Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
theory of fault
U
تئوری تقصیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
theory
U
تئوری
theories
U
تئوری
theoretical
U
تئوری
thebe
U
تئوری
quantum theory
U
تئوری کوانتوم
switching theory
U
تئوری سوئیچینگ
heam yoei vooly
U
تئوری قدرت
graph theory
U
تئوری گراف
two person zero sum game
U
در تئوری بازیها
poisson theory
U
تئوری پویسن
a priori
U
تئوری و نظری
communication theory
U
تئوری مخابرات
game theory
U
تئوری بازی
theorizer
U
تئوری باف
decision theory
U
تئوری تصمیم
electron theory
U
تئوری الکترونی
energy theorem
U
تئوری انرژی
field theory
U
تئوری میدان ها
theoretical gravity
U
گرانش تئوری
set theory
U
تئوری مجموعه ها
theoreticians
U
ویژه گردر تئوری
theoretician
U
ویژه گردر تئوری
labor theory of value
U
تئوری ارزش کار
two person game
U
بازی دو نفره در تئوری بازیها
So much for theory!
<idiom>
U
به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
tangent modules theory
U
تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
payoff matrix
U
ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
pure strategy
U
استراتژی مطلق در تئوری بازیها
zero sum game
U
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
conical flow
U
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
offenceless
U
بی تقصیر
faultless
U
بی تقصیر
sinless
U
بی تقصیر
guilt
U
تقصیر
guiltless
U
بی تقصیر
reproachless
U
بی تقصیر
irreprehensible
U
بی تقصیر
delinquency
U
تقصیر
error
U
تقصیر
niet culpable
U
بی تقصیر
pure of guilt
U
بی تقصیر
errors
U
تقصیر
blameless
U
بی تقصیر
rap
U
تقصیر
tortious
U
تقصیر
faults
U
تقصیر
misdemeanors
U
تقصیر
faulted
U
تقصیر
misdemeanour
U
تقصیر
misdemeanours
U
تقصیر
fault
U
تقصیر
raps
U
تقصیر
wite
U
تقصیر
cleanhanded
U
بی تقصیر
innocent
U
بی تقصیر
permanent income hypothesis
U
مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
It's her fault.
[She is to blame for it.]
[The blame lies with her.]
U
تقصیر
[سر]
او
[زن]
است.
Don't put
[lay]
the blame on me!
U
تقصیر را نیانداز سر من!
offense
U
تقصیر حمله
faults
U
تقصیر اشتباه
clupable bankruptcy
U
ورشکستگی به تقصیر
commit a fault
U
تقصیر کردن
culpable bankruptcy
U
ورشکستگی به تقصیر
fraudvlent bank
U
ورشکسته به تقصیر
faulted
U
تقصیر اشتباه
offenses
U
تقصیر حمله
offence
U
تقصیر حمله
it is his fault
U
تقصیر اوست
fault
U
تقصیر اشتباه
the fault lies with him
U
تقصیر با اوست
atomic theory
U
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
wrong
U
تقصیر و جرم غلط
wronging
U
تقصیر و جرم غلط
He is not to blame for this.
U
تقصیر او
[مرد ]
نیست.
It's your own fault.
U
تقصیر خودت است.
crime
U
تقصیر تبه کاری
to point the finger at somebody
U
تقصیر را سر کسی گذاشتن
wrongs
U
تقصیر و جرم غلط
i may thank myself
U
تقصیر ازخودم بود
he put orlaid the blame me
U
تقصیر را به گردن من گذاشت
strict liability
U
مسئوولیت بدون تقصیر
condonation
U
عفو تقصیر بخشایش
to bear the blame
U
تقصیر را به گردن گرفتن
animadvert
U
تعیین تقصیر ومجازات
To take the blame .
U
تقصیر را بگردن گرفتن
condenser
U
الت تقصیر عدسی محدب
make somebody take the fall
U
تقصیر را به بگردن کسی انداختن
To put the blame some one .
U
تقصیر را بگردن کسی انداختن
to put the blame on somebody
U
تقصیر را سر کسی گذاشتن
[اصطلاح مجازی]
gross negligence
U
تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
leave (someone) holding the bag
<idiom>
U
تقصیر راگردن کسی دیگری انداختن
Why should I take the blame?
U
چرا من باید تقصیر را به گردن بگیرم؟
You asked for it. You had it coming.
U
حقت بود ( خودت تقصیر داشتی )
to pass the buck to somebody
U
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به کسی دادن
to pass the buck
<idiom>
U
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به دیگری دادن
to lay the blame on someone
U
تقصیر رابگردن کسی گذاشتن کسیرامسئول دانستن
relative income hypothesis
U
بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
He is seriously claiming
[trying to tell us]
that the problems are all the fault of the media.
U
او
[مرد]
به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است.
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
saddle point
U
منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
quantize
U
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
If so, you've only yourself to blame.
U
اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com