Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cheek tooth
U
اسیاب کننده
triturator
U
اسیاب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mill race
U
اب اسیاب
mills
U
اسیاب
milling
U
اسیاب
mill
U
اسیاب
water mill
U
اسیاب
millrace
U
اب اسیاب
milldam
U
سر اسیاب
millstones
U
سنگ اسیاب
grindstone
U
سنگ اسیاب
millstone
U
سنگ اسیاب
millwright
U
اسیاب ساز
grindstones
U
سنگ اسیاب
milldam
U
بند اسیاب
sectorial
U
دندان اسیاب
molar
U
دندان اسیاب
head race
U
تنوره اسیاب
hand mill
U
اسیاب دستی
gristmill
U
اسیاب غلات
flier
U
پره اسیاب
mill
U
اسیاب کردن
mills
U
اسیاب کردن
headrace
U
تنوره اسیاب
quern
U
اسیاب دستی
edge mill
U
اسیاب غلطکی
mill wright
U
اسیاب ساز
jaw tooth
U
دندان اسیاب
flyers
U
پره اسیاب
flyer
U
پره اسیاب
fliers
U
پره اسیاب
water mill
U
اسیاب ابی
molar tooth
U
دندان اسیاب
to grind into flour
U
اسیاب کردن
ball mill
U
اسیاب ساچمهای
grinders
U
دندان اسیاب
mill dam
U
بند اسیاب
mealmen
U
کارگر اسیاب
windmill
U
اسیاب بادی
windmills
U
اسیاب بادی
millrace
U
جوی اسیاب
grinder
U
دندان اسیاب
mill race
U
جوی اسیاب
vane of windmill
U
پره اسیاب بادی
flume
U
ناودان جوی اسیاب
premolar
U
دندان اسیاب کوچک
sail arm
U
پره اسیاب بادی
mill
U
کارخانه اسیاب کردن
tubercle
U
برامدگی دندان اسیاب
grist
U
عمل اسیاب کردن
mills
U
کارخانه اسیاب کردن
grinder
U
سنگ رویی اسیاب
stamping mill
U
اسیاب سنگ کوبی
stamp mill
U
اسیاب سنگ کوبی
grind
U
اسیاب کردن خردکردن
grinders
U
سنگ رویی اسیاب
grinds
U
اسیاب کردن خردکردن
mill wheel
U
چرخ یا پره اسیاب
mill circle
U
چرخ اسیاب ژیمناستیک
gritted
U
اسیاب کردن ازردن
gritting
U
اسیاب کردن ازردن
grit
U
اسیاب کردن ازردن
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
milling
U
عمل اسیاب کردن
nether millstone
U
سنگ زیرین اسیاب
windmills
U
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grinds
U
اسیاب شدن سخت کارکردن
grind
U
اسیاب شدن سخت کارکردن
windmill
U
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
premolar
U
مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
wheat germ
U
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mills
U
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill
U
نورد کردن فرز کردن اسیاب
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
commulator
U
یک سو کننده
crepitant
U
خش خش کننده
ear-splitting
U
کر کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
fillets
U
پر کننده
fillet
U
پر کننده
noncommittal
U
رد کننده
puffer
U
پف کننده
attacking
U
تک کننده
rebutter
U
رد کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com