English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
witching U افسون کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incantations U افسون
spell U افسون
bewitchery U افسون
bewitchment U افسون
fascination U افسون
spells U افسون
spelled U افسون
sirenian U افسون گر
conjuration U افسون
juju U افسون
charm U افسون
enchantments U افسون
charm U :افسون
enchantment U افسون
incantation U افسون
fascinated U افسون کردن
spellbound U افسون شده
bewitched U افسون کردن
enchant U افسون کردن
fascinates U افسون کردن
fascinate U افسون کردن
enchants U افسون کردن
bewitches U افسون کردن
bewitch U افسون کردن
incantation U افسون گری
charm U :افسون کردن
incantations U افسون گری
cantation U افسون گری
ensorcel U افسون کردن
spell bound U افسون شده
becharm U افسون کردن
bewitch U افسون کردن
witch U افسون کردن
witches U افسون کردن
enchant U افسون کردن
ensorcell [literary] U افسون کردن
ensorcel [American] [literary] U افسون کردن
to conjure a way U با افسون دور کردن
to charm asleep U با افسون خواب کردن
incantation U افسون خوانی جادوگری
voodoo U جادوگری افسون کردن
glamour U افسون زرق و برق
incantations U افسون خوانی جادوگری
voudou U جادوگری افسون کردن
glamor U افسون زرق و برقbroadsword
black paternoster U افسون برضد روح پلید
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleting U پر کننده
surfy U کف کننده
deflective U کج کننده
mitigatory U کم کننده
mitigative U کم کننده
hopper U لی لی کننده
fillet U پر کننده
thinner U کم کننده
filleted U پر کننده
fillets U پر کننده
swooner U غش کننده
refutatory U رد کننده
refutative U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
fizzy U کف کننده
abjurer or abjuror U کننده
refuser U رد کننده
crepitant U خش خش کننده
mumbler U من من کننده
crusher U له کننده
syncopator U غش کننده
renunciant U رد کننده
repudiationist U رد کننده
skittish U رم کننده
mauler U له کننده
renunciant U کننده
deletive U حک کننده
jaberer U پچ پچ کننده
doer U کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
doers U کننده
fluxing oil U اب کننده
attacking U تک کننده
ear-splitting U کر کننده
bidder U کننده
attenuant U اب کننده
fillers U پر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com