English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nonresident U بدون شرکت در جلسات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seminarian U دانشجویی که در جلسات بحث وتحقیق شرکت میکند
mission critical U برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
chapter-house U ساختمان جلسات
hansard U صورت جلسات رسمی پارلمان انگلیسی
tenancy in common U حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
vacation sittings U جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
scheduler U امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
firms U شرکت
companies U شرکت
associations U شرکت
firmest U شرکت
enterprise U شرکت
enterprises U شرکت
incorporation U شرکت
contribution U شرکت
contributions U شرکت
firm U شرکت
firmer U شرکت
company U شرکت
corporations U شرکت
EIS U ول شرکت
corporation U شرکت
fellowsh U شرکت
concerns U شرکت
business U شرکت
businesses U شرکت
association U شرکت
partnership U شرکت
partnerships U شرکت
concern U شرکت
participation U شرکت
consociation U شرکت
houses U شرکت
hand U شرکت
house U شرکت
cahoot U شرکت
housed U شرکت
handing U شرکت
assisting U شرکت جستن
assisted U شرکت جستن
assist U شرکت جستن
assists U شرکت جستن
complicity U شرکت در جرم
foundered U موسس شرکت
foundering U موسس شرکت
giant corporation U شرکت بزرگ
participation U شرکت کردن
participating U شرکت کننده
participation U شرکت در جرم
founders U موسس شرکت
general partnership U شرکت تضامنی
participant U شرکت کننده
entrepreneurs U موسس شرکت
tandy corporation U شرکت Tandy
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
electric company U شرکت برق
economic unit U خانوار شرکت
acting company U شرکت عامل
partake U شرکت کردن
affiliated company U شرکت وابسته
company seal U مهر شرکت
entrepreneur U موسس شرکت
participants U شرکت کننده
share [in] U شرکت [سهم] [در]
contributing U شرکت کردن
shipping company U شرکت کشتیرانی
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
commercial firm U شرکت تجارتی
private enterprise U شرکت خصوصی
joint-stock companies U شرکت سهامی
joint-stock company U شرکت سهامی
accession U شرکت در مالکیت
contributed U شرکت کردن
equity U حق صاحبان شرکت
equities U حق صاحبان شرکت
businesses U شرکت تجاری
partook U شرکت کردن
sit out U شرکت نداشتن در
business U شرکت تجاری
commercial company U شرکت تجاری
company law U قوانین شرکت
insurance company U شرکت بیمه
contributes U شرکت کردن
to play at U شرکت کردن در
entry U شرکت کننده
private corporation U شرکت خصوصی
civil partnership U شرکت مدنی
to sit out U شرکت نداشتن در
corporations U شرکت سهامی
company network U شبکه شرکت
subsidiary U شرکت تابعه
subsidiaries U شرکت تابعه
inveluntary partnership U شرکت قهری
manager U یس بخش در شرکت
corporatism U شرکت گرایی
joint stock U شرکت سهامی
joint stock company U شرکت سهامی
managers U یس بخش در شرکت
go into U شرکت کردن در
play ball with someone <idiom> U شرکت منصفانه
invalidation of company U بطلان شرکت
house flag U پرچم شرکت
intel corporation U شرکت اینتل
unity U وحدت شرکت
society U شرکت کمیته
societies U شرکت کمیته
sit in on <idiom> U شرکت درجلسه
holding company U شرکت مالک
holding company U شرکت مرکزی
founder U موسس شرکت
contribute U شرکت کردن
winding up of a company U انحلال شرکت
participate U شرکت کردن
parcenary U شرکت در ارث
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
subsidiary company U شرکت فرعی
parent company U شرکت مادر
stand-ins U شرکت کردن
article of a company U اساسنامه شرکت
branch of a company U شعبه شرکت
stock company U شرکت سهامی
article of association U اساسنامه شرکت
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
corporation U شرکت سهامی
shipping agent U شرکت حمل
dissolution of a company U انحلال شرکت
proportional liability partnership U شرکت نسبی
participated U شرکت کردن
parcenary U شرکت مشاع
voluntary partnership U شرکت اختیاری
pall bearer U شرکت میکند
artieles of association U شرکت ناور
corporativism U شرکت گرایی
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
cooperative society U شرکت تعاونی
stand in U شرکت کردن
cooperative company U شرکت تعاونی
cooperative U شرکت تعاونی
participates U شرکت کردن
unlimited liability company U شرکت تضامنی
participative U شرکت کننده
private company U شرکت خصوصی
participable U شرکت بردار
principal U شرکت اصلی
associated company U شرکت وابسته
stand-in U شرکت کردن
associative U شرکت پذیر
parent company U شرکت اصلی
participable U شرکت کردنی
associativity U شرکت پذیری
corporately U بصورت شرکت
principals U شرکت اصلی
winding up U انحلال شرکت
aiding and abetting U شرکت در جرم
to take part [in] U شرکت داشتن [در]
ncr corporation U شرکت NCR
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
partnerships U شرکت تضامنی
airline U شرکت هواپیمایی
airlines U شرکت هواپیمایی
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com