English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protein fiber U الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mohair U کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
Other Matches
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
over dyeing U [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament U الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
wool sorting U دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
synthetic fibers U الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی]
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
lipoprotein U مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
fibrin U ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
nep U پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
fibers U الیاف
ramie U الیاف گیاه
ravel U از هم جداکردن الیاف
vulcanized fiber U الیاف وولکانیده
glass fibers U الیاف شیشه
man-made fiber U الیاف مصنوعی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
undyed <adj.> U الیاف خام
vegetable fiber U الیاف گیاهی
to unravel woven [knitted] fabric U از هم جداکردن [الیاف]
fibrillation U تشکیل الیاف
fiber optics U الیاف نوری
raffia U الیاف رافیا
acetate fibers U الیاف استاتی
hydrophobic U [الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
piassava U الیاف نخل پیاساوا
dyeability U قابلیت رنگرزی الیاف
cotton-carder U جدا کننده الیاف
manila rope U الیاف یا طناب مانیلا
viscose rayon U الیاف سلولزی مصنوعی
bleaching U رنگ زدایی الیاف
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
orientation of fibers U نظم و یکنواختی الیاف در نخ
shrinkage U جمع شدن الیاف
crepe paper U کاغذ الیاف درشت
decorticate U بصورت الیاف در اوردن از
coir U الیاف سخت وزبر
stripping of dye U رنگبری کردن از الیاف
bath dye U حمام رنگرزی الیاف
density U تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
polyester U الیاف یاپارچه پولی استر
tows U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
acetate rayon process U فرایند تهیه الیاف استاتی
adhesion of fibers U خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
plucker U ماشین الیاف بازکن پشم
fasciculus U دسته یا مجموعه کوچک الیاف
spun glass U شیشه مذاب الیاف مانند
flaxy filaments U رشته هایا الیاف کتان
fascicle U دسته یامجموعه کوچک الیاف
fascicule U دسته یا مجموعه کوچک الیاف
tow U پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
oakum U پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
oakum U الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
curing time U مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
carding U موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
vegetable fiber U الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
natural fiber U الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
tip fading U [رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
blade U کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
henequen U الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
ingrain U نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
dacron U نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
flock U [الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
carding brush U شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
acrylic fibers U الیاف مصنوعی اکریلیک [گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود]
ferrous sulfate U دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
single yarn U نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
staple U [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
denier U دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
hank U طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
bleeding [running] U رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
moult U [پودنما شدن فرش در اثر از دست دادن پرزها، ریزش الیاف از سطح فرش]
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
carpet beetle U نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
bungee U ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
carpet moth U بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
nap side U خواب فرش [با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
flax U درخت کتان الیاف کتان
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
dry rot U پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
shoulders U [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair U موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
hemp U گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
jute fiber U [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com