English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
placative U اشتی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reconcilement U اشتی
makepeace U اشتی ده
conciliation U اشتی
makepeace U اشتی جو
placation U اشتی
detente U اشتی
reconciliation U اشتی
reconciles U اشتی دادن
accorded U اشتی دادن
accords U اشتی دادن
reconciling U اشتی دادن
accord U اشتی دادن
to be at peace U در اشتی بودن
peace U اشتی صلح
to make peace between two men U دو کس را با هم اشتی دادن
to make one'speace U اشتی کردن
conciliator U اشتی دهنده
placater U اشتی دهنده
to bury the hatchet U اشتی کردن
to make it up U اشتی کردن
placate U اشتی کردن
placated U اشتی کردن
placates U اشتی کردن
irreconcilable U اشتی ناپذیر
kissing kind U درحال اشتی
peaceable U اشتی پذیر
pax U بوسه اشتی
repatriating U اشتی باوطن
repatriates U اشتی باوطن
repatriated U اشتی باوطن
placating U اشتی کردن
conciliating U اشتی دادن
conciliate U اشتی دادن
conciliated U اشتی دادن
conciliates U اشتی دادن
repatriate U اشتی باوطن
reconcile U اشتی دادن
to keep the peace U اشتی رابرقرار داشتن
imparlance U مهلت برای اشتی
disarmed U به حالت اشتی درامدن
disarms U به حالت اشتی درامدن
disarm U به حالت اشتی درامدن
agree U اشتی دادن مطابقت کردن
agrees U اشتی دادن مطابقت کردن
agreeing U اشتی دادن مطابقت کردن
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
to knit peace between nations U ملت هاراباهم اشتی دادن صلح درمیان ملل منعقدکردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
thinner U کم کننده
swooner U غش کننده
whisperer U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
syncopator U غش کننده
catterer U پچ پچ کننده
hoppers U لی لی کننده
mauler U له کننده
refutatory U رد کننده
bidder U کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
surfy U کف کننده
rebutter U رد کننده
puffer U پف کننده
abjurer or abjuror U کننده
hopper U لی لی کننده
ear-splitting U کر کننده
refuser U رد کننده
fizzy U کف کننده
fillers U پر کننده
refutative U رد کننده
trackers U پی کننده
tracker U پی کننده
fluxing oil U اب کننده
bender U خم کننده
jaberer U پچ پچ کننده
benders U خم کننده
attacking U تک کننده
skittish U رم کننده
noncommittal U رد کننده
commulator U یک سو کننده
prater U پچ پچ کننده
bidders U کننده
mitigatory U کم کننده
mumbler U من من کننده
renunciant U رد کننده
bandwidth U یچ کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com