English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
toeless U بدون پنجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
fistula U پنجه
talon U پنجه
talons U پنجه
cross arm U پنجه
toes U پنجه
downstream toe U پنجه سد
toe U پنجه
adactylous U بی پنجه
forking U پنجه
fork U پنجه
griff U پنجه
digitigrade U پنجه رو
digitation U پنجه
pitchfork U پنجه
claw U پنجه
clawed U پنجه
clawing U پنجه
claws U پنجه
pitchforks U پنجه
paws U پنجه
fives U پنجه
paw U پنجه
pawing U پنجه
pawed U پنجه
toe cap U پنجه کفش
wild bryony U پنجه کلاغ
fissidactyl U پنجه شکافته
fissiped U پنجه شکافته
brass knuckles U پنجه بوکس
lycopod U پنجه گرگی
hand post U پنجه راهنما
the mailed fist U زور سر پنجه
pentadactylic U پنجه دار
pedatifid U پنجه وار
palmate U شبیه پنجه
knuckle duster U پنجه بوکس
knuckle-duster U پنجه بوکس
knuckle-dusters U پنجه بوکس
pentadactylous U پنجه دار
lycopodium U پنجه گرگی
lobster claw U پنجه خرچنگی
leptodactyl U باریک پنجه
kick up U زدن پنجه
intoed U پنجه بتو
intoed U پنجه برگشته
hellweed U پنجه کلاغ
paws U پنجه زدن
sowbread U پنجه مریم
tiptoed U نوک پنجه
tiptoeing U نوک پنجه
cat's paws U پنجه گربه
toe U با پنجه پا زدن
toe U با پنجه پا راندن
pawing U پنجه زدن
swine bread U پنجه مریم
cat's paw U پنجه گربه
branch pipe U پنجه اگزوز
tiptoes U نوک پنجه
cyclamen U پنجه مریم
heel and toe با پنجه و پاشنه
paw U پنجه زدن
pawed U پنجه زدن
cyclamens U پنجه مریم
tiptoe U نوک پنجه
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
monkey fist U گره پنجه میمون
square toed U دارای پنجه مربع
pigeon toed U دارای پنجه برگشته
hunker U روی پنجه پاایستادن
toeplate U نعل پنجه کفش
pedate U پنجه دار شبیه پا
winnowwing fan U جام پنجه شانه
forepaw U پنجه پای جلو
devil's claw U خفت پنجه دیوی
crow foot zinc U پیل پنجه کلاغی
clevis U اتصال پنجه مفصلی
forepaw U پنجه دست حیوانات
ground fir U پنجه گرگ سلاژین
digitation U انشعاب بشکل پنجه
ball of toe U گوشت زیر پنجه پا
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
brass knuckles U پنجه مشت زنی
pounce U درحال حمله با پنجه
pouncing U درحال حمله با پنجه
pounces U درحال حمله با پنجه
pounced U درحال حمله با پنجه
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
base thickness of buttress U عرض پنجه پشت بند
cross swords U دست و پنجه نرم کردن
toe off U جدا شدن پنجه پا از زمین
hand-to-hand U دسته و پنجه نرم کردن
hand to hand U دسته و پنجه نرم کردن
syndactylism U پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
pigeon toed U دارای پنجه خمیده بداخل
He has a delightful touch on the guitar . U گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
scoop U پنجه ماشین خاک برداری
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
scooping U پنجه ماشین خاک برداری
scooped U پنجه ماشین خاک برداری
scoops U پنجه ماشین خاک برداری
pentadactylate U دارای پنج زائده شبیه پنجه
Ravishingly beautiful. U مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
Foxglove U گل پنجه علی [در تهیه رنگ زرد]
palmipede U پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
cats paw U الت دست دیگران گره پنجه گربهای
jacana U پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
barburetor heater U جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to sit up and beg U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to beg [of a dog holding up front paws] U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur U انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
parmakli U لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
pentadactylate U پنج انگشتی دارای پنج پنجه
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
sans U بدون
bottomless U بدون ته
and no mistake U بدون شک
i'll warrant U بدون شک
to a certainty U بدون شک
obtrusively U بدون حق
wanting U بدون
without U بدون
acheilous U بدون لب
acheilos U بدون لب
goalless U بدون گل
indubitable U بدون شک
ex- U بدون
undoubted U بدون شک
unstressed U بدون مد
not nearctic U بدون
but U بدون
ex U بدون
undoubtedly U بدون شک
doubtlessly U بدون شک
ametabolic U بدون دگردیسی
acid free U بدون اسید
acold U بدون احساسات
acranial U بدون کاسهء سر
air dry U بدون رطوبت
ametabolous U بدون دگردیسی
immaculate <adj.> U بدون مشکل
deice U بدون یخ کردن
diamensionless U بدون اندازه
diamensionless U بدون بعد
dimensionless U بدون بعد
disconnectedly U بدون ارتباط
discontinuously U بدون اتصال
free from error <adj.> U بدون مشکل
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
degas U بدون گازکردن
dealated U بدون بال
awless U بدون بیم
asymptomatic U بدون علامت
avirulent U بدون شدت
wireless <adj.> U بدون سیم
bareheaded U بدون کلاه
cordless <adj.> U بدون سیم
bloodlessly U بدون خونریزی
by rote U بدون فکر
cordless U بدون سیم
off hand U بدون آمادگی
failure free U بدون خرابی
toothless U بدون دندانه
indubitable U بدون تردید
insecure U بدون ایمنی
trouble-free <adj.> U بدون دردسر
smooth <adj.> U بدون دشواری
inaction U بدون فعالیت
bachelors U بدون عیال
bachelor U بدون عیال
direct <adj.> U بدون واسطه
problem-free <adj.> U بدون زحمت
trouble-free <adj.> U بدون زحمت
problem-free <adj.> U بدون دردسر
humble U بدون ارتفاع
humblest U بدون ارتفاع
notwithstanding U بدون توجه
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
inoffensive U بدون زنندگی
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com