English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
employment opportunities U امکانات اشتغال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capabilities U امکانات
facilities U امکانات
possibilities line U خط امکانات
engagement U اشتغال
preoccupations U اشتغال
preoccupation U اشتغال
busybody U اشتغال
busybodies U اشتغال
engagements U اشتغال
office U اشتغال
offices U اشتغال
engagedness U اشتغال
underemployed U کم اشتغال
employment U اشتغال
occupation U اشتغال
occupations U اشتغال
consumption possibility line U خط امکانات مصرف
facilities management U مدیریت امکانات
dispatched U توزیع امکانات
despatched U توزیع امکانات
dispatches U توزیع امکانات
dispatch U توزیع امکانات
upgraded U بهبود امکانات
upgrading U بهبود امکانات
upgrades U بهبود امکانات
actions U لیست امکانات
upgrade U بهبود امکانات
despatching U توزیع امکانات
dispatching U توزیع امکانات
despatches U توزیع امکانات
action U لیست امکانات
overfull employment U اشباع اشتغال
employment gap U شکاف اشتغال
employment opportunities U فرصتهای اشتغال
overfull employment U اشتغال وافر
employment policy U سیاست اشتغال
employment rate U نزخ اشتغال
employment volume U حجم اشتغال
full employment U اشتغال کامل
hyperemployment U اشتغال زیاد
employment act U قانون اشتغال
idleness U عدم اشتغال
indebtedness U اشتغال ذمه
unemployment U عدم اشتغال
production possibility frontier U مرز امکانات تولید
utility possibility frontier U مرز امکانات مطلوبیت
production possibility bondary U مرز امکانات تولید
investment opportunities U امکانات سرمایه گذاری
utility possibility curve U منحنی امکانات مطلوبیت
diagnostics U امکانات عیب شناسی
production possibility curve U منحنی امکانات تولید
dispatcher U توزیع کننده امکانات
dispatcher U اعزام کننده امکانات
full time employment U اشتغال تمام وقت
full employment output U تولید در اشتغال کامل
full employment equilibrium U تعادل اشتغال کامل
full time U زمان اشتغال بکار
unemployment equilibrium U تعادل در اشتغال ناقص
hyperemployment U اشتغال بیش ازحد
commencement of employment U زمان شروع اشتغال
employment rate U میزان نسبی اشتغال
inflationary gap U سطح اشتغال مطلوب
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
ate U امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
threat study U بررسی امکانات رزمی دشمن
full employment rate of growth U نرخ رشد در اشتغال کامل
diplomatist U کسی که به امور دیپلماتیک اشتغال دارد
occupational therapy U درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
letters testamentary U خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
amateurism U اشتغال هنر بخاطرذوق نه برای امرار معاش
wright U کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
sauntering U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntered U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
saunters U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
I am obsessed by fear of unemployment . U تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
biologism U اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
text U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
newsgroup U خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
texts U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
inflationary gap U وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
Windows . U اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
employment gap U مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
unix U امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
centralized U امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
say's law U عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
maintenance of membership U هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
Video for Windows U مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
development support library U امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com