Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
Other Matches
insulation strength
U
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
strengths
U
استحکام
substance
U
استحکام
strength
U
استحکام
staying power
U
استحکام
resistance
U
استحکام
fortification
U
استحکام
substances
U
استحکام
reinforcement
U
استحکام
consistency
U
استحکام
rigidity
U
استحکام
solidity
U
استحکام
consistent
U
استحکام
consistence
U
استحکام
fortifications
U
استحکام
formidableness
U
استحکام
rigidification
U
استحکام
strenght
U
استحکام
ridge bone
U
استحکام
instable
U
بی استحکام
backbones
U
استحکام
backbone
U
استحکام
solidification
U
استحکام
hot strength
U
استحکام گرمایی
compression strength
U
استحکام فشاری
coefficient of consolidation
U
ضریب استحکام
torsional strength
U
استحکام پیچشی
knot strength
U
استحکام گره
transverse bending strength
U
استحکام خمشی
fillers
U
میله استحکام
buckling strength
U
استحکام خمشی
gritting
U
استحکام نخاله
gritted
U
استحکام نخاله
tensile strength
U
استحکام کششی
consistence
U
ثبات استحکام
strength ratio
U
نسبت استحکام
fortifiable
U
قابل استحکام
formidability
U
استحکام بزرگی
fatigue strength
U
استحکام خستگی
impact strength
U
استحکام برخورد
impact strength
U
استحکام ضربهای
initial strength
U
استحکام اولیه
disruptive strength
U
استحکام انقطاع
solidification
U
انجماد استحکام
stableness
U
استواری استحکام
strength properties
U
خصوصیات استحکام
dielectric strength
U
استحکام دی الکتریک
dielectric strength
U
استحکام شکست
cube commpression strenght
U
استحکام ریشهای
crimping groove
U
شیار استحکام
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
filler
U
میله استحکام
grit
U
استحکام نخاله
granite
U
سختی استحکام
stability
U
استواری استحکام
consolidation
U
استحکام تحکیم
consistency
U
ثبات استحکام
stability
U
استحکام مقاومت
intrinsic fatigue strength
U
استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength
U
استحکام ضربه ایزوتوپ
gussets
U
بست استحکام خرپاها
gusset
U
بست استحکام خرپاها
torsional fatigue strength
U
استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
tracking resistance
U
استحکام جریان خزشی
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
high strength cast iron
U
چدن با استحکام عالی
high strength steel
U
فولاد با استحکام عالی
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
epaulement
U
استحکام موقتی جناحی مترس
thermostability
U
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph
U
استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy
U
ازمایش استحکام تار ابریشم
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
organic
U
ساختمانی
constructional
U
ساختمانی
structurally
U
ساختمانی
structural
U
ساختمانی
building line
U
بر ساختمانی
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
site
U
کارگاه ساختمانی
sites
U
زمین ساختمانی
site building
U
زمین ساختمانی
structual engineering
U
مهندس ساختمانی
member
U
جزء ساختمانی
members
U
جزء ساختمانی
structural concrete
U
بتن ساختمانی
structrual steelwork
U
فولاد ساختمانی
sites
U
کارگاه ساختمانی
structrual stability
U
ثبات ساختمانی
monumentality
U
عظمت ساختمانی
sited
U
زمین ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
site
U
زمین ساختمانی
site office
U
دفتر ساختمانی
structural crack
U
ترک ساختمانی
structural draftsman
U
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
structural factor
U
ضریب ساختمانی
structural joints
U
درزهای ساختمانی
structural member
U
عضو ساختمانی
structural steel
U
فولاد ساختمانی
structural timber
U
الوار ساختمانی
to found a building
U
ساختمانی بینادکردن
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
components
U
جزء ساختمانی
component
U
جزء ساختمانی
building operations
U
عملیات ساختمانی
building limes
U
اهک ساختمانی
grillage
U
شبکه ساختمانی
constructive
U
مفید ساختمانی
building site
U
کارگاه ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
building work
U
کار ساختمانی
building unit
U
واحد ساختمانی
building material
U
مصالح ساختمانی
construction joint
U
درز ساختمانی
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
contractors yard
U
واحد ساختمانی
construction joints
U
درزهای ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی
ashler
U
سنگ ساختمانی
timber
U
چوب ساختمانی
basic construction unit
U
واحد ساختمانی
artificial stone
U
سنگ ساختمانی
contractors plant
U
ماشینهای ساختمانی
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
corbeling
U
پیش امدگی ساختمانی
modules
U
مدلهای نمونه ساختمانی
structural transformation
U
تغییر شکل ساختمانی
module
U
مدلهای نمونه ساختمانی
structural steel sheet
U
ورق فولاد ساختمانی
constitutive
U
تشکیل دهنده ساختمانی
construction cost index
U
شاخص هزینه ساختمانی
corbelling
U
پیش امدگی ساختمانی
to tear down a building
U
خراب کردن ساختمانی
ashlar
U
سنگ ساختمانی تراشیده
to demolish a building
U
خراب کردن ساختمانی
to tear down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
building craftsman
U
کارگر ماهر ساختمانی
intelligent building
U
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
fabrique
U
[ساختمانی در محوطه باغ]
to demolish a building
U
متلاشی کردن ساختمانی
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
to pull down a building
U
خراب کردن ساختمانی
structural design
U
طرح و محاسبات ساختمانی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
sheer plan
U
نقشه ساختمانی ناو
refractory
U
ماده ساختمانی نسوز
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
material storage area
U
انبار مصالح ساختمانی
masonry lining
U
پوشش با مصالح ساختمانی
material testing laboratory
U
ازمایشگاه مصالح ساختمانی
sidewalk superintendent
U
نافر عملیات ساختمانی
masonery
U
مصالح ساختمانی سنگتراشی
light weight unit
U
واحد ساختمانی سبک
public works
U
کارهای ساختمانی همگانی
home wiring
U
سیم کشی ساختمانی
structural analysis
U
محاسبات طرح ساختمانی
pier mount
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
bombproof
U
ساختمانی که پناه بمب باشد
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
erection crane
U
جراثقال برای کارهای ساختمانی
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
studding
U
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
To make a forcible entry into a building.
U
بزور وارد ساختمانی شدن
structural steel
U
تیر فولاد یا اهن ساختمانی
structual constituent
U
جزء تشکیل دهنده ساختمانی
pier
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
piers
U
پایه نصب ستونهای ساختمانی
physiological
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
physiologic
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
nut structure
U
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
embryonic membrane
U
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
factories
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
homomorphy
U
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
to plan a building
U
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
masonary
U
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
dolmen
U
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
to break into a building
U
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
ashlering
U
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
to burgle
[British E]
/ burglarize
[American E]
a building.
U
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
interlacing arches
U
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
dimension stone
U
سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
earthquake factor
U
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
cellulose nitrate
U
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com