English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
approach line U خط تقرب به باند
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach route U مسیر تقرب به باند
landing strip U باند فرود
run way U باند فرود
landing strips U باند فرود
strip U باند فرود
landing mat U باند فرود اضطراری
air strip U باند فرود یاپرواز
approach end U ابتدای باند فرود
heliports U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
strip alert U اماده باش روی باند فرود
heliport U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
overshoot U فرودسایشی هواپیما روی باند
overshooting U فرودسایشی هواپیما روی باند
roll out U دویدن هواپیما روی باند
overshoots U فرودسایشی هواپیما روی باند
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
angle of departure U زاویه صعود هواپیما از روی باند
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
interband transition U انتقال باند- باند
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
band width U باند
band U باند
bands U باند
airstrips U باند فرودگاه
baseband U باند پایه
k band U باند فرکانس
x band U باند- ایکس
x band U باند فرکانس
bandwidth U پهنای باند
bands U باند بانداژ
band width U پهنای باند
wideband U پهنای باند
j band U باند فرکانس
Citizens' Band U باند شهروندان
Citizens' Band U باند خصوصی
p band U باند فرکانس
broad band U پهن باند
runways U باند پرواز
runways U باند فرودگاه
air strip U باند فرودگاه
Gate U ورودی به باند
runway U باند فرودگاه
wavebands U باند موج
waveband U باند موج
broad band U باند پهن
energy band U باند انرژی
error band U باند خطا
hachi maki U باند دور سر
wave band U باند موج
photographic strip U باند عکاسی
side band U ساید باند
side band U باند کناری
runway U باند پرواز
intermediate band U باند میانی
interband U باند میانی
approach route U مسیرفرود به باند
strapping U باند پیچی
band U باند بانداژ
broadband U پهن باند
frequency band U باند بسامد
airstrip U باند فرودگاه
frequency band U باند فرکانس
guard band U باند نگهبان
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
nominal bandwidth U پهنای باند نامی
narrowband U پهنای باند باریک
modulation handwidth U پهنای باند مدولاسیون
mine strip U باند مین گذاری
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
broadband antenna U انتن با باند گسترده
long wave band U باند موج بلند
band switch U کلید تغییر باند
aperiodic antenna U انتن با باند گسترده
broadband amplifier U فزونساز باند گسترده
bleeding U باند تداخل امواج
wideband channel U مجرای پهن باند
image band U باند فرکانس تصویر
wideband channel U کانال پهن باند
frequency band compression U تراکم باند فرکانس
launching pads U باند پرتاب موشک
launching pad U باند پرتاب موشک
frequency band width U پهنای باند فرکانس
broadband channel U مجرای پهنای باند
broadband channel U کانال پهن باند
broadband exchange U تعویض پهن باند
interband telegraphy U تلگراف باند میانی
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
full beam spread U باند کامل روشن کننده
interband recombination U ترکیب مجدد باند میانی
impluse bandwith U پهنای باند ضربه جریان
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
asymmetrical sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
vestigial sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
band change switch U کلید تغییر باند فرکانس
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
approach time U زمان تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
gantlope U باند برای دست دعوت به مارزه
gantelope U باند برای دست دعوت به مبارزه
turn off guidance U هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
arresting barrier U چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
traffic control U کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
aggregates U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
in band signalling U ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
overshooting U فرود ناقص هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
overshoot U فرود ناقص هواپیما
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
overshoots U فرود ناقص هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
forced landing U فرود اجباری هواپیما
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
glide slope U زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
main line program U بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
G. U استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
ground loop U تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
marker circle U دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
terrain avoidance U اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
localizer U انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
runways U راه پرواز باند پرواز
runway U راه پرواز باند پرواز
taxiway U راه تاکسی یا باند تاکسی
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
list U نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
assembly U نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
ease turn U سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
televise U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televising U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
api U مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation U ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
ducks U درگیر شدن هواپیماها
join up U مجتمع کردن هواپیماها
duckings U درگیر شدن هواپیماها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com