English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Except what is mentioned in paragraph 3. U باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
As mentioned below. مذکور درزیر [آنچه درزیر آمده است]
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
except U باستثنای
to the exclusion of U باستثنای
but <conj.> U باستثنای
but rather <conj.> U باستثنای
excepting U باستثنای
excluding U باستثنای
but U مگر باستثنای
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
unstuck U ور آمده
updated edition U ویرایش به روز آمده
I have prompted this . U این را من مایه آمده ام
errors and omissions expected U باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
Burglars have broken in. U دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
She has had a windfall . She has come into some easy money . U پول مفت گیرش آمده
to head back U برگشتن [از جایی که دراصل آمده اند]
to turn back U برگشتن [به جایی که از آنجا آمده اند]
to turn around U برگشتن [به جایی که از آنجا آمده اند]
I have been down that path. U مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
He is very primitive and uncuth . U مثل اینکه از پشت کوه آمده
The rental agreement has exprired. U تاریخ قرارداد اجاره سر آمده است
to send home U به خانه [از جایی که آمده اند] برگرداندن
cowl-dormer U [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
dormer U [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eyebrow window U [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
A word spoken is an arrowlet fly. <proverb> U سخنى که بر زبان آمده خدنگى است که رها گشته .
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
The damage can't have been caused accidentally. U آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
nomograph U سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
nomogram U سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
average U عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averaging U عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averaged U عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averages U عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
flavonal dyes U فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
spinning wheel U چرخ ریسندگی [این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
contiguous U آنچه اثر می گذارد
auxiliaries U آنچه کمک میکند
constants U آنچه تغییر نمیکند
constant U آنچه تغییر نمیکند
auxiliary U آنچه کمک میکند
biased U آنچه اریب دارد
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
used U آنچه جدید نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
lightweights U آنچه سنگین نیست
knowledge U آنچه دانسته است
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
exclusive U آنچه شامل نمیشود
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
producing U آنچه تولید میکند
protective U آنچه حافظت میکند
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
authentic U آنچه درست است
incoming U آنچه از خارج می آید
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
malfunction U آنچه درست کار نکند
variables U آنچه قابل تغییر است
malfunction U آنچه کامل کار نکند
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
efficient U آنچه که خوب کار میکند
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
extensible U آنچه قابل گسترش است
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
third U آنچه بعد از دومین می آید
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
malfunctions U آنچه درست کار نکند
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
alterable U آنچه قابل تغییر است
chargeable U آنچه قابل شارژ است
computable U آنچه قابل محاسبه است
controllable U آنچه قابل کنترل است
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
transportable U آنچه قابل حمل است
unedited U آنچه ویرایش نشده است
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
variable U آنچه قابل تغییر است
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
audible U آنچه قابل شنیدن است
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
removable U آنچه قابل جابجایی است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
requirements U آنچه مورد نیاز است
distant U آنچه در محلی قرار دارد
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
finished U آنچه کامل شده است
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
availability U آنچه به آسانی بدست آید
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
movable U آنچه قابل حرکت است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
round U آنچه در دایره حرکت میکند
identities U آنچه کسی یا چیزی است
flexible U آنچه قابل تغییر است
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
approximating U آنچه تقریبا درست است
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
visible U آنچه قابل دیدن است
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
lool U لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
Easy come,Easy go . <proverb> U سهل آمده ,سهل مى رود .
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
downloadable U آنچه قابل بار کردن است
selectively U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
pre- U آنچه قبلا توافق شده است
pre U آنچه قبلا توافق شده است
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
preventive U آنچه مانع رویدادن چیزی شود
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
synchronous U آنچه همان با دیگری اجرا شود.
damaged U آنچه آسیب یا رنج دیده است
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
undetected U آنچه تشخیص داده نشده است
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
additional U آنچه جمع شده یا اضافه است
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
unconditional U آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
alternate U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
addressable U آنچه قابل آدرس دهی است
desktop U آنچه در بالا میز قرار دارد
desktop U آنچه روی میز انجام میشود
logical U آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
incompatible U ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
successive U آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
I spoke my mind. U آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com