English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
andromeda U از دست غولی نجات یافت وزن او شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
giantship U غولی
lifebuoys U کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy U کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
detection U یافت
there is U یافت میشود
resumption U باز یافت
opportunity U دست یافت فراغت
opportunities U دست یافت فراغت
errors slipped in U اشتباهاتی دران راه یافت
on the morrow of the war U چون جنگ پایان یافت
thein U تئین که درچای یافت میشود
theine U تئین که درچای یافت میشود
it occurs in nature as a gas U در طبیعت بشکل گاز یافت میشود
jadeite U یشم اعلی که در برمه یافت میشود
super abound U بوفور یافت شدن بیش از حد بودن
finding U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
inextricably U چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
findings U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
bois jourdian U نوعی سنگ مرمر که بیشتر درفرانسه یافت میشود
accessibly U چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
assembler U پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
general store U فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
redundant information U یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
faxed U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxes U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
fax U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
harmotome U سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
riboflavin U ریبو فلاوین ویتامین B به فرمول 6O4N2H71C که در شیر و تخم مرغ و جگر و غیره یافت میشود
time and tide wait for no man <proverb> U کوزه بودش آب می نامد به دست آب را چون یافت خود کوزه شکست
salvation U نجات
liberation U نجات
escape line U خط نجات
rescue U نجات
rescued U نجات
life jacket U کت نجات
rescues U نجات
rescuing U نجات
life vest U کت نجات
safety U نجات
liveries U نجات
livery U نجات
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
lifeguards U نجات غریق
life raft U قایق نجات
safety belt U کمربند نجات
life net U تور نجات
parachute U چتر نجات
parachuted U چتر نجات
parachut U چتر نجات
safety belts U کمربند نجات
crash boat U قایق نجات
salvable U نجات یافتنی
rescue operation U عملیات نجات
liferaft U شناوه نجات
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
lifeguard U نجات غریق
resuscitation U نجات غریق
rescue basket U زنبیل نجات
life vest جلیقه نجات
parachutes U چتر نجات
life line U بند نجات
plane guard U ناوگارد نجات
breeches buoy U بویه نجات
life float U قایق نجات
safety boat U قایق نجات
deep submergence U زیردریایی نجات
life buoy U بویه نجات
life buoy U حلقه نجات
life belt U کمربند نجات
life jacket U جلیقه نجات
plane guard U ناو نجات
parachuting U چتر نجات
refugee relief U نجات پناهندگان
life line U طناب نجات
redeliver U از نو نجات دادن
lifesaving U نجات غریق
life boat U کرجی نجات
survivors U نجات یافتگان
survives U نجات دادن
surviving U نجات دادن
survive U نجات دادن
lifeboat U قایق نجات
survived U نجات دادن
lifeboats U قایق نجات
deliver U نجات دادن
delivers U نجات دادن
stole U جلیقه نجات
life boad U قایق نجات
saviour U نجات دهنده
save U نجات دروازه
saviours U نجات دهنده
survival suit U لباس نجات
survival pack U بسته نجات
savior U نجات دهنده
salvageable U قابل نجات
lifebelt U کمربند نجات
lifebelts U کمربند نجات
recover U نجات دادن
recovering U نجات دادن
recovers U نجات دادن
salvation U سبب نجات
fire escape U نردبان نجات
saves U نجات دروازه
saved U نجات دروازه
fire escapes U نردبان نجات
life belt U کمربند نجات غریق
life belt U لاستیک نجات غریق
lifesaver U نجات دهنده زندگانی
rescue and assistance U عملیات نجات و مددکاری
life buoy U حلقه نجات غریق
liferaft U قایق نجات لاستیکی
life vest U لباس نجات غریق
lifesaving U وسیله نجات غریق
survivors U نجات یافتگان از مرگ
lifesaving U نجات دهنده زندگی
salvaging U از خطرنابودی نجات دادن
salvages U از خطرنابودی نجات دادن
lifeguards U گارد نجات دریایی
lifeguards U مامور نجات غریق
lifeguard U گارد نجات دریایی
lifeguard U مامور نجات غریق
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
soteriology U مبحث نجات رستگاری
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
salvaged U از خطرنابودی نجات دادن
pararescue team U تیم تجسس و نجات
helicopter rescue strop U کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net U تور نجات هلیکوپتر
mae west U جلیقه نجات فشاری
fire and rescue U نجات و اطفای حریق
salvage U از خطرنابودی نجات دادن
paradrop U بارریزی باچتر نجات
pararaft U وسایل نجات چتربازی
unsaved U محفوظ نشده نجات نیافته
salvage money U جایزه نجات کشتی یا محموله
save one's neck/skin <idiom> U نجات خوداز خطر ومشکل
lifesaver U عضودسته نجات غریق وامثال ان
lifeguards U نجات غریق محافظ شخصی
lifelines U طناب یارسن نجات غواص
salvage U اموال نجات یافته از خطر
lifeguard U نجات غریق محافظ شخصی
redeemers U رهایی بخش نجات دهنده
salvaged U اموال نجات یافته از خطر
salvages U اموال نجات یافته از خطر
lifeline U طناب یارسن نجات غواص
salvaging U اموال نجات یافته از خطر
redeemer U رهایی بخش نجات دهنده
life line U طناب وصل به حلقه نجات
fire and rescue U عملیات نجات و اطفای حریق
helicopter double rescue harness U کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
saves U نجات دادن پس انداز کردن
save U نجات دادن پس انداز کردن
saved U نجات دادن پس انداز کردن
escape U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
make a run for it <idiom> U برای نجات جان فرار کردن
ski patrolman U عضو گروه نجات در پیست اسکی
surviving U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survived U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survive U ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue somebody from drowning U کسی را از غرق شدن نجات دادن
to rescue people from the water U مردم را [از غرق شدن ] در آب نجات دادن
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
escaped U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life jacket U سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
escaping U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escapes U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
reclaims U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
para bomb U بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
salvages U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaiming U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
life preservers U وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvaged U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvage U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisons U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvaging U نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisoning U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
ski patrol U گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
jettisoned U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaim U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed U نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
life preserver U وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
anchor line extension kits U جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
particularism U اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
aviation life support equipment U وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
geometric design U طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
salvaging U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged U نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com