English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hustler U اغوا کننده
hustlers U اغوا کننده
seductive U اغوا کننده
inveigler U اغوا کننده
lothario U اغوا کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tempting U اغوا کننده هوس انگیز
seductress U زن اغوا کننده
Other Matches
inveglement U اغوا
instigation U اغوا
seduction U اغوا
enticement U اغوا
allurement U اغوا
inveiglement U اغوا
seducement U اغوا
temptations U اغوا
temptation U اغوا
gudgeon U اغوا
incite U اغوا کردن
incited U اغوا کردن
incites U اغوا کردن
inciting U اغوا کردن
entice U اغوا کردن
sophistication U اغوا تحریف
seducing U اغوا کردن
seduces U اغوا کردن
seduced U اغوا کردن
seduce U اغوا کردن
wile U اغوا کردن
temptable U قابل اغوا
to lead away U اغوا کردن
enticed U اغوا کردن
inveigle U اغوا کردن
inveigled U اغوا کردن
tempt U اغوا کردن
inveigles U اغوا کردن
tempts U اغوا کردن
tempted U اغوا کردن
inveigling U اغوا کردن
entices U اغوا کردن
lure U فریفتن اغوا کردن
lures U فریفتن اغوا کردن
incitation U وادار سازی اغوا
luring U فریفتن اغوا کردن
seducement U فریب وسیله اغوا
crimp U اغوا کردن گول
crimped U اغوا کردن گول
crimps U اغوا کردن گول
seduction U دعوی فریب و اغوا
lured U فریفتن اغوا کردن
to instigate something [negative] U اغوا کردن [کار بدی]
inducing U اغوا کردن مجبور شدن
induces U اغوا کردن مجبور شدن
induced U اغوا کردن مجبور شدن
induce U اغوا کردن مجبور شدن
incite to murder U اغوا کردن برای قتل عمد
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
to instigate something U چیزی را برانگیختن [اغوا کردن ] [وادار کردن ]
self induced U اغوا شده توسط نفس خود ایجاد شده در خود فرد
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bidders U کننده
bender U خم کننده
refutatory U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
surfy U کف کننده
noncommittal U رد کننده
abjurer or abjuror U کننده
hoppers U لی لی کننده
whisperer U پچ پچ کننده
filler U پر کننده
mauler U له کننده
ear-splitting U کر کننده
doers U کننده
refuser U رد کننده
hopper U لی لی کننده
prattfall U پچ پچ کننده
trackers U پی کننده
squelcher U له کننده
tracker U پی کننده
refutative U رد کننده
syncopator U غش کننده
crepitant U خش خش کننده
fizzy U کف کننده
swooner U غش کننده
benders U خم کننده
catterer U پچ پچ کننده
bidder U کننده
solvent U اب کننده
doer U کننده
rebutter U رد کننده
skittish U رم کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
fillers U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com