English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aggravating U بدتر کننده
aggravator U بدتر کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
so muchthe worse U چه بدتر
worse off U در وضع بدتر
worse off U بدتر شدن
deteriorate U بدتر کردن
worsens U بدتر کردن
deteriorated U بدتر کردن
worsening U بدتر کردن
so muchthe worse U دیگر بدتر
worsened U بدتر کردن
worsen U بدتر کردن
go from bad to worse <idiom> U بدتر شدن
aggravative U بدتر شونده
aggravation U تبدیل به بدتر
much worse U خیلی بدتر
worse U بدتر وخیم تر
still worse U دیگه بدتر
aggravate U بدتر کردن
aggravated U بدتر کردن
aggravates U بدتر کردن
deteriorated U بدتر شدن
deteriorates U بدتر کردن
deteriorative U بدتر شونده
worst- U بدتر ازهمه .
pejorate U بدتر کردن
worst U بدتر ازهمه .
deterioration U بدتر شدن
deteriorating U بدتر شدن
deteriorating U بدتر کردن
deteriorate U بدتر شدن
deteriorates U بدتر شدن
exasperated U بدتر کردن تشدیدکردن
it is never the worse U هیچ بدتر نیست
it is never the worse U دیگر بدتر که نیست
exasperate U بدتر کردن تشدیدکردن
exasperates U بدتر کردن تشدیدکردن
exasperating U بدتر کردن تشدیدکردن
worsen U بدتر جلوه دادن
this is inferior to that U پست تر یا بدتر است
worsened U بدتر جلوه دادن
worsens U بدتر جلوه دادن
worsening U بدتر جلوه دادن
i have worse to tell you U بدتر از این دارم که بشمابگویم
add insult to the injury <idiom> U [بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
relegate U محول کردن به جای بدتر فرستادن
The remedy may be worse than the disease. <proverb> U گاهى علاج بدتر از بیمارى است.
relegating U محول کردن به جای بدتر فرستادن
relegates U محول کردن به جای بدتر فرستادن
relegated U محول کردن به جای بدتر فرستادن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
insulators U جدا کننده عایق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
squelcher U له کننده
deletive U حک کننده
deflective U کج کننده
renunciant U رد کننده
crusher U له کننده
crepitant U خش خش کننده
tracker U پی کننده
surfy U کف کننده
refutatory U رد کننده
fillets U پر کننده
squasher U له کننده
prattfall U پچ پچ کننده
skittish U رم کننده
solver U حل کننده
catterer U پچ پچ کننده
filler U پر کننده
fillers U پر کننده
repudiationist U رد کننده
spurner U رد کننده
swooner U غش کننده
trackers U پی کننده
refutative U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
renunciant U کننده
attacking U تک کننده
noncommittal U رد کننده
puffer U پف کننده
bender U خم کننده
fluxing oil U اب کننده
whisperer U پچ پچ کننده
commulator U یک سو کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
syncopator U غش کننده
refuser U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
hoppers U لی لی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com