Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oakum
U
الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
over dyeing
U
[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl
[nep]
U
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament
U
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
wool sorting
U
دسته بندی الیاف
[بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
synthetic fibers
U
الیاف شیمیایی
[الیاف مصنوعی]
tarry
U
قیراندود
pitchy
U
قیراندود
smeared with tar
U
قیراندود
tarrying
U
قیراندود
tarries
U
قیراندود
tarried
U
قیراندود
nep
U
پرز
[تل]
[گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
bituminous felt
U
مشمع قیراندود
bituminize
U
قیراندود کردن
asphaltic felt
U
گونی قیراندود
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
deseaming
U
درزگیری
caulking
U
درزگیری
lutation
U
درزگیری
sedimentation
U
درزگیری
lute
U
درزگیری کردن
seamster
U
درزگیری کردن
lutes
U
درزگیری کردن
seaming machine
U
ماشین درزگیری
seals
U
درزگیری کردن
seal
U
درزگیری کردن
caulking tool
U
قلم درزگیری
paracelling
U
کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
hermetic sealing
U
درزگیری باجوش یالحیم یاگداز
coated chippings
U
خورده سنگهای قیراندود شدهای که در سطح جاده پخش میشوند
seams
U
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
seam
U
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
fibers
U
الیاف
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
acetate fibers
U
الیاف استاتی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف مصنوعی
ravel
U
از هم جداکردن الیاف
ramie
U
الیاف گیاه
to unravel woven
[knitted]
fabric
U
از هم جداکردن
[الیاف]
raffia
U
الیاف رافیا
vegetable fiber
U
الیاف گیاهی
fiber optics
U
الیاف نوری
glass fibers
U
الیاف شیشه
fibrillation
U
تشکیل الیاف
undyed
<adj.>
U
الیاف خام
vulcanized fiber
U
الیاف وولکانیده
coir
U
الیاف سخت وزبر
Manila
U
از الیاف گیاهی نساجی
piassava
U
الیاف نخل پیاساوا
viscose rayon
U
الیاف سلولزی مصنوعی
shrinkage
U
جمع شدن الیاف
dyeability
U
قابلیت رنگرزی الیاف
stripping of dye
U
رنگبری کردن از الیاف
hydrophobic
U
[الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
cotton-carder
U
جدا کننده الیاف
bath dye
U
حمام رنگرزی الیاف
orientation of fibers
U
نظم و یکنواختی الیاف در نخ
bleaching
U
رنگ زدایی الیاف
decorticate
U
بصورت الیاف در اوردن از
crepe paper
U
کاغذ الیاف درشت
manila rope
U
الیاف یا طناب مانیلا
polyester
U
الیاف یاپارچه پولی استر
fascicule
U
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
fascicle
U
دسته یامجموعه کوچک الیاف
spun glass
U
شیشه مذاب الیاف مانند
adhesion of fibers
U
خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
density
U
تراکم الیاف
[در یک مساحت معین]
acetate rayon process
U
فرایند تهیه الیاف استاتی
tows
U
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
fasciculus
U
دسته یا مجموعه کوچک الیاف
tow
U
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
plucker
U
ماشین الیاف بازکن پشم
flaxy filaments
U
رشته هایا الیاف کتان
yarn
U
الیاف داستان افسانه امیز
yarns
U
الیاف داستان افسانه امیز
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
protein fiber
U
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
carding
U
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
mildew
U
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
vegetable fiber
U
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
curing time
U
مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
oakum
U
پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
kapok
U
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
tip fading
U
[رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
dacron
U
نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
blade
U
کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
natural fiber
U
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
ingrain
U
نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
henequen
U
الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
close grain
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grained
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
yacht rope
U
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
flock
U
[الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
carding brush
U
شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
patina
U
[جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
sliver
U
فتیله نخ
[الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
braid
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
unidirectional composite
U
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
braided
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
acrylic fibers
U
الیاف مصنوعی اکریلیک
[گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود]
braids
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
ferrous sulfate
U
دندانه آهن
[جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
S-twist
[S-spun]
U
نخ چپ تاب
[جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
calendaring
U
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
denier
U
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
staple
U
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank
U
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
jute
U
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
bleeding
[running]
U
رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش
braid shield
U
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
moult
U
[پودنما شدن فرش در اثر از دست دادن پرزها، ریزش الیاف از سطح فرش]
carpet beetle
U
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
scissored wool
U
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
mohair
U
کرک
[نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
bungee
U
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
lanolin
U
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
binders
U
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder
U
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
nap side
U
خواب فرش
[با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
hair
U
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
flax
U
درخت کتان الیاف کتان
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
dry rot
U
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
shoulders
U
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
U
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
favorites
U
مخصوص
specifics
U
مخصوص
franc
U
حق مخصوص
particulars
U
مخصوص
favourites
U
مخصوص
specific
U
مخصوص
vest pocket
U
مخصوص
particular
U
مخصوص
extra special
U
مخصوص
franchises
U
حق مخصوص
especial
U
مخصوص
franchise
U
حق مخصوص
favourite
U
مخصوص
francs
U
حق مخصوص
special
U
مخصوص
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
maid in waiting
U
پیشخدمت مخصوص
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
favorite
U
مخصوص سوگلی
idoneous
U
مختص مخصوص
specifics
U
مخصوص معین
idiosyncrasies
U
حال مخصوص
marque
U
مدل مخصوص
heavy-duty
U
مخصوص کارسنگین
specific
U
مخصوص معین
aides-de-camp
U
اجودان مخصوص
special
U
مخصوص خاص
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
heavy duty
U
مخصوص کارسنگین
chorea
U
تشنج مخصوص
habiliments
U
لباس مخصوص
deffered maintenance
U
نگهداری مخصوص
general
U
معمولی و نه مخصوص
idiocrasy
U
حالت مخصوص
resistivity
U
مقاومت مخصوص
specific resistivity
U
مقاومت مخصوص
dry gap bridge
U
پل مخصوص اب بریدگی
selective signalling
U
ارتباط مخصوص
bolt
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
low resistivity
U
مقاومت مخصوص کم
g man
U
بازرس مخصوص
marque
U
علامت مخصوص
idiosyncrasy
U
حال مخصوص
exempted station
U
یکان مخصوص
specific search
U
شناسایی مخصوص
proper
U
مخصوص مقتضی
specific capacity
U
فرفیت مخصوص
built in jack
U
جک مخصوص نصب
Afro pick
شانه مخصوص فر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com