Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he has a small p in shimran
U
او ملک کوچکی درشمیران دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
ligule
U
زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
clipboards
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboard
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
activity
U
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities
U
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
tininess
U
کوچکی
pettiness
U
کوچکی
exiguity
U
کوچکی
smallness
U
کوچکی
littleness
U
کوچکی
emigration
U
درون کوچکی
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
overlays
U
بخش کوچکی از برنامه
epsilon
U
مقدار کوچکی از هر چیز
detail
U
بخش کوچکی از یک شرح
detailing
U
بخش کوچکی از یک شرح
microcephalia
U
سر کوچکی جمجمه کوچک
overlaying
U
بخش کوچکی از برنامه
overlay
U
بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance
<idiom>
U
حتی یک شانس کوچکی
puniness
U
تازه کاری جوانی کوچکی
dolly
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
parcels
U
دسته قطعه کوچکی از زمین
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
lobular
U
شبیه قطعه کوچکی از چیزی
dollies
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
parcel
U
دسته قطعه کوچکی از زمین
cards
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
kit or kit violon
U
ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestry
U
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestries
U
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
leprechaun
U
جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
copsewood
U
بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
salami technique
U
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
coppice wood
U
بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
centriole
U
ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
doodads
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
lockets
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
slab
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
doodad
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
credit union
U
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
bronchial tubes
U
برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
fescue
U
چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
superscript
U
ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
vacuole
U
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
altar-niche
U
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
undergrowth
U
بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
holm
U
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
gablet
U
[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند]
[معماری]
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
estuary
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
pinning
U
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
estuaries
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
junctions
U
جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
junction
U
جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
pinned
U
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin
U
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
rockoon
U
پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
kilderkin
U
چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
swagger cane
U
عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
vanity boxŠcaseŠor bag
U
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
arrow pointer
U
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
epicanthus
U
لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
sachets
U
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
handcar
U
چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
sachet
U
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
accelerating pump
U
پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
anlage
U
اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
microspacing
U
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
loader
U
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
punched
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
jetevator
U
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
middle ear
U
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
punches
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
erase
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
punch
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
erases
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
control rocket
U
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
platelet
U
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
tracking symbol
U
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
pack
U
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs
U
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
erasing
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
bed groins
U
بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
juke joint
U
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookie
U
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookies
U
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ghettoes
U
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghetto
U
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettos
U
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
hand-held
U
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
joggling
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
buffer state
U
دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
write protect
U
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
bead
U
بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
beads
U
بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
chains
U
دارد.
has
U
دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
there is a time for everything
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
hast
U
او دارد
he has worms
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
chain
U
دارد.
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
what matter?
U
چه اهمیت دارد
our library is well stocked
U
خوبی دارد
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
the probability is
U
احتمال دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
viruses
U
وجود دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
Windows GDI
U
بیتی دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
what the odds
U
چه اهمیت دارد
walls have ears
U
گوش دارد
virus
U
وجود دارد
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
god is
U
خداوجود دارد
it has sides
U
سه پهلو دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
he is fifty
U
تمام دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
The kettel is boiling.
U
قوری دارد می جوشد
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
he is in the know
U
اطلاع ویژه دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
he keeps my a
U
حساب مراونگه می دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
lengths
U
خط با طول جر حرف دارد
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
Somebody is beating at (upon)the door.
U
یک کسی دارد در می زند
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
it is of frequent
U
خیلی مورد دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
it is particularly difficult
U
یک دشواری ویژه دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
There is only one condition attached to it .
U
فقط یک شرط دارد
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
length
U
خط با طول جر حرف دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com