English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synergic U با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
synergetic U دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
Other Matches
society U اشتراک مساعی
societies U اشتراک مساعی
cooperate U اشتراک مساعی کردن
synergy U کار توام اشتراک مساعی
overlapping U دارای اشتراک
good office U مساعی جمیله
collaborating U تشریک مساعی
good offices U مساعی جمیله
collaborates U تشریک مساعی
team up U تشریک مساعی
collaborated U تشریک مساعی
collaborate U تشریک مساعی
strenuosity U بذل مساعی
by the good of U با مساعی جمیله
cooperatively U با تشریک مساعی
by the good offices of U با مساعی جمیله
best efforts U بهترین مساعی
cooperative U وابسته به تشریک مساعی
join hands U توحید مساعی کردن
cooperate U تشریک مساعی کردن
collaborative purchase U خرید با تشریک مساعی
bend U بذل مساعی کردن
team up U توحید مساعی کردن
joint hands U تشریک مساعی کردن
cooperation U همکاری تشریک مساعی
self raised U ترقی کرده در اثر مساعی خود
coordination U تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
subescription U اشتراک
intercommunity U اشتراک
subsoription U اشتراک
intersections U اشتراک
subscriptions U اشتراک
meet U اشتراک
abonne U حق اشتراک
participation U اشتراک
unity U اشتراک
sharing U اشتراک
meets U اشتراک
communality U اشتراک
intersection U اشتراک
subscription U اشتراک
abonne U وجه اشتراک
resource sharing U اشتراک منبع
resource sharing U اشتراک در منابع
franchise U حق اشتراک تجاری
throughput time U اشتراک زمانی
shared logic U منطق اشتراک
shareware U اشتراک افزار
unions U اشتراک منافع
mystic participation U اشتراک رمزی
data sharing U اشتراک داده
union U اشتراک منافع
common statement U حکم اشتراک
overlapped U اشتراک داشتن
time sharing U اشتراک زمانی
overlap U اشتراک داشتن
time sharing U اشتراک وقت
overlaps U اشتراک داشتن
Count me in! U من حاضرم برای اشتراک!
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
solidarity U اشتراک منافع ومسئولیتها
estate in common U اشتراک در مالکیت زمین
osculation U تماس اشتراک صفات
cost sharing contract U قرارداد اشتراک در هزینه ها
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
parallelism U ترادف عبارات اشتراک وجه
subsoription U وجه اشتراک پول ابونمان
duumvirate U اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
subscriptions U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscription U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
OCE U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
joint U بند بند کردن مساعی مشترک
to make an effort U سعی کردن بذل مساعی کردن
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opened U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opens U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
tops U نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد
helo U پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
netware U که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to use effort U کوشش کردن بذل مساعی کردن سعی کردن
dunkrik treaty U معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
communication U کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
Appleshare U نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
Mamihlapinatapai U نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
FTP U استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
cross compiling assembling U روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
Windows Explorer U گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
joint ownership U اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with U دارای
bilabiate U دارای دو لب
three legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
footy U دارای پا
odoriferous U دارای بو
three-legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
iodic U دارای ید
self abnegating U دارای کف نفس
rarely beautiful U دارای زیبائی
reboant U دارای واکنش
straight line U دارای خط مستقیم
legitimate U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
antithetic U دارای ضد ونقیض
rattly U دارای صدای تق تق
antithetical U دارای ضد ونقیض
glary U دارای تشعشع
legitimates U دارای حق مشروع
adamantean U دارای تلئلو
redundant U دارای اطناب
geniculate U دارای زانویی
reversioner U دارای حق رجوع
binocular U دارای دو چشم
binaural U دارای دو گوش
rugose U دارای رکه
sulfureous U دارای گوگرد
strontic U دارای استرونیوم
sabulous U دارای شن ریزه
deficient U دارای کمبود
binuclear U دارای دو هسته
aluminous U دارای زاج
amphibolic U دارای دو معنی
glanduliferous U دارای غد دکوچک
sexagenary U دارای سن 06 تا96
bimotored U دارای دوموتور
artiodactyl U دارای سم شکافته
far reaching U دارای اثرزیاد
floaty U دارای اب نشین کم
splashy U دارای ترشح
spirituous U دارای الکل
bimolecular U دارای دوملکول
spiriferous U دارای عضومارپیچی
sonant U دارای اهنگ
silicifoeous U دارای در کوهی
azotic U دارای ازت
short-range U دارای برد کم
basined U دارای ابگیر
short range U دارای برد کم
social minded U دارای افکاراجتماعی
equivocal U دارای دومعنی
fibrinous U دارای مودلیفی
backed U دارای پشت
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
feldspathic U دارای فلدسپار
bicentric U دارای دومرکز
legitimating U دارای حق مشروع
bimorphemic U دارای دوشکل
low spirited U دارای روحیه بد
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
flabby U دارای عضلات شل
artiodactylous U دارای سم شکافته
stannous U دارای قلع
stannic U دارای قلع
rifled U دارای خان
shelterer U دارای حفاظ
foliolate U دارای برگچه
aulait U دارای شیر
febile U دارای حالت تب
staminate U دارای جرثومه نر
bichrome U دارای دو رنگ
shoaly U دارای جاهای کم اب
low-spirited U دارای روحیه بد
insectile U دارای حشره
multiflorous U دارای بیش از سه گل
multifid U دارای چندشکاف
formal U دارای فکر
muciferous U دارای مخاط
splash U دارای ترشح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com