English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
notification U اگاه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
command information program U برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
information program U برنامه اگاه سازی
information program U اگاه سازی برنامه اطلاعات
troop information U برنامه اگاه سازی
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
conversant U اگاه
incognizant U نا اگاه
hep U اگاه
aware U اگاه
cognizant U اگاه
apprised U اگاه
conscious U اگاه
wares U اگاه
ware U اگاه
wist U اگاه کردن
i have no a with him U اگاه شدم
subconscious U نیمه اگاه
warned U اگاه کردن
preconsclous U نیم اگاه
prescient U قبلا اگاه
warn U اگاه کردن
inconscient U ناخود اگاه
wide awake U هشیار اگاه
wide-awake U هشیار اگاه
subconsciously U نیمه اگاه
subconsciously U ناخود اگاه
subconscious U ناخود اگاه
monitor U اگاه ساز
monitored U اگاه ساز
monitors U اگاه ساز
to be a U اگاه بودن
to know the time of d U اگاه بودن
to let know U اگاه کردن
to put in possession U اگاه کردن
informed circles U محافل اگاه
sensible of a peril U اگاه از خطر
warns U اگاه کردن
notifying U اگاه ساختن
notifies U اگاه ساختن
notify U اگاه ساختن
knows U اگاه بودن
notified U اگاه ساختن
acquaints U اگاه کردن
know U اگاه بودن
admonishes U اگاه کردن
admonishing U اگاه کردن
semiconscious U نیمه اگاه
acquainting U اگاه کردن
admonished U اگاه کردن
disabuse U از حقیقت اگاه کردن
keep me informed of that U مرا از ان اگاه سازید
disabused U از حقیقت اگاه کردن
disabuses U از حقیقت اگاه کردن
disabusing U از حقیقت اگاه کردن
be on to it U اگاه یا موافب باش
he was privy to my secrets U او از رازهای من اگاه بود
intuits U تعلیم دادن اگاه کردن
to know what's what U ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
to keep in touch with any one U از حال کسی اگاه بودن
informs U مستحضر داشتن اگاه کردن
coscious U هوشیار- بهوش- ملتفت-اگاه
inform U مستحضر داشتن اگاه کردن
debunk U کسی را اگاه و هدایت کردن
debunked U کسی را اگاه و هدایت کردن
debunking U کسی را اگاه و هدایت کردن
debunks U کسی را اگاه و هدایت کردن
intuit U تعلیم دادن اگاه کردن
intuited U تعلیم دادن اگاه کردن
intuiting U تعلیم دادن اگاه کردن
informing U مستحضر داشتن اگاه کردن
on be on to a person U از قصد کسی اگاه بودن
well informed U بصیر بخوبی اگاه با اطلاع مطلع
Madrklmh that every human being is conscious knowledge U مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
philologer U لغت شناس کسیکه ازاصول و قواعدکلی زبانها اگاه است
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
asm U Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
individualizing U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
stylization U مد سازی
deflexion U خم سازی
flection U خم سازی
bridgework U پل سازی
padding U له سازی
flooring U کف سازی
pavement U کف سازی
bridge building U پل سازی
local anasthesia U سر سازی
individualises U تک سازی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
retortion U کج سازی
individualization U تک سازی
truncation U بی سر سازی
individuation U تک سازی
repk lection U پر سازی
individualised U تک سازی
idolization U بت سازی
compaction U تو پر سازی
storage U ذخیره سازی
activation U فعال سازی
bedevilment U شیطان سازی
beadwork U تسبیح سازی
balladry U تصنیف سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
afforestment U جنگل سازی
acidification U اسید سازی
suppression U موقوف سازی
arrefication U لطیف سازی
arrefication U رقیق سازی
asphalt paving U جاده سازی
road building U جاده سازی
manifestation U اشکار سازی
aromatization U عطر سازی
road construction U جاده سازی
aromatization U معطر سازی
anonymization U گمنام سازی
atomization U ریز سازی
anabiosis U زنده سازی
manifestations U اشکار سازی
activation barrier U سد فعال سازی
belittlement U کم ارزش سازی
divestiture U بی بهره سازی
deallocation U ازاد سازی
deactivation U بی اثر سازی
de escalation U محدود سازی
de energize U بی برق سازی
dazzlement U خیره سازی
dactyliography U نگین سازی
curriery U چرم سازی
crystallization U بلور سازی
countersink U خزینه سازی
cooperage U پیت سازی
cooperage U چلیک سازی
coordination U هماهنگ سازی
debilitation U ناتوان سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
discolourment U بدرنگ سازی
dilution U رقیق سازی
die shop U حدیده سازی
die making U حدیده سازی
detersion U پاک سازی
derichment U رقیق سازی
deprival U بی بهره سازی
denudation U برهنه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
decryption U اشکار سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
compactions U فشرده سازی
capitalization U سرمایه سازی
capital building U سرمایه سازی
canalization U کانال سازی
canalization U ابراه سازی
canalization U مجرا سازی
calico printing U چیت سازی
computer simulation U شبیه سازی
calcination U اهک سازی
cabinetwork U مبل سازی
cabinetwork U قفسه سازی
brick works U اجر سازی
bonification U به سازی محیط
carbonize U کربن سازی
carcassing U اسکلت سازی
compaction U فشرده سازی
fading U محو سازی
coking time U زمان کک سازی
coking period U زمان کک سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com