Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pneumatic
U
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
CD quality
U
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
froissement
U
حرکت بافشار
flushing
U
اب را بافشار ریختن
propulsion
U
بجلوراندن بافشار
barometric
U
بافشار هوا
flushes
U
اب را بافشار ریختن
flush
U
اب را بافشار ریختن
diffusion
U
تخلیه کردن بافشار
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
radojet
U
وسیله تخلیه هوا بافشار
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
hydromatic
U
دستگاهی که بافشار روغن کار میکند
buggy
U
وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
buggies
U
وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
readying
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
ready
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readies
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readied
U
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
purge valve
U
لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
electrostatic
U
مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
turbo
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
turbos
U
پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
die casting
U
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
logical
U
LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
off line
U
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
asynchronous
U
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
reprisal
U
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals
U
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
he is well spoken of
U
از او تعریف می کنند
PRI
U
پشتیبانی کنند
they mingle their tears
U
با هم گریه می کنند
he warned them to obey
U
اطاعت کنند
had it trans ted
U
بدهید ترجمه کنند
daisy chain
U
سومین را و... فراخوانی می کنند
i hear him complain
U
میشنوم که شکایت می کنند
they dispute about nothing
U
درسرهیچ نزاع می کنند
they make much noise
U
خیلی صدا می کنند
Murray code
U
- بیت استفاده می کنند
My feet hurt.
U
پاهایم درد می کنند.
they make much noise
U
زیاد شلوق می کنند
charnel house
U
مردگان راتوده می کنند
compatible
U
با هم درست کار می کنند
the trumpets blows
U
شیپورها صدا می کنند
the iron interest
U
کسانی که در اهن کار می کنند
they went to r. themselves
U
رفتند که نامه نویسی کنند
screen coordinator
U
هماهنگ کنند پوشش دریایی
They act after their kind.
جنس خود رفتار می کنند.
they are in full retreat
U
سخت عقب نشینی می کنند
fire support coordinator
U
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fillister
U
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
Those who agree,raise their hands.
U
موافقین دستهایشان رابلند کنند
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
knife board
U
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
mouse
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
ccd
U
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
mouses
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
collaret
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
numerical
U
داده ذخیره شده کار می کنند
saw doctor
U
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
They fight like cat and dog .
U
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
Providence watches over him.
U
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
She is the talk of the town .
U
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
The story goes that …
U
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
oleomargarine
U
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
mud sill
U
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
koumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
tandem
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
pontoon
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoons
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
nogging
U
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
oast
U
کورهای که رازک را دران خشک می کنند
combination
U
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
tightropes
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightrope
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
tandems
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
message
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
mutton chop
U
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
oatcake
U
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
messages
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
generations
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
generation
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
boat people
U
پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
The surely clean you out in this nightclub .
U
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
times
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
kirmess
U
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
time
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
carriages
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
carriage
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter.
U
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
hydrotherapeutic
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
huck aback
U
حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
corporal oath
U
سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
priestcraft
U
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
departmental LAN
U
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
timed
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
qualifying shares
U
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
rissoles
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
In a quarrel they do not distribute sweetmeat.
<proverb>
U
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
live lining
U
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey.
U
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
rissole
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
Can you get it repaired?
U
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
manil hemp
U
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
lachryma christi
U
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
pentarch
U
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
These trees deprive the house of light .
U
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
protonotary apostoloc
U
یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
Atari ST
U
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
candle ends
U
باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
resurection pie
U
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
picalilli
U
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
an out match
U
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
guild hall
U
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
gates
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
command sponsored dependent
U
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
symmetry ink
U
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
in house training
U
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
initials
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
train headway
U
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
transceiver
U
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
analogue
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogue
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
analogues
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogues
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
wysiwyg
U
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
He was engrossed in conversation .
U
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
Olympic Games
U
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
fritter
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
initial
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialed
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialing
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
They live abroad for the greater part of the year.
U
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
fritters
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
initialled
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
In the nature of things, young people often rebel against their parents.
U
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
timed
U
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
acronym
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
communication
U
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
punchboard
U
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
operation
U
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
punched card
U
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
concerted action
U
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
functions
U
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function
U
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
times
U
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
functioned
U
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
acronyms
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
time
U
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
ccitt
U
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
pos systems
U
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
splash scale
U
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
tulip design
U
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
fetches
U
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetched
U
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch
U
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
lyuch law
U
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
indirect speech
U
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
pact
U
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com