Total search result: 201 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
homologate U |
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
command speed U |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
 |
 |
aircraft block speed U |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
 |
 |
fast U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fastest U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasts U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasted U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
indicated airspeed U |
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما |
 |
 |
machine number U |
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت |
 |
 |
true air speed U |
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان |
 |
 |
spoiler U |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
 |
 |
ground speed U |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
 |
 |
aircraft arresting barrier U |
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما |
 |
 |
tie down U |
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن |
 |
 |
mach hold U |
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار |
 |
 |
arresting gear U |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
 |
 |
input U |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
 |
 |
inputted U |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
 |
 |
declared speed U |
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان |
 |
 |
air plot wind velocity U |
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده |
 |
 |
mission ready U |
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز |
 |
 |
azimuth indicator U |
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما |
 |
 |
roll in point U |
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما |
 |
 |
airspeeds U |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
 |
 |
airspeed U |
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش |
 |
 |
communication U |
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت |
 |
 |
demand U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
demands U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
demanded U |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
 |
 |
airspeed U |
سرعت هوایی هواپیما |
 |
 |
air speed indicator U |
سرعت نمای هواپیما |
 |
 |
machmeter U |
سرعت سنج هواپیما |
 |
 |
accelerometer U |
سرعت نمای هواپیما |
 |
 |
airspeeds U |
سرعت هوایی هواپیما |
 |
 |
machine number U |
عدد سرعت هواپیما |
 |
 |
true air speed U |
سرعت نسبی هواپیما |
 |
 |
mach wave U |
انتن سرعت سنج هواپیما |
 |
 |
vertical takeoff U |
سرعت صعود اولیه هواپیما |
 |
 |
mach stem U |
انتن سرعت سنج هواپیما |
 |
 |
vertical speed U |
سرعت صعود عمودی هواپیما |
 |
 |
fishtail U |
چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان |
 |
 |
cruising speed U |
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی |
 |
 |
airborne alert U |
اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما |
 |
 |
mach front U |
میله انتن سرعت سنج هواپیما |
 |
 |
acceleration error U |
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت |
 |
 |
zooms U |
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن |
 |
 |
airspeeds U |
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود |
 |
 |
zoom U |
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن |
 |
 |
airspeed U |
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود |
 |
 |
zoomed U |
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن |
 |
 |
impingement U |
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما |
 |
 |
gate U |
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی |
 |
 |
mach trim compensator U |
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار |
 |
 |
gates U |
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی |
 |
 |
automatic approach and landing U |
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب |
 |
 |
aircraft plotter U |
وسیله ناوبر هواپیما |
 |
 |
compass acceleration error U |
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما |
 |
 |
limiting velocity U |
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق |
 |
 |
air distance U |
مسافت طی شده به وسیله هواپیما |
 |
 |
noncrew U |
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله |
 |
 |
aircraft plotter U |
وسیله ترسیم مسیر هواپیما |
 |
 |
search mission U |
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما |
 |
 |
rudders U |
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر |
 |
 |
rudder U |
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر |
 |
 |
heads up U |
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد |
 |
 |
calibrated air speed U |
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما |
 |
 |
appliance U |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
 |
 |
azimuth equidistant projection U |
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما |
 |
 |
strafing U |
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما |
 |
 |
aircraft arresting reset unit U |
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما |
 |
 |
azimuth micrometer U |
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما |
 |
 |
arresting system purchase element U |
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما |
 |
 |
staged crews U |
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما |
 |
 |
parking U |
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو |
 |
 |
appliances U |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
 |
 |
control U |
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک |
 |
 |
controlling U |
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک |
 |
 |
controls U |
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک |
 |
 |
pitch control U |
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر |
 |
 |
transportation in kind U |
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس |
 |
 |
presidential call U |
فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری |
 |
 |
line printer U |
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است |
 |
 |
line printers U |
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است |
 |
 |
aircraft arresting hook U |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
 |
 |
peripheral U |
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
quorum U |
نصاب |
 |
 |
quorum U |
حد نصاب |
 |
 |
norms U |
حد نصاب |
 |
 |
norm U |
حد نصاب |
 |
 |
early-warning U |
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر |
 |
 |
early warning U |
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر |
 |
 |
busies U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
 |
 |
busiest U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
 |
 |
busy U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
 |
 |
busying U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
 |
 |
busied U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
 |
 |
busier U |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
 |
 |
record U |
حد نصاب مسابقه |
 |
 |
beat a record U |
حد نصاب را شکستن |
 |
 |
bonus situation U |
خطای تیم به حد نصاب |
 |
 |
local U |
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود |
 |
 |
locals U |
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود |
 |
 |
alerting service U |
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر |
 |
 |
on board <idiom> U |
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن |
 |
 |
the minimum value U |
law by prescribed stolengoods of نصاب در مال مسروقه |
 |
 |
transfers U |
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری |
 |
 |
transfer U |
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری |
 |
 |
transferring U |
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری |
 |
 |
remote data concentrator U |
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند |
 |
 |
asynchronous computer U |
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام |
 |
 |
lord chancellor U |
رئیس کل داوران |
 |
 |
jury U |
هیئت داوران |
 |
 |
referee's dressing room U |
رختکن داوران |
 |
 |
juries U |
هیات داوران |
 |
 |
jury U |
هیات داوران |
 |
 |
juries U |
هیئت داوران |
 |
 |
chain U |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
 |
 |
chains U |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
 |
 |
marshalled U |
داوران کنار مسیر |
 |
 |
marshals U |
داوران کنار مسیر |
 |
 |
hant U |
شور داوران کاراته |
 |
 |
marshal U |
داوران کنار مسیر |
 |
 |
split decision U |
رای اکثریت داوران |
 |
 |
clerk of the course U |
منشی گروه داوران |
 |
 |
marshaled U |
داوران کنار مسیر |
 |
 |
marshaling U |
داوران کنار مسیر |
 |
 |
automatic pilot U |
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر |
 |
 |
automatic pilots U |
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر |
 |
 |
thins U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
 |
 |
thin U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
 |
 |
thinners U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
 |
 |
thinnest U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
 |
 |
thinned U |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
 |
 |
matmen U |
مجموع کشتی گیران و داوران |
 |
 |
abstained U |
خودداری داوران ازدادن رای |
 |
 |
abstains U |
خودداری داوران ازدادن رای |
 |
 |
abstaining U |
خودداری داوران ازدادن رای |
 |
 |
abstain U |
خودداری داوران ازدادن رای |
 |
 |
sensor U |
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده |
 |
 |
wait condition U |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
 |
 |
wait state U |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
 |
 |
approach end U |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
 |
 |
landing gear U |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
 |
 |
altitude sickness U |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
 |
 |
rhadamanthus U |
نام یکی از داوران جهان پایین |
 |
 |
pyx jury U |
هئیت منصفه عیارگیران داوران دینارسنج |
 |
 |
homologate U |
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران |
 |
 |
the judges were influenced by U |
داوران زیر نفوذ او واقع شدند |
 |
 |
committee boat U |
قایق داوران در اغاز و پایان مسیر |
 |
 |
barometric leveling U |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
 |
 |
touchdown U |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
 |
 |
touchdowns U |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
 |
 |
aircraft scrambling U |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
 |
 |
air mileage indicator U |
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما |
 |
 |
plane director U |
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما |
 |
 |
aft U |
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما |
 |
 |
speed ring U |
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما |
 |
 |
combined speed indicator U |
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب |
 |
 |
inflow ratio U |
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها |
 |
 |
space charter U |
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما |
 |
 |
screwpropeller U |
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما |
 |
 |
awarded U |
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید |
 |
 |
award U |
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید |
 |
 |
awards U |
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید |
 |
 |
awarding U |
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید |
 |
 |
burning rate U |
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت |
 |
 |
drags U |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
 |
 |
dragged U |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
 |
 |
drag U |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
 |
 |
tachometer U |
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج |
 |
 |
rate of flame propagation U |
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق |
 |
 |
coordinated turn U |
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند |
 |
 |
fet U |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
 |
 |
postal match U |
مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد |
 |
 |
guidance U |
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت |
 |
 |
variable ratio U |
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند |
 |
 |
rate of pouring U |
سرعت سیلان سرعت جاری شدن |
 |
 |
muzzle velocity U |
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله |
 |
 |
moment U |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
 |
 |
moments U |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
 |
 |
holding point U |
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار |
 |
 |
transition altitude U |
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز |
 |
 |
support U |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
 |
 |
chocked nozzle U |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
 |
 |
accelerating U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
accelerate U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
accelerated U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
accelerates U |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
 |
 |
subsonic U |
با سرعت کمتر از سرعت صوت |
 |
 |
apron U |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
 |
 |
aircraft cross servicing U |
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما |
 |
 |
aprons U |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
 |
 |
dragger U |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
 |
 |
troop space U |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
 |
 |
touch judge U |
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین |
 |
 |
zero wait state U |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
 |
 |
goldie U |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
 |
 |
crawlers U |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
 |
 |
asynchronous U |
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند |
 |
 |
crawler U |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
 |
 |
contentions U |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
 |