English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
photographically U از روی علم عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fax U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
facsimile U عکاسی رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
flash U فلاش عکاسی
flashed U فلاش عکاسی
flashes U فلاش عکاسی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
imagery U عکاسی هوایی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
camera دوربین یا جعبه عکاسی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
film U فیلم عکاسی
filmed U فیلم عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
flashlights U لامپ عکاسی
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
photography U عکاسی
photography U لوازم عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photographic U وابسته به عکاسی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
aerial photography U عکاسی هوائی
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
camera axis U محور دوربین عکاسی
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
dark room U تاریکخانه عکاسی
denitometer U وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
fixer U دوای ثبوت عکاسی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
flash photography U عکاسی شب بابرق
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
heliochrome U عکاسی رنگی
image format U اندازه فیلم عکاسی
image format U اندازه شیشه عکاسی
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
kodak U دوربین عکاسی
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
line of collimation U خط محور عکاسی
multispectral U استفاده از چند طیف نوری عکاسی چند طبقه
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
photo offset U چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
photochromy U عکاسی رنگی
photocomposition U کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
Other Matches
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
photogeny U عکاسی
photographic accessories U لوازم عکاسی
telephoto U عکاسی رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
photographic scale U مقیاس عکاسی
wirephoto U عکاسی رادیویی
shutterbug U عاشق عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
photoionization U یونش عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
telephotography U عکاسی از راه دور
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
to print out U چاپ کردن در عکاسی
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
reflight U پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com