblastic U دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
microprocessors U طرح قط عات ابتدایی در CPU
comparative ve U اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
initiator U چاشنی اولیه خرج ابتدایی
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
microprocessor U طرح قط عات ابتدایی در CPU
developed muzzle velocity U سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basics U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
supercharge U خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
preprocess U اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
High Gothic U [معماری سبک گوتیک در آلمان]
maps U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
map U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
microprogram U مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
events to mark the Day of German Unity U مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
era U تاریخ
undated U بی تاریخ
no date U بی تاریخ
dates U تاریخ
date U تاریخ
eras U تاریخ
dateless U بی تاریخ
coeval U هم تاریخ
coetaneous U هم تاریخ
appointments U تاریخ ها
dates [appointments] U تاریخ ها
with effect from U از تاریخ ...
date [appointment] U تاریخ
appointment U تاریخ
appointed day U تاریخ
as of U از تاریخ
as from U از تاریخ ,
histories U تاریخ
history U تاریخ
appointed days U تاریخ ها
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
self- U سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
primitive U تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
Hirsau style U [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
date of birth U تاریخ تولد
value date U تاریخ ارزش
Ancient history U تاریخ باستان
prehistory U ماقبل تاریخ
postdated U تاریخ ماقبل
historians U تاریخ نویس
out of date U از تاریخ گذشته
expiry date U تاریخ انقضاء
expiration date U تاریخ انقضا
effective date U تاریخ اجرا
economic history U تاریخ اقتصادی
due date U تاریخ تادیه
due date U تاریخ سررسید
date U نخل تاریخ
delivery date U تاریخ تحویل
dateline U تاریخ گذاری
shelf life U تاریخ مصرف
date of shipment U تاریخ حمل
historians U تاریخ گزار
dated U تاریخ دار
literary history U تاریخ ادبیات
historian U تاریخ گزار
julain date U تاریخ ژولین
maintenance history U تاریخ تعمیرات
maturity date U تاریخ سررسید
dateable U تاریخ گذاردنی
historian U تاریخ نویس
dates U نخل تاریخ
intellectual history U تاریخ اندیشه ها
in chronological order U به ترتیب تاریخ
modern history U تاریخ معاصر
chronological U به ترتیب تاریخ
historicity U تاریخ گرایی
natural historian U تاریخ نویس
date of maturity U تاریخ انقضاء
current date U تاریخ جاری
epoch U مبدا تاریخ
acceptance date U تاریخ قبولی
backdating date U پیش تاریخ
the date was not specified U تاریخ ان معلوم
basic date U تاریخ ترفیع
natural history U تاریخ طبیعی
creation date U تاریخ ایجاد
creation date U تاریخ افرینش
epochs U مبدا تاریخ
chronogram U ماده تاریخ
postdating U تاریخ ماقبل
completion date U تاریخ تکمیل
postdates U تاریخ ماقبل
postdate U تاریخ ماقبل
prehistory U پیش تاریخ
date of maturity U تاریخ سررسید
date of acquisition U تاریخ خریداری
system date U تاریخ سیستم
date of issuance U تاریخ صدور
termination date U تاریخ پایان
date in issuing U تاریخ صدور
datable U تاریخ گذاردنی
stale cheque U چک تاریخ گذشته
closing date U تاریخ انقضاء
limit velocity U حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
rates U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
hypervelocity U سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
interlude U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
NetBIOS U که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
interludes U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
Expressionism U [جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com