Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pelota
U
بازی تنیس اسپانیولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ombre
U
نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
omber
U
نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
lawn tennis
U
بازی تنیس روی چمن
baseline game
U
بازی در انتهای زمین تنیس
badminton
U
نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
up and back
U
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
spaniard
U
اسپانیولی
hispanic
U
اسپانیولی
Spanish
U
اسپانیولی
matador
U
گاوباز اسپانیولی
matadors
U
گاوباز اسپانیولی
pistole
U
لیره اسپانیولی
jennet
U
اسب اسپانیولی کوچک
malaguena
U
نوعی رقص اسپانیولی
tangos
U
رقص چهارضربی اسپانیولی
saraband
U
رقص سنگین اسپانیولی
fandangos
U
یکجور رقص اسپانیولی
fandango
U
یکجور رقص اسپانیولی
piastre or ter
U
سکه سیمین اسپانیولی
flota
U
دسته کشتیهای اسپانیولی
tango
U
رقص چهارضربی اسپانیولی
tangoed
U
رقص چهارضربی اسپانیولی
tangoing
U
رقص چهارضربی اسپانیولی
cha cha
U
نوعی رقص تند اسپانیولی
morisco
U
عرب اسپانیولی ارایش عربی
sherris
U
شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
sombrero
U
کلاه لبه پهن اسپانیولی
They were talking in Spanish .
U
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
sherries
U
شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
sombreros
U
کلاه لبه پهن اسپانیولی
sherry
U
شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
tents
U
اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
tent
U
اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
peseta
U
سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
tennis
U
تنیس
mestiza
U
کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
mozarrab
U
عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود
galleon
U
کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleons
U
کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
clay
U
زمین تنیس
racquets
U
راکت تنیس
racket
U
راکت تنیس
netman
U
تنیس باز
caddy
U
توپ تنیس
pine pong
U
تنیس رومیزی
tennist
U
بازیگر تنیس
tennis court
U
زمین تنیس
racquet
U
راکت تنیس
ping-pong
U
تنیس روی میز
backboard
U
دیوار تمرین تنیس
press
U
قاب راکت تنیس
tennis set
U
یک دور مسابقه تنیس
tennis shoe
U
تنیس کفش کتانی
presses
U
قاب راکت تنیس
senior
U
تنیس باز سالمند
seniors
U
تنیس باز سالمند
baselines
U
خط انتهای زمین تنیس
team tennis
U
بازیهای مختلف تنیس
baseline
U
خط انتهای زمین تنیس
court tennis
U
تنیس داخل سالن
lawn tennis
U
تنیس روی چمن
service ace
U
امتیاز سرویس تنیس
table tennis
U
تنیس روی میز
center strap
U
نوار پهن تور تنیس
ad court
U
زمین سرویس سمت چپ تنیس
half court
U
قسمت سرویس زمین تنیس
forty
U
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
tennis grip
U
طرز گرفتن راکت تنیس
center strop
U
نوار پهن تور تنیس
forties
U
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
She is passionately fond of tennis .
U
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
We mark out the tennis court.
U
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
ground stroke
U
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
deuce court
U
زمین سرویس سمت راست تنیس
wimbledon
U
جام بین المللی تنیس ویمبلدون
backswing
U
تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
hack
U
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacks
U
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacked
U
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
pop-up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
alleyways
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
solitaires
U
تک بازی
patulousness
U
بازی
homes
U
بازی
hopscotch
U
بازی لی لی
basics
U
بازی
home
U
بازی
play
U
بازی
openness
U
بازی
solitaire
U
تک بازی
clearance
U
بازی
partie
U
بازی
basic
U
بازی
watermanship
U
اب بازی
gaming
U
بازی
falconine
U
بازی
plain dealing
U
بازی
plays
U
بازی
playing
U
بازی
played
U
بازی
game
U
بازی
sportiveŠetc
U
بازی کن
grey hound
U
سگ بازی
actions
U
بازی
action
U
بازی
slackness
U
بازی
fun
U
بازی
dibasic
U
دو بازی
cock fighting
U
خروس بازی
chuck farthing
U
بازی شیریاخط
plaything
U
اسباب بازی
computer game
U
بازی کامپیوتری
stoppage of the game
U
توقف بازی
papistry
U
پاپ بازی
centre game
U
بازی مرکزی
sand lot
U
بازی غیررسمی
wordplay
U
بازی با لغات
charlatanry
U
زبان بازی
fences
U
شمشیر بازی
choose up game
U
بازی غیررسمی
charlatanism
U
زبان بازی
closed game
U
بازی بسته
fence
U
شمشیر بازی
wargaming
U
بازی جنگ
child's play
U
بچه بازی
child's play
U
بازی کودکان
charlatanism
U
چاچول بازی
conjury
U
شعبده بازی
miscast
U
بد بازی کردن
rinks
U
یخ بازی کردن
football
U
بازی فوتبال
footballs
U
بازی فوتبال
paraphrases
U
بازی با الفاظ
To be acting. To put it on .
U
رل بازی کردن
sodomyh
U
بچه بازی
rules
U
قواعد بازی
double dealing
U
حقه بازی
doll play
U
عروسک بازی
dibs
U
بازی نرد
rinks
U
میدان یخ بازی
rink
U
یخ بازی کردن
play-act
U
تو بازی رفتن
flimflam
U
حقه بازی
fitting clearance
U
بازی مناسب
first hand
U
نخستین بازی کن
paraphrase
U
بازی با الفاظ
paraphrased
U
بازی با الفاظ
paraphrasing
U
بازی با الفاظ
field of play
U
زمین بازی
favoritism
U
پارتی بازی
rink
U
میدان یخ بازی
dib
U
تیله بازی
stock jobbery
U
سفته بازی
twiddle
U
بازی کردن
play-act
U
بازی کردن
party politics
U
حزب بازی
jiggery-pokery
U
حقه بازی
footballer
U
فوتبال بازی کن
footballers
U
فوتبال بازی کن
crampet game
U
بازی شطرنج
holdouts
U
خودداری از بازی
holdout
U
خودداری از بازی
gimmickry
U
حقه بازی
Frisbees
U
بازی با فریزبی
play-acted
U
بازی کردن
play-acted
U
تو بازی رفتن
dangerous play
U
بازی خطرناک
twiddled
U
بازی کردن
twiddles
U
بازی کردن
stock jobbing
U
سفته بازی
twiddling
U
بازی کردن
cunningly
U
به حیله بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com