English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
palm of a glove U بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pile cap U دال بتنی که سر شمعها را می پوشاند
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
flattest U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flat U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
pile helmet U کلاهکی که سر شمعها را می پوشاند تا در موقع چکش کاری صدمهای وارد نیاید
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
rhomb design U طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.]
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
portion U بخشی
as part of U بخشی از
dichotomous U دو بخشی
sectorial U بخشی
tripartite U سه بخشی
portions U بخشی
regional <adj.> U بخشی
sectoral U بخشی
fractions U بخشی از
local <adj.> U بخشی
fraction U بخشی از
bisection U دو بخشی
Centigrade U صد بخشی
sextets U شش بخشی
partial U بخشی
sextet U شش بخشی
trichotomous U سه بخشی
ninefold U نه بخشی
triarchy U سه بخشی
divisor U بخشی
parochial U بخشی
hexaploid U شش بخشی
triplet U سه بخشی
polychotomy U چند بخشی
satisfactoriness U رضایت بخشی
sectoral integation U یکپارچگی بخشی
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
pleasurableness U فرح بخشی
pleasurability U لذت بخشی
stanza U بخشی از بازی
stanzas U بخشی از بازی
fraction U 1-بخشی از یک واحد
effectiveness U تاثیر بخشی
rehabilitation U توان بخشی
effectiveness U اثر بخشی
fractions U 1-بخشی از یک واحد
part way U بخشی از راه
sectoral integation U ادغام بخشی
dezincification U فرسودگی بخشی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
stanine score U نمره نه بخشی
stanine scale U مقیاس نه بخشی
slice U بخشی از چیزی
slices U بخشی از چیزی
part U بخشی از چیزی
heptamerous U هفت بخشی
healthfulness U صحت بخشی
animation U جان بخشی
animations U جان بخشی
contribute U هم بخشی کردن
partial U بخشی قسمتی
contributed U هم بخشی کردن
contributes U هم بخشی کردن
contributing U هم بخشی کردن
two sector economy U اقتصاد دو بخشی
two sector model U الگوی دو بخشی
vivification U حیات بخشی
stens U مقیاس ده بخشی
personification U شخصیت بخشی
equipartition principle U اصل هم بخشی
refreshments U نیرو بخشی
trichotomy U سه بخشی بودن
physical medicine U طب توان بخشی
drill tang بخشی از مته
vitalization U حیات بخشی
efficiency U اثر بخشی
fytte U بخشی ازشعر
genbraliztion U کلیت بخشی
refreshment U نیرو بخشی
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
flushing U فایل یا بخشی از حافظه
partial U نیمه کاره بخشی از
courses U بخشی از غذا اموزه
course U بخشی از غذا اموزه
array U بخشی از داده در آرایه
sectoral planning U برنامه ریزی بخشی
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
a rosy future U آینده امید بخشی
coursed U بخشی از غذا اموزه
arrays U بخشی از داده در آرایه
subsegment U بخشی کوچک یک سگمنت
flush U فایل یا بخشی از حافظه
flushes U فایل یا بخشی از حافظه
vocational rehabilitation U توان بخشی شغلی
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
revivification U باز جان بخشی
staves U مقیاس پنج بخشی
fetch U دستیابی به بخشی از حافظه
lobe U بخشی از عضله یا مغز
charitableness U خیرخواهی صدقه بخشی
cost effectiveness U تاثیر بخشی هزینه
contribution U هم بخشی همکاری وکمک
barge-course U [بخشی از سفال بام]
lobes U بخشی از عضله یا مغز
nose band U بخشی از کلگی اسب
tag U بخشی از دستور کامپیوتری
stanzas U بخشی ازبازی هاکی
fetched U دستیابی به بخشی از حافظه
stanza U بخشی ازبازی هاکی
contributions U هم بخشی همکاری وکمک
fetches U دستیابی به بخشی از حافظه
tags U بخشی از دستور کامپیوتری
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
building unit U جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
cost effectiveness analysis U تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
A part of Iranian territory. U بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
the pale U بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
selective U نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
overlapped U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
selectively U نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
inter sectoral planning U برنامه ریزی بین بخشی
filed U بخشی از داده روی کامپیوتر
overlap U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlaps U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
reviviscence U بهوش اوری نیرو بخشی
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
file U بخشی از داده روی کامپیوتر
to put in a piece of work U بخشی از کار دیگران را انجام دادن
satellites U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
moto scramble U مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
metaplasm U بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
parterre U بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
beginning U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
beginnings U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
front line U 9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
front U بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
fronting U بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
bungs U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
usenet U بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
titillate U بطور لذت بخشی تحریک کردن
introsusception U دخول بخشی از روده در بخش دیگر
highlight U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
titillated U بطور لذت بخشی تحریک کردن
highlighted U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlights U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
intussusception U دخول بخشی از روده در بخش دیگر
titillates U بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating U بطور لذت بخشی تحریک کردن
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
bunged U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
rehabilitation U تجدید قوا کردن توان بخشی
bunging U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
municipality U شهریا بخشی که دارای شهرداری است
carriers U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
zero U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
internal U دستوری که بخشی از سیستم عامل است
zeros U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
storage U بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
municipalities U شهریا بخشی که دارای شهرداری است
branch U جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
satellite U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
branches U جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
bung U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
zeroes U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
nine U قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
absolute address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
backplane U بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
deposits U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
attentions U توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention U توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
machine address برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
nines U قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
deposit U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
addressing U روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
hexadecimal notation U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
operation U بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
executing U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executes U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executed U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
execute U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
cut U حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
descender U بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
electron gun U بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
nasopharynx U بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com