English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dissimilarly U بطور غیر مشابه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
similarly U بطور مشابه
Other Matches
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
incisively U بطور نافذ بطور زننده
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially U بطور جنگی بطور نظامی
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
analogous U مشابه
quasi U مشابه
alike <adj.> U مشابه
akin <adj.> U مشابه
semblable U مشابه
corresponding U مشابه
allo U مشابه
lossy compression U مشابه 6-23
elementary U مشابه
similar <adj.> U مشابه
homogeneous U مشابه
like <adj.> U مشابه
related <adj.> U مشابه
similar U مشابه
resembling <adj.> U مشابه
SVGA U مشابه 9737
EMI U مشابه 3541
rounding U مشابه 8762
organising U مشابه 7186
directly U مشابه 3162
look-alikes U برنامه مشابه
EXNOR U مشابه 3826
organises U مشابه 7186
look-alike U برنامه مشابه
organize U مشابه 7186
print U مشابه 7861
encryption U مشابه 3631
register U مشابه 8481
registering U مشابه 8481
printed U مشابه 7861
manipulation U مشابه 6208
epileptiform U مشابه صرع
epileptoid U مشابه صرع
peripheral U مشابه 7489
electronic U مشابه 3510
prints U مشابه 7861
organizing U مشابه 7186
MHS U مشابه 6444
organizes U مشابه 7186
equals U مشابه بودن
equalling U مشابه بودن
synthesize U مشابه 9821
design U مشابه 2979
designs U مشابه 2979
decoding U مشابه 2860
synthesised U مشابه 9821
synthesises U مشابه 9821
synthesising U مشابه 9821
synthesized U مشابه 9821
synthesizes U مشابه 9821
synthesizing U مشابه 9821
bridging U مشابه 1361
GUI U مشابه 4601
in kind <idiom> U به طریقی مشابه
in the same boat <idiom> U درشراطی مشابه
breakdowns U مشابه 1352
HMA U مشابه 4812
uncommitted logic array U مشابه 10328
equalled U مشابه بودن
equal U مشابه بودن
recoveries U مشابه 8398
recovery U مشابه 8398
equivalents U برابر مشابه
equivalent U برابر مشابه
IBM U مشابه 4962
IBM U مشابه 4963
multi scan monitor U مشابه 6632
multifunctional U مشابه 6716
storage U مشابه 9641
induction U مشابه 5128
inductions U مشابه 5128
slew U مشابه 9308
bracket U مشابه 1329
breakdown U مشابه 1352
look alike U برنامه مشابه
user U مشابه 10322
kips U مشابه 5677
quantize U مشابه 8181
product group U کالاهی مشابه
syntax U مشابه 9817
carrier U مشابه 1595
pim U مشابه 7515
gaps U مشابه 4490
assonant U مشابه یا متجانس
cal U مشابه 1502
fields U مشابه 4036
ultra- U مشابه 10327
carriers U مشابه 1595
reconfigure U مشابه 8375
equaling U مشابه بودن
launching U مشابه 5747
users U مشابه 10322
exclusive U مشابه 3824
launches U مشابه 5747
launched U مشابه 5747
launch U مشابه 5747
worded U مشابه 10721
word U مشابه 10721
IRTF U مشابه 55423
status U مشابه 9596
gap U مشابه 4490
least significant digit U مشابه 5781
interchange U مشابه 5359
interchanged U مشابه 5359
identical U دقیقا مشابه
incorrectly U مشابه 5078
domain U مشابه 3286
roundest U مشابه 8759
round U مشابه 8759
fielded U مشابه 4036
decryption U مشابه 2871
field U مشابه 4036
window U مشابه 10682
MByte U مشابه 6304
equaled U مشابه بودن
registers U مشابه 8481
congener U مشابه متجانس
interchanges U مشابه 5359
Arabic U شکل مشابه ...
scale U مشابه 8865
domains U مشابه 3286
parity price U قیمت مشابه
correspound U مشابه بودن
interchanging U مشابه 5359
Join the club! U من هم درشرایطی مشابه هستم !
larks U چکاوک وگونههای مشابه ان
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
tonemic U دارای تلفظ مشابه
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
to correspond to U مانند [مشابه] بودن
lark U چکاوک وگونههای مشابه ان
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
in keeping with <idiom> U مشابه ،موافقت کردن
quasi- U مشابه یا تقریباگ همان
hand out <idiom> U از چیزهایی مشابه به هم دادن
etx U توجه مشابه EOT
pulsed U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
We're all in the same boat. U ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
pulse U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
relationship U نحوه اتصال دو چیز مشابه
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
relationships U نحوه اتصال دو چیز مشابه
heterologous U غیر مشابه بدون نسبت
equates U مشابه بودن یامشابه ساختن
acceptable alter nate product U فراورده مشابه قابل قبول
tweedledum and tweedledee U دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
equated U مشابه بودن یامشابه ساختن
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
equate U مشابه بودن یامشابه ساختن
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
rookery U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookeries U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
to be in the same boat <idiom> U درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
homogamy U وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
equivalents U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
typecast U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasting U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
elements U که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
voice U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
element U که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
typecasts U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
unshielded twisted pair cable U مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
pantomiming <adj.> <pres-p.> U [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
gating circuit U مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
mimicking <adj.> <pres-p.> U [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
match U جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
emulating <adj.> <pres-p.> U [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
voicing U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
matches U جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
voices U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com