English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wayside U ایستگاه فرعی
slave station U ایستگاه فرعی
substation U ایستگاه فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
Other Matches
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
subspecies U قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
by pass U بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
sublease U اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
sites U ایستگاه
stations U ایستگاه
sited U ایستگاه
site U ایستگاه
stationed U ایستگاه
stand U ایستگاه
station U ایستگاه
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
terminuses U ایستگاه نهایی
stand U بساط ایستگاه
height of site U ارتفاع ایستگاه
tide station U ایستگاه جزر و مد
air way station U ایستگاه کنترل
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
terminus U ایستگاه نهایی
bus bay U ایستگاه اتوبوس
ambulance station U ایستگاه امبولانس
station house U ایستگاه کلانتری
tracking stations U ایستگاه ردیابی
tracking station U ایستگاه ردیابی
loading station U ایستگاه بارگیری
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
base end station U ایستگاه عقب
wireless station U ایستگاه بی سیم
workstation U ایستگاه کاری
traverse station U ایستگاه پیمایش
broadcasting station U ایستگاه رادیو
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
railway station U ایستگاه قطار
orienting station U ایستگاه توجیه
broadcast station U ایستگاه فرستنده
clients U ایستگاه پردازشگر
client U ایستگاه پردازشگر
power stations U ایستگاه مولدنیرو
power station U ایستگاه مولدنیرو
workstations U ایستگاه کاری
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
stop U ایستگاه نقطه
exposure station U ایستگاه هوایی
relay station U ایستگاه واسطه
station master U رئیس ایستگاه
stops U ایستگاه نقطه
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
stationmaster U رئیس ایستگاه
stationmasters U رئیس ایستگاه
cabstand U ایستگاه درشکه
space stations U ایستگاه فضایی
stopped U ایستگاه نقطه
stopping U ایستگاه نقطه
space platform U ایستگاه فضایی
control station U ایستگاه کنترل
control cubicle U ایستگاه فرمان
coast station U ایستگاه ساحلی
climatological station U ایستگاه هواشناسی
remote station U ایستگاه دوردست
space station U ایستگاه فضایی
bus stop U ایستگاه اتوبوس
reading station U ایستگاه خواندن
known datum point U ایستگاه معلوم
substation U خرده ایستگاه
forward station U ایستگاه جلو
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
ground position U ایستگاه زمینی
police stations U ایستگاه پلیس
weather stations U ایستگاه هواشناسی
bus stops U ایستگاه اتوبوس
weather station U ایستگاه هواشناسی
relay station U ایستگاه رله
police station U ایستگاه پلیس
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
alert station U ایستگاه اعلام خطر
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
station house U ایستگاه راه اهن
net control U ایستگاه کنترل شبکه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
railway station U ایستگاه راه اهن
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
remote station U ایستگاه راه دور
trig point U ایستگاه مثلث بندی
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
alert station U ایستگاه اماده باش
weather station U ایستگاه هوا شناسی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
remote station U ایستگاه دور دست
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
fire station U ایستگاه اتش نشانی
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
stop U متوقف کردن ایستگاه
stopping U متوقف کردن ایستگاه
stops U متوقف کردن ایستگاه
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
way station U ایستگاه رله مخابراتی
stopped U متوقف کردن ایستگاه
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
relay U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
extrinsic U فرعی
second class U فرعی
accessorial U فرعی
minor U فرعی
half deck U پل فرعی
incident U فرعی
derivatives U فرعی
tributary U فرعی
tributaries U فرعی
lateral U فرعی
petty U فرعی
secondary effect U اثر فرعی
derivative U فرعی
branch line U خط فرعی
incidents U فرعی
subsidiaries U فرعی
succursal U فرعی
subsidiary U فرعی
by U فرعی
accessory U فرعی
branch lines U خط فرعی
adjunct U فرعی
adverse reaction U اثر فرعی
sub dam U سد فرعی
spillover effect U اثر فرعی
by-effect U اثر فرعی
ancillary U فرعی
byeffect U اثر فرعی
adjuncts U فرعی
inferior U فرعی
inferiors U فرعی
subalterns U فرعی
min U فرعی
subaltern U فرعی
fall-out [side effect] U اثر فرعی
secondary U فرعی
depot U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depots U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
stuck beacon U ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com